مه زاد؛ قهرمان دوران

مه زاد؛ قهرمان دوران

مه زاد؛ قهرمان دوران

برندن سندرسون و 1 نفر دیگر
4.6
15 نفر |
8 یادداشت
جلد 3

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

21

خواهم خواند

17

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

To end the Final Empire and restore freedom, Vin killed the Lord Ruler. But as a result, the Deepness - the lethal form of the ubiquitous mists - is back, along with increasingly heavy ashfalls and ever more powerful earthquakes. Humanity appears to be doomed. Having escaped death at the climax of The Well of Ascension only by becoming a Mistborn himself, Emperor Elend Venture hopes to find clues left behind by the Lord Ruler that will allow him to save the world. Vin is consumed with guilt at having been tricked into releasing the mystic force known as Ruin from the Well. Ruin wants to end the world, and its near omniscience and ability to warp reality make stopping it seem impossible. Vin can't even discuss it with Elend lest Ruin learn their plans!

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به مه زاد؛ قهرمان دوران

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به مه زاد؛ قهرمان دوران

یادداشت‌های مرتبط به مه زاد؛ قهرمان دوران

            سلام
یک پایان درخور و فوق‌العاده برای عصر اول مه‌زاد. این جلد رو هم مثل جلد اول با اشک به پایان رسوندم، البته با شدت بیشتر. خداحافظی با شخصیت‌هایی که در این سه جلد باهاشون آشنا شدم سخت بود. 
در این جلد فصل‌هایی که خیلی دوست داشتم از زاویه دید تنسون و اسپوک بود. اسپوک در این جلد واقعا درخشید. آرک تمامی شخصیت‌ها به خوبی به پایان رسید و راضی کننده بود. 
رازها و معماهایی که منتظر بودیم تا حل بشن به خوبی پاسخ داده شدند. نویسنده با رازها، شخصیت‌ها، کشمکش‌ها و فقدان‌ها ما رو تا آخر کتاب پیش میبره. 
عصر اول مه‌زاد دلایل زیادی برای خوندن به شما میده. شخصیت‌های جذاب، دنیاسازی ماهرانه، سیستم جادویی منحصر به فرد، شخصیت‌های منفی جذاب، مباحث فلسفی و مذهبی و...
دنیای مه‌زاد فقط برای اینکه نویسنده اونو توی چشم شما فرو کنه و بگه ببینید چی خلق کردم ساخته نشده. همه چیزش به پلات مربوطه. سیستم جادویی و تاریخ و موجودات در داستان تاثیر دارند و جزئی از داستان هستند. 
در کل این سه‌گانه واقعا محشره. 
به تمامی علاقمندان فانتزی پیشنهادش می‌کنم.
          
بعد از تقر
            بعد از تقریبا یک ماه پرونده مه‌زاد برای من بسته شد. من به شدت وابسته به دنیایی این کتاب شدم، به قدری با شخصیت‌ها همزاد پنداری کردم که توی خواب و بیداری به مشکلات‌شون و  پیدا کردن راه‌حل فکر میکردم و همه اینا چطور ممکنه؟
برکت قلم برندون. 
اعتقاد دارم خدا قلم رو به افرادی میده که بتونن معجزه به پا کنن و خب داشم برندون جزو همی قشره.
این جلد نسبت به جلد دو ملایم تر بود( سر جلد دو کباب شدم) 
اتفاقات غیر منتظره‌ی زیادی افتاد که برای هضم‌شون به زمان نیاز دارم. به خیلی از سوالام جواب داده شد. 
من برای کسی از غصه پوکیدم که کلا سه الی چهاربار خودش رو نشون داد، برای شخص مقابلش و خیانتی که در حقش شده بود هم دل سوزوندم ( با وجود اینکه میخواستم بزنم فکشو خورد کنم، وراج خرابکار😒)
پایان کتاب شوکه‌م کرد. بیشتر منکوب شدم و نتونستم احساساتم رو بروز بدم_ نیاز بود برم تو بیابون نعره بزنم_
یه جا چشمام اشکی شد ولی خب خانواده نشسته بود و با وجود این همه سال عادت نکردن به گریه برای کتاب( فقط با نعره و جفتک‌ها ما برای کتاب اشنایت دارن🥸)
پایان کتاب کاملا پسندم بود🤌
اگه از دیدگاه یک نویسنده که نگاه کنم برندون رو با سوت بلبلی تشویق میکنم و به عنوان خواننده سر تیر برق می شینم به چهچه زدن.

متشکرم از دوستی که کتاب رو معرفی کرد و دوستی که همراهیم کرد.

این کتاب رو کیا بخونن؟
قطعا نوجوانان. چرا؟ مضامین اخلاقی زیادی از جمله صداقت،اعتماد،ایمان،باور به نجات،تلاش و ... در کتاب وجود داره که ادم رو به وجد میاره. بی آنکه توی ذوق کسی بخوره و این کار هنرمندی و ظرافت زیادی می.طلبه. قبلا هم گفتم، برندون بهترین مجابگریه که دیدم.

کتاب به نظر من فوق‌العاده بود اما یه چیزی اذیتم میکرد.
بحث خداشناسی که مطرح شده بود و جوابی که براش انتخاب شد. قطعا من میتونم متوجه بشم که خود برندون سالها با چنین سوالاتی دست و پنجه نرم کرده وگرنه سییزد اینطور دهن ما رو مورد عنایت قرار نمیداد.

پ‌ن: بازم حرف دارم در وصفش بزنم ولی احتمالا کسی تا ته این یادداشت رو نمی‌خونه پس همینجا تمومش میکنم.