دائو: نور سیاه درون: ترجمه ای از دائو ده جینگ

دائو: نور سیاه درون: ترجمه ای از دائو ده جینگ

دائو: نور سیاه درون: ترجمه ای از دائو ده جینگ

لائوتسه و 2 نفر دیگر
4.1
20 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

37

خواهم خواند

22

شابک
9786008291954
تعداد صفحات
144
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
درباره ی کتاب:
تانوت چینگ یا دائو جینگ یکی از مشهورترین متون اندیشه و خود خاوردور است که حدود 2500 سال ییش توسط لائو تزو فرزانه ی چینی نگاشته شده است. هشتاد و یک قطعه شعرگونه و ژرف آن تاثیر شگرفی بر فرهنگ، هنر و اندیشه ی شرقیان گذاشته و بسیاری آن را روح و جان تمدن چین می دانند. در آغاز کتاب لائو تزو اشاره دارد که وقتی سعی در تعریف کردن و نامیدن تائو داری از آن دور می شوی اما می توانی آن را زندگی کنی و از آن بهره گیری. او از جلوه های تائو در طبیعت و هستی و از شیوه ی زندگی فرزانه سخن می گوید. از این رو تائوت چینگ را کتاب فرزانگی نیز می نامند.

      

پست‌های مرتبط به دائو: نور سیاه درون: ترجمه ای از دائو ده جینگ

یادداشت‌ها

          🔸 حدود 700سال قبل از میلاد فردی در چین زندگی میکرده به نام «لائوتزو» به معنی "پیرِ کهن". در طی حیاتش به نقاط مختلف چین سفر می‌کنه و کتابی به اسم «تائو ته چینگ» به معنی "طریق و فضائل آن" تالیف می‌کنه که امروزه محققین اون رو یک کتاب آسمانی می‌دونن. بعد از اون دینِ "تائوئیسم" در چین شکل میگیره که تا به امروز به حیات خودش ادامه داده. این کتاب شامل دو دفتر و 81 بابه. کتاب از ساختاری ادبی و جملات قصار تشکیل شده که شباهت زیادی به بعضی کتب آسمانی دیگه میده.

🔹 در این کتاب چند مفهوم مهم وجود داره که بهشون می‌پردازیم. اولین و اصلی‌ترین کلمه‌ "تائو" هست. تائو هم طریقی برای رسیدن به حقیقت و هم خود حقیقته. جاودانست، همه رو می‌آفرینه ولی هیچوقت ادعای مالکیت نمی‌کنه. اگر بخوام تناظری برقرار کنم که فهم بهتری ایجاد شه میتونیم همون کلمه‌ی خدا رو براش بگیم که در عین تشابه فرق داره. دومین کلمه مفهوم "وو-وی" (wu-wei) به معنای "عدم فعله". یعنی انجام عملی بدون فعل. این مفهوم تاحدی متناقض‌نماست ولی از نظر لائوتزو این بهترین عمل برای کل جهانیانه. فقط حکیمه که میتونه به درجه‌ی عدم فعل برسه، تائو همیشه در حالت عدم فعله ولی هیچ کاری رو انجام نیافته باقی نمیذاره. آب بودن و چوب نتراشیده بودن شبیه‌ترین مثال‌هاییه که اون برای عدم فعل میزنه. این شیوه‌ی رفتار موجب میشه تا حکیم رقابت‌جو نباشه، حمله کننده، طمع‌کار و چیره‌گر نباشه و بلاعکس لطیف و ضعیف باشه. اونوقته که می‌تونه بر همه چیز چیرگی پیدا می‌کنه.

🔸 ساختار محتوایی این کتاب 3 محور اصلی داره که یک مثلث واحد رو تشکیل میدن. اضلاع اون عبارتند از تائو، انسان/جامعه و جهان. این 3 محور به طور تکرار شونده در باب‌های کتاب ذکر میشن و هیچ روند خطی‌ای وجود نداره. اولین باب کتاب به توصیف ذات تائو می‌پردازه و در سرتاسر کتاب از صفات اون سخن میگه و رابطه‌ی اون رو با جهان و انسان توضیح میده.

🔹 محور دوم شامل دو بخش انسان و جامعه‌ی انسانیه. در بخش اول به رابطه‌ی انسان با خود و دیگر انسان‌ها می‌پردازه. چگونگی رفتار و کردار حکیم رو به عنوان بهترین فرد ممکن بیان میکنه. به طور مثال در جایی میگه: «حکیم پس از به پایان رساندن کار خود، خودستائی نمی‌کند، مغرور نمی‌شود، متکبر و بی‌رحم نمی‌شود.» در واقع حکیم در بالاترین مرتبه‌ی خودآگاهی قرار داره. همچنین لائوتزو سعی میکنه انسان رو به خودش بشناسونه و ذوابعاد وجودیش رو براش نمایان کنه. بخش دوم شامل جامعه میشه که در اون به رابطه‌ حکومت با مردم میپردازه. رفتار حاکمان درستکار و حکومت‌داریشون رو بیان میکنه. درباره‌ی جنگ و آداب اون سخن میگه، رفتار جنگاور براش مهمه و جایی میگه که سلحشور واقعی خشونت به کار نمی‌بره.

🔸 محور سوم جهانه. در این بخش‌ها لائوتزو به سازوکار جهان می‌پردازه و از نظرش جهان یک دوگانه‌ی وحدت‌یافت‌ست. "نیستی و هستی زاده یکدیگرند، مشکل و آسان مکمل یکدیگرند، بلندی و پستی به سوی یکدیگر تمایل دارند." هدف اصلی اینه که انسان در هارمونی با جهان هستی قرار داده شه و اونموقع‌ست که مدینه‌ی فاضله محقق میشه. همچنین لائوتزو 3 گنجینه‌ی مهمش رو بیان ‌می‌کنه: "اول رحمت است، دوم صرفه‌جویی است، سوم جرأت نکردن در رأس دنیا قرار گرفتن است."
در آخر مطالعه‌ی این کتاب رو برای چگونگی زیستن، آموختن و حتی لذت بردن پیشنهاد می‌کنم.

📌«گفتار حاکی از حقیقت مزّین به زیبایی نیست/ گفتارِ مزّین، حقیقت نیست/ آنکه واقعاً خوب است، زیاده سخن نمی‌گوید/آنکه زیاده سخن می‌گوید، واقعاً خوب نیست/ آنکه واقعاً می‌داند، تظاهر به دانش وسیع نمی‌کند/آنکه تظاهر به دانش وسیع می‌کند، واقعاً نمی‌داند.» تائو ته چینگ-باب هشتاد و یکم.
        

18

"تائو ت چی
          "تائو ت چینگ" اثر "لائوتزه"
البته تلفظ صحیح تر نام کتاب "دائو د جینگ Dàodéjīng  道德经
نویسنده هم لائوتزه 老子 Lǎozǐ
معنای کتاب یه جورایی میشه "دفتر طریقت و فضیلت" و خود معنای لائوتزه هم تو مایه های "پیر و مرشد". مکتب "تائوئیسم یا دائوئیسم" هم از همینجا نشئت میگیره.
"دائو" در چینی معادل طریق و راه سلوک عرفانی ما میشه. در خود کتاب این گونه توضیح داده انگار که مفهوم خداست و برای من گیج کنندس: 
دائو بی نهایت و جاوید است.
چرا بی نهایت است؟
هرگز به دنیا نیامده؛ پس هرگز نمی میرد.
چرا جاوید است؟
آرزویی برای خود ندارد؛ پس در دسترس تمام موجودات است.

پیش از تولد جهان
چیزی بی شکل و کامل وجود داشت
آرام،خالی،تنها،تغییر ناپذیر، بی نهایت،حاضر جاودان؛
مادر جهان است. چون نام بهتری برایش نمی یابم،
آن را دائو می نامم.
درهر چیزی جاری است؛ بیرون و درون و به منبع اصلی باز می گردد.

درابتدا فقط دائو بود. تمامی چیزهای دیگر از آن پدید آمدند و دوباره به آن باز میگردند. 

در مقدمه کتاب "فرشید قهرمانی" مترجم این کتاب از انگلیسی به فارسی توضیح میده: این اثر قدمتی بیش از ۲۰۰۰ سال دارد و منتسب به لائوتزه که در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و هم زمان با کنفسیوس می زیسته. ظاهرا او تاریخ نگار و کتاب دار دربار امپراتوری "جو" بوده و فقط همین یک اثر از او باقیمانده. میگن بدلیل روش زندگیش که هماهنگ با طبیعت بوده حدود ۱۶۰ تا ۲۰۰ سال عمر کرده. لازم به ذکر است که متن کهن کتاب راز و رمز های بسیاری دارد و در ترجمه های مختلف، تفسیرها و برداشت های متفاوتی از آن بدست آمده است. نسخه انگلیسی ترجمه "استیون میچل"  برداشتی ساده فهم و امروزی از متن اصلی دارد و این ویژگی به برگردان فارسی هم راه یافته است.
این کتاب شامل ۸۱ درس زندگیه که اگر نویسنده رو نشناسی فکر میکنی از لقمان حکیم نقل شده.
من چند نمونه رو اینجا ذکر میکنم:

-اگر مردان بزرگ را بیش از اندازه ارزشمند شمارید، مردم عادی کوچک شمرده می شوند. اگر دارایی خود را بیش از اندازه عزیز بدارید، دزدی میان مردم رواج پیدا میکند.
-وقتی از اینکه خودتان هستید خوشنودید و از رقابت و مقایسه دست کشیده اید، همگان به شما احترام می گذارند. 
-کاسه ی خود را بیش از اندازه پرکنید؛ لبریز می شود. چاقوی خود را بیش از حد تیز کنید؛ کند می شود. در پی پول و راحتی باشید؛ دلتان هرگز آرام نمیگیرد. دنبال تایید دیگران باشید؛ برده ی آنها خواهید بود. کار خود را انجام دهید، سپس رها کنید. این تنها راه آرامش یافتن است. 

-از گل کوزه ای میسازیم؛ اما این خالی درون کوزه است که آب را در جای خود می دهد. از چوب خانه ای بنا میکنیم؛ اما این فضای خالی درون خانه است که برای زندگی سودمند است. مشغول هستی ایم؛ در حالی که این نیستی است که به کار می آید.
-انسان خوب کسی نیست جز آموزگاری برای انسان بد. انسان بد کسی نیست جز چالش برای انسان خوب. اگر این را درک نکنید، یقینا راه را گم میکنید؛ اگرچه بسیار باهوش باشید. این راز بزرگ است.
-ابزار نظامی، ابزار خشونت است. فرزانه از خشونت پرهیز میکند. ابزار نظامی، ابزار ترس است. فرزانه هرگز آن را به کار نمیبرد مگر در زمان نیازهای اضطراری و درصورت اجبار، با کمال بی میلی آن را به کار می گیرد. او در آرزوی نابودی دشمنانش نیست و در هنگام پیروزی جشن نمیگیرد. چگونه می تواند هنگام پیروزی و کشتن انسان ها به جشن و شادی بپردازد؟ او با شجاعت به میدان نبرد وارد می شود؛ شجاعتی همراه با غم و شفقت؛ گویی در مراسم خاک سپاری شرکت می کند.
-حرکت دائو به سوی بازگشت است. راه دائو تسلیم است. همه چیز از هستی زاده می شود و هستی از نیستی.

۸۱ صفحه
#تائو_ت_چینگ #لائوتزه #دائو_د_چنگ #نشر_مثلث

-


        

0

رها

1400/12/3

          گاهی اوقات لازمه که کمی از زندگی هامون فاصله بگیریم و اندکی  دورتر بایستیم تا دید بهتر و بازتری نسبت به شرایط و مسائلی که در  اطرافمون می گذره داشته باشیم

 بعضی وقت ها بهترین کار اینه که از دور و در سکوت شاهد و نظاره گر جریان  زندگی مون باشیم. اینکه هر از گاهی مثل یه تماشاچی سینما، به صندلی مون تکیه بزنیم و زندگیمون رو درست مثل یک بیننده و از روی پرده ی سینما تماشا کنیم. وقتی یاد می گیریم که چطور سکوت کنیم و یک نظاره گر خاموش باشیم، وقتی یاد می گیریم که چطور احساسات و قضاوت هامون رو کنترل کنیم و دست از گله و شکایت کردن هامون برمیداریم، اون لحظه ست که می فهمیم زندگی همین تحمل دشواری ها و در عین حال لذت بردن از لحظه های کوچک و ناپایداری از "آرامشه". اون لحظه ست که یاد می گیریم وجود یک انسان وقتی بزرگ تر و عمیق تر می شه که تجربه ها و اتفاقات سخت تر و بیشتری را پشت سر گذاشته باشه، وگرنه که همیشه زندگی کردن در "نقطه ی امن" مون چیزی کمتر از مرده بودن نیست

کتاب "تائو ت چینگ" یکی از اون کتاب های دوست داشتنی و دلچسبی  بود که شیوه ی "درست زندگی کردن رو " به ساده ترین و زیباترین شکل ممکن توضیح داده بود. اون حس سکون و آرامشی که در تمام طول کتاب حضور داشت رو واقعا دوست داشتم. و چقدر آموزنده و ارزشمند بود نوشته های این  فرزانه ی چینی 
زندگي را همان گونه كه هست جشن بگيريد
وقتي درك كنيد که هيچ كاستي و نقصي وجود ندارد
كل دنيا متعلق به شما خواهد بود
        

3

طه

1402/1/22

          «انسان فرهمند، ساکن است در شغل بی‌فعلی
و به تعلیم بی‌سخن عمل می‌کند.
ده هزار موجود برخیزند
و از آن جدا نگردند.
زندگی بخشد و هست نشود؛
چون فعلی کند، دلبسته آن نباشد؛
و چون کارها تمام شود، در آن وانماند»

«سخنان سرراست به نظر باژگونه می‌آید!»


نخستین باری که نام دائو د جینگ را شنیدم حدود ۵ سال پیش در دانشگاه تهران، سر کلاس دکتر ریخته‌گران بود.
با آن آرامش و طمأنینه‌ای که داشتند، کلام‌شان در عمق جان نفوذ می‌کرد. طمأنینه ‌و سکونی که برآمده از سال‌ها سلوک و سکونت سه‌ساله‌شان در هند است.

کتاب‌های عرفانی را باید بار‌ها خواند و به دقت و آهسته خواند. رمان نیستند که در عرض چند ساعت یا چند روز نجویده بلعیده شوند. حتی حالت نفسانی‌ انسان در فهم متون عرفانی بسیار موثر است. از همه مهم‌تر داشتن استاد است، بدون استاد هیچ چیز فهم نمی‌شود.

باری، این ترجمه بهترین ترجمه‌ی فارسی از دائو د جینگ است. مترجم فاضل، دکتر رادپور، تنها متخصص دائوییسم در ایران هستند. امیدوارم کتاب را بخوانید و لذت ببرید!
        

26