آوای وحش

آوای وحش

آوای وحش

جک لندن و 1 نفر دیگر
3.8
61 نفر |
20 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

131

خواهم خواند

15

خرید از کتابفروشی‌ها

جک لندن در آوای وحش تلاش می کند به دنیای رمز آلود سگی وفادار وارد شود. سگی که باید با سگان دیگر، انسان ها و طبیعت خشن رو در رو شود و بر ایشان فائق آید. آوای وحش داستان مبارزه برای بقا و بازگشت به طبیعت وحشی است. داستان عشق و رستگاری، وفاداری و دوستی و در نهایت برگزیدن طبیعت وحشی بر تمدن مصنوعی است.جک لندن در خانواده تنگدستی در سان فرانسیسکو بدنیا آمد و در اوکلند بزرگ شد. او با اینکه توانست در دانشگاه پذیرفته شود، تحصیلات رسمی چندانی نداشت و هرچه آموخت از زندگی پرفراز و نشیب خود آموخت و بسیاری از آثار ادبی را در کتابخانه عمومی اوکلند خواند. در 1889 در کارخانه کنسروسازی کاری سخت و سنگین پیدا کرد. بعد با پولی که از نامادریش وام گرفت قایقی خرید و به دزدی صدف پرداخت. مدتی بی کار و ولگرد بود و در شهر بافلو به زندان افتاد. بعد به اوکلند بازگشت و دبیرستان را تمام کرد. خیلی دوست داشت که به دانشگاه کالیفرنیا برود و پس از سه ماه کوشش فشرده در تابستان 1896 در آنجا پذیرفته شد. اما به دلیل بی پولی ناچار پس از یک سال دانشگاه را رها کرد.لندن طرفدار پرشور اتحادیه های کارگری، سوسیالیسم و حقوق کارگران بود و این علاقه در آثارش مشهود است. او را راوی صادق زندگی دشوار طبقات فرودست جامعه آمریکای آن دوران می شناسند."شرکت سهامی کتاب های جیبی" با ایده گرفتن از انتشارات پنگوئن در سال 1339 بنیاد نهاده شد تا ارزنده ترین آثار از بهترین و بلندپایه ترین ادیبان، دانشمندان، پژوهشگران، و رمان نویسان جهان به کتاب خوانان ایرانی معرفی شوند و در دسترس عموم کتابخوانان قرار گیرند.فعالیت آن شرکت سال هاست که متوقف شده است و آثار انتشاریافته آن روزگار را شاید در کتابفروشی های معمولی نتوان یافت. این مجموعه کتاب ها تحت عنوان مجموعه کتاب های جیبی توسط انتشارات علمی و فرهنگی تجدید چاپ می شود و در دسترس علاقه مندان قرار می گیرد.

یادداشت‌های مرتبط به آوای وحش

                کتابی عالی که چرخه ی کامل شدن یک سگ رو که از خامی به پختگی مطلق میرسه و در جنگلی وحشی برای بقا میجنگه انقدر زیبا بود که در چند بار خواندم 

        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8

            در گذشته شنیده بودم که حیوانی به دست انسان رام شده است. مانند اسب و سگ و حتی حیواناتی مانند ببر و شیر و ... که در سیرک‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. اما تا به حال نشنیده بودم که حیوانی که از کودکی با انسان‌ها بوده، بتواند به اصل خویش و آن درنده‌خویی بازگردد و بتواند در حیات‌وحش و طبیعت زندگی کند. ولی «باک» اینگونه است.
او که در خانه قاضی میلر رشد و پرورش یافته بود، به دلیل مسافرت‌های طولانی و برخورد با حوادث و اتفاقات مختلف و ارتباط داشتن با انسان‌ها و سگ‌های متفاوت، اندک اندک تغییر می‌کند و به خوی اصلی خود بر‌می‌گردد. چرا که او یک سگ از نژاد گرگ‌هاست.
در این داستان، ما باک را بسیار باهوش و با استعداد می‌بینیم. در هر سفر و از هر اتفاقی که می‌افتد یک درس یاد می‌گیرد. با کار و تلاش و کوشش اندام خود را پرورش می‌دهد و نیرومند می‌کند. با محبت و وفادار است. دچار حس غرور می‌شود. با زیرکی و حیله دست به دزدی می‌زند و ردی از خود بر‌جای نمی‌گذارد.
این‌ها حالات و رفتارهای یک سگ است. حالاتی که گاهی به شکل اعلا در او ظهور می‌کند. در جایی در رابطه با حس وفاداری و محبت او می‌خوانیم که وقتی تورنتون (فردی که باک را از زیر کتک صاحب قبلی او نجات داده بود) در بالای صخره‌ای که یکصد متر ارتفاع داشت به باک گفت بپر، او بدون درنگ و با شجاعت می‌پرد که تورنتون و دوستش با زحمت او را نجات می‌دهند.
در داستان ما شاهد توصیف‌های خوبی از حالات و رفتار و حرکات انسان‌ها و سگ‌ها هستیم: «تازه غروب شده بود که پراو سگ دیگری از نژاد اسکیمویی با اندامی لاغر، دراز و استخوانی و با صورتی پر از زخم‌های ناشی از مبارزات مداوم، آورد. سگ، سلکس نام داشت. یک چشم بیشتر نداشت، ولی همان چشم چنان می‌درخشید که همگان را به اطاعت مجبور می‌کرد.
سلکس هم مثل دایو، نه انتظاری داشت و نه انتظاری را برآورده می‌کرد. هنگامی که به آرامی میان سگ‌ها قدم زد، حتی اسپیتز هم جرأت نکرد ایجاد مزاحمت کند. تنها موضوعی که حیوان را ناراحت می‌کرد، نزدیک شدن سایر سگ‌ها از سمتی بود که چشم نداشت.» (ص27)
توصیفاتی این چنینی در داستان باعث می‌شود تا خواننده فضای داستان را در ذهن خود مجسم کند و خود را در آن فضا و شرایط و در کنار آدم‌ها و سگ‌ها جای دهد.
روایت داستان، که نویسنده آن را بیان می‌کند (راوی سوم شخص)، بسیار زیبا و جذاب است و خواننده کمتر احساس خستگی می‌کند. مبارزات و اتفاقات خاصی که در جای جای داستان استفاده شده است، آن را از یکنواختی، در می‌آورد و یک شور و هیجان خاصی در خواننده القا می‌کند.
در کل من از خواندن این کتاب لذت بردم و آن را جزء بهترین کتاب‌های داستانی قرار می‌دهم که تا به امروز خوانده‌ام.

امین پازوکی ۱۳۹۲/۱۰/۲
          

1