آوای وحش

آوای وحش

آوای وحش

جک لندن و 2 نفر دیگر
3.8
61 نفر |
20 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

131

خواهم خواند

15

خرید از کتابفروشی‌ها

داستان مصور حاضر، درباره ی سگی است با نام "باک" که در خانه ی "قاضی میلر"، زندگی می کند و یکه تاز میدان است. اما در پاییز 1894 وقتی رگه های زرخیز "کلاندایک"، کشف می شود و افرادی از چهارگوشه ی جهان به سوی سرزمین های یخ بتوان آلاسکا به راه می افتند، باک به آن ها فروخته می شود و به شمال برده می شود. در آن جا محروم از نوازش و التفات، در دل سرزمینی وحشی، وادار می شود شلاق بخورد و سورتمه ی پستی فرماندار کانادایی را بکشد. هنگامی که او با همه ی دسته ی سگان، به جویندگان طلا تحویل داده می شود، زندگی او از این هم غم انگیزتر می شود. باک هرچند دلش نمی خواهد به دنبالشان می رود. آن سه مرد با دسته ی سگ ها در یک شکاف یخی سر به نیست می شوند، اما باک به وسیله ی تورنتون نامی از مهلکه جان در می برد و از آن پس، باک او را دوست خود می شناسد. احساسی که باک نیبت به ناجی خود پیدا می کند، پرستش محض است: دوبار دوست تازه را از مرگ، نجات می دهد و یک بار هم در شرط بندی با کشیدن سورتمه ای با پانصد کیلو کالا تا یکصد متر، 1600 دلار به او منفعت می رساند. اما در جریان سفرهای طولانی، باک را به سوی غریزه ی اصلی خود که همانا جنگل وگرگ ـ برادر وحشی اش ـ است فرا می خواند. زمانی که تورنتون توسط بومیان به تقل می رسد، باک برادران وحشی خود می پیوندد.

یادداشت‌های مرتبط به آوای وحش

                کتابی عالی که چرخه ی کامل شدن یک سگ رو که از خامی به پختگی مطلق میرسه و در جنگلی وحشی برای بقا میجنگه انقدر زیبا بود که در چند بار خواندم 

        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8

            در گذشته شنیده بودم که حیوانی به دست انسان رام شده است. مانند اسب و سگ و حتی حیواناتی مانند ببر و شیر و ... که در سیرک‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. اما تا به حال نشنیده بودم که حیوانی که از کودکی با انسان‌ها بوده، بتواند به اصل خویش و آن درنده‌خویی بازگردد و بتواند در حیات‌وحش و طبیعت زندگی کند. ولی «باک» اینگونه است.
او که در خانه قاضی میلر رشد و پرورش یافته بود، به دلیل مسافرت‌های طولانی و برخورد با حوادث و اتفاقات مختلف و ارتباط داشتن با انسان‌ها و سگ‌های متفاوت، اندک اندک تغییر می‌کند و به خوی اصلی خود بر‌می‌گردد. چرا که او یک سگ از نژاد گرگ‌هاست.
در این داستان، ما باک را بسیار باهوش و با استعداد می‌بینیم. در هر سفر و از هر اتفاقی که می‌افتد یک درس یاد می‌گیرد. با کار و تلاش و کوشش اندام خود را پرورش می‌دهد و نیرومند می‌کند. با محبت و وفادار است. دچار حس غرور می‌شود. با زیرکی و حیله دست به دزدی می‌زند و ردی از خود بر‌جای نمی‌گذارد.
این‌ها حالات و رفتارهای یک سگ است. حالاتی که گاهی به شکل اعلا در او ظهور می‌کند. در جایی در رابطه با حس وفاداری و محبت او می‌خوانیم که وقتی تورنتون (فردی که باک را از زیر کتک صاحب قبلی او نجات داده بود) در بالای صخره‌ای که یکصد متر ارتفاع داشت به باک گفت بپر، او بدون درنگ و با شجاعت می‌پرد که تورنتون و دوستش با زحمت او را نجات می‌دهند.
در داستان ما شاهد توصیف‌های خوبی از حالات و رفتار و حرکات انسان‌ها و سگ‌ها هستیم: «تازه غروب شده بود که پراو سگ دیگری از نژاد اسکیمویی با اندامی لاغر، دراز و استخوانی و با صورتی پر از زخم‌های ناشی از مبارزات مداوم، آورد. سگ، سلکس نام داشت. یک چشم بیشتر نداشت، ولی همان چشم چنان می‌درخشید که همگان را به اطاعت مجبور می‌کرد.
سلکس هم مثل دایو، نه انتظاری داشت و نه انتظاری را برآورده می‌کرد. هنگامی که به آرامی میان سگ‌ها قدم زد، حتی اسپیتز هم جرأت نکرد ایجاد مزاحمت کند. تنها موضوعی که حیوان را ناراحت می‌کرد، نزدیک شدن سایر سگ‌ها از سمتی بود که چشم نداشت.» (ص27)
توصیفاتی این چنینی در داستان باعث می‌شود تا خواننده فضای داستان را در ذهن خود مجسم کند و خود را در آن فضا و شرایط و در کنار آدم‌ها و سگ‌ها جای دهد.
روایت داستان، که نویسنده آن را بیان می‌کند (راوی سوم شخص)، بسیار زیبا و جذاب است و خواننده کمتر احساس خستگی می‌کند. مبارزات و اتفاقات خاصی که در جای جای داستان استفاده شده است، آن را از یکنواختی، در می‌آورد و یک شور و هیجان خاصی در خواننده القا می‌کند.
در کل من از خواندن این کتاب لذت بردم و آن را جزء بهترین کتاب‌های داستانی قرار می‌دهم که تا به امروز خوانده‌ام.

امین پازوکی ۱۳۹۲/۱۰/۲
          

1