در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمددر یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمدجمشید خانیان و 1 نفر دیگر3.322 نفر |9 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام37خواهم خواند5توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمد، نویسنده جمشید خانیان.لیستهای مرتبط به در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمدمهتاب حیاتیرمان نوجوان63 کتابرمان های نوجوانی که خوانده ام.032کردستانیپنج کتاب خوب نوجوانی که اخیرا خواندهام...5 کتاب📚آنسوی دریای مردگان ✒معصومه میرابوطالبی 📚 کورالین ✒نیل گی من 📚ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر ✒لوئیس سکر 📚ماتیلدا ✒رولد دال 📚در یک ظهر داغ تابستانی دختری از بصره آمد ✒جمشید خانیان337یادداشتهای مرتبط به در یک ظهر داغ تابستان دختری از بصره آمدنیلوفر مالک1400/09/22 داستان روایت عشقه عشق سه پسر نوجوان به یک دختر خانیان خیلی خوب تونسته احساسات رو در نوجوان پسر بازگو کنه و مثل همیشه حرفه ای ظاهر شده به مخاطبش احترامگذاشته و همه چیز رو مستقیم نگفته اجازه داده نوجوان خودش کشف کنه و لذت ببره تنها نکته منفی برای من بعضی صحنه های خشن هست که برای نوجوان چهارده یا پانزده ساله نمیپسندم البته شاید به دلیل این که مادر هستمشاید نوجوان خودش این رو بپسنده 04محمدرضا خراسانی زاده1400/11/16 رمانی با محوریت حس عاشقانه! و تالاپ تولوپ قلب سه پسرعمو که هم محله هم هستند به دختری که به محله شان آمده! کتاب این حالت احساسات پسرهای نوجوان را خیلی خوب بیان کرده و داستان پر قدرت شروع می شود ولی در ادامه به نظرم کمی افت میکند 01سارا حسینی1402/03/06 درونمایهٔ اصلی این کتاب عشقی نوجوانانه است و ماجرا، ماجرای سه پسرعموی نوجوان است که هر سه عاشق دختری میشوند که تازه به محلهٔشان آمده و شروع این عشق و رقابت بر سر آن، آغاز اختلافات آنهاست. این که آنها چرا عاشق x میشوند؟ این که این عشق از چه جنس و از چه سطحی است؟ این که سرنوشت این عشق سوزان به کجا منتهی میشود، از پرسشهایی است که با خواندن داستان به جوابشان میرسیم. راستش را بگویم، این داستان را خوش نداشتم؛ نمیدانم چون دست روی واقعیتی تلخ گذاشته بود که همواره انکارش کردهام یا چون خشونتش برای این گروه سنی، بیش از حد ممکن بود یا چون با زبان رمزی بین پسرها ارتباطی برقرار نکردم و یا... . با همهٔ اینها، پرداختن به درونمایهٔ عشق و محوریت دادن به آن، در یک رمان نوجوان و به نمایش کشیدن واقعیت، جسارتی میخواهد که به نوبهٔ خود جایافرین دارد. با این همه، عشق یکی از روزمرهترین و همهشمولترین، مسائل نوجوانی است و هر چقدر که ما بزرگترها بخواهیم نادیدهاش بگیریم؛ مسئله به قوت خودش باقی است. این شیفتگی جنونوار که ممکن است در آنی از این رو به آن رو شود یا برای همیشه فراموش گردد؛ آنچه که نوجوانان از آن به کرات و کرات و به شوخی و جدی، به عنوان «کراش» یاد میکنند؛ این که چقدر تنانه است یا غیرتنانه؛ این که ریشهاش کجاست و راه به کدام سمت و سو میبرد و...؛ همه مسائلی است که باید اهالی علم وفن، به دقت و تفصیل در این باب سخن کنند و بگویند و بنویسند. 17حامده بهجتی1402/09/14 کتابی پر رمز و راز یه دوست داشتن ساده در عین حال رمزآلود و یکطرفه خواب شخصیت اول داستان خیلی جالب بود. 00motahare ghaderi1401/10/14 برای نوجوان داستان خوندنی میتونه باشه. اینکه از خلال عشق و حسادتو رقابت بر سر معشوق نوجوان با یه سری سوال مواجه میشه. که چه چیزی در وجود معشوق دوست داشتنیه؟ اینکه تا کجا حاضره برای دوست داشتن جلو بره؟ اینکه هویت یک آدم با چه چیزی تعریف میشه. میتونست بهتر هم باشه ولی خوب بود. 02فهیمه ایمانی1402/06/02 از جمشید خانیان،فقط #یک_جعبه_پیتزا_برای_ذوزنقه_کباب_شده از انتشارات کانون پرورش فکری را خوانده بودمو آنقدر برایم جذاب بود که از آن کتاب هاست که عموما در لیست معرفی هایم قرار دارد.#در_یک_ظهر_تابستان_دختری_از_بصره_آمد را در نصف یک روز خواندم.از ابتدای داستان شما را با رمز و رمزگذاری آشنا میکند و نویسنده تاکید میکند "این چیزی که دارم مینویسم نامه نیست، رمز است". نه تنها اول هر بخش از رمز استفاده میکند ،حتی معشوق مورد نظر داستان هم خانم xنام دارد.جذاب است از حیث رمزگشایی یک ماجرای عشقی.البته نه یک ماجرای عشقی که در واقع سه ماجرا.سه پسر نوجوان که عاشق یک نفر میشوند.نویسنده به خوبی عشق نوجوانی را با تمام ویژگی هایش به مخاطب معرفی میکند،به طوری که برای معرفی عشق نوجوانی شاید یکی از کتابها همین باشد.عشق نوجوانی که سطحی ست ،گذرا ،مبهم و کاملا متفاوت عشق در سنین بالاتر.اما کتاب ابهامات زیادی برایم داشت،شاید بگویید روش کار آقای خانیان در اوایل کتاب همین است،اما من این ابهام را تا اخر داستان با خودم همراه داشتم.شاید دلیل اینکه گمان میکردم این اولین کتابی ست که از ایشان مطالعه کردم هم همین باشد.دختری که از بصره امد و در آبادان محله این سه دوست ساکن شد،آبادان در قصه، شخصیت داشت و بوم آن شهر نقش خوبی در داستان داشت اما میتوانست قصه، آبادانی تر باشد و پر رنگ تر ببینیمش.راستش را بخواهید از حیث محتوایی،نپسندیدم.اینکه سه نوجوان عاشق یک نفر بشوند و این رقابت را ولو غیرجدی در قصه شاهد باشیم،برای نوجوانی که خودش درگیر تمام ابهامات "عشق نوجوانی"ست،باعث سردرگمی بیشتری خواهد شد.با تمام این اوصاف،این یادداشت را یک معرفی کتاب نوجوان نمیدانم،تنها نقد و نظری ست پیرامون کتابی که این روزها به چاپ سوم رسیده. 02علیرضا گلرنگیان1402/08/21 روایت یک عشق نوجوانانه، با اضافات زیاد. 21طیبه اژه ای1402/03/30 بازیهای زبانی خانیان رو خیلی دوست دارم.. توی رمانهای ایرانی کمتر دیدم، و البته کتاباش خیلی خوبن برای صحبت کردن دربارهی عشق، لطیف و با زاویه دید قشنگی به این موضوع نزدیک میشه. اگر از این کتاب خوشتون اومد حتما عاشقانههای یونس در شکم ماهی رو هم بخونید 01پرستو مقدمی1401/09/01 این دیگر چه کتابی است؟! ارزش خواندن نه برای نوجوان و نه برای بزرگسال را ندارد. دو ویژگی مثبت داشت، یکی اسم کتاب و یکی توصیف خوب احوالات نوجوان. ولی هیچکدام ارزش این را ندارد که سراغ این کتاب بروید. از دسته کتابهای مضر برای نوجوانان. 310