یادداشت طه

طه

1402/01/22

                «انسان فرهمند، ساکن است در شغل بی‌فعلی
و به تعلیم بی‌سخن عمل می‌کند.
ده هزار موجود برخیزند
و از آن جدا نگردند.
زندگی بخشد و هست نشود؛
چون فعلی کند، دلبسته آن نباشد؛
و چون کارها تمام شود، در آن وانماند»

«سخنان سرراست به نظر باژگونه می‌آید!»


نخستین باری که نام دائو د جینگ را شنیدم حدود ۵ سال پیش در دانشگاه تهران، سر کلاس دکتر ریخته‌گران بود.
با آن آرامش و طمأنینه‌ای که داشتند، کلام‌شان در عمق جان نفوذ می‌کرد. طمأنینه ‌و سکونی که برآمده از سال‌ها سلوک و سکونت سه‌ساله‌شان در هند است.

کتاب‌های عرفانی را باید بار‌ها خواند و به دقت و آهسته خواند. رمان نیستند که در عرض چند ساعت یا چند روز نجویده بلعیده شوند. حتی حالت نفسانی‌ انسان در فهم متون عرفانی بسیار موثر است. از همه مهم‌تر داشتن استاد است، بدون استاد هیچ چیز فهم نمی‌شود.

باری، این ترجمه بهترین ترجمه‌ی فارسی از دائو د جینگ است. مترجم فاضل، دکتر رادپور، تنها متخصص دائوییسم در ایران هستند. امیدوارم کتاب را بخوانید و لذت ببرید!
        
(0/1000)

نظرات

سلام و رحمت.
اتفاقاً امشب به فکرتون بودم و گفتم هم سلام و احوال‌پرسی‌ای داشته‌باشم و هم التماس دعایی. که وقتی اومدم سراغ بهخوان، دیدم یادداشت جدید هم گذوشته‌ید. پاینده باشید.
فقط چرا تمأنینه و طمأنینه نه؟
2
طه

1402/01/23

سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه
منم خیلی فعالیتم در بهخوان کم شده، خیلی کم یادداشت می‌ذارم. 
امیدوارم سلامت باشید.

دیگه از بی‌سوادی منه...ممنونم تذکر دادید🌹🙏🌹 
طه

1402/01/23

درس هاتون خوب پیش میره؟ 
حیفه واقعاً. شما بذارید، زیاد هم بذارید. :) 
سبز، سرزنده و سازنده باشید!

خوبه خدا ر شکر، ولی بدی‌ش اینه که دیگه نمی‌شه دیوانه‌وار کتاب خوند. 
روزگار شما چه‌طوره؟ 
راستی. عزیزی که سرطان داشتن و عمل‌شون موفقیت‌آمیز بود در چه حالن؟
2
طه

1402/01/23

سلامت باشید مهربانید و نیکوگمان.
بله...زندگی دانشگاهی خوبی‌ها و بدی‌های خود را دارد. من هم تقریبا دیگر کتاب متفرقه نمی‌توانم بخوام. البته هنوز ناپرهیزی می‌کنم و کتاب‌های عرفانی مکاتب دیگر را مطالعه می‌کنم. دیگه پراکنده‌خوانی از سن من گذشته...موهامون داره کم کم سفید میشه.
بد نیست خوب هم نیست. در یک حالت معلق! تا ببینیم چه می‌شود...
هفته‌ای یک بار پیش استادم می‌روم و ۲-۳ ساعت با ایشون روی پایان‌نامه‌ام کار می‌کنیم. بقیه‌ی هفته را هم گاهی کتابخانه می‌روم و گاهی به بطالت می‌گذرانم.
مقاله‌ای به دست ویراستار سپرده‌ام که ویرایشش کند، اگر بتوانم آن مقاله را چاپ کنم، یک جهش بزرگ در زندگی علمی‌ام کرده ام.

خدا رو شکر، الان دارن شیمی‌درمانی میشن‌. امیدوارم که هر چه سریعتر خوب بشن. 
طه

1402/01/23

این روزها به مقتضای درس‌ها بیشتر مقاله می خوانم تا کتاب. کتاب‌هایی که می‌خوانم هم چندان به کار دوستان بهخوانی نمی‌آید. 
اما کتابی در باب عرفان مسیحیت از پروفسور مارتین لیرد می‌خوانم که بسیار زیباست. 
امیدوارم بتوانم اندکی درباره‌اش بنویسم. 
ایول؛ ایول به کارکردن روی پایان‌نامه، ایول به کتاب‌خانه‌رفتن و ایول به کم‌بطالتی؛)

ایشالا که جهش‌های پی‌درپی. منتظر خبر انتشارش می‌مونم.

امید به خدا. شفای همهٔ بیمارها.


مقاله‌ها هم به کار اشتراک در بهخوان نمی‌آن؟ مقاله‌خوانی هم هنری‌ست... خوبه که درین‌باره اگر نکته‌ای دارید، در اختیار همهٔ هم‌محل‌ها قرار بدید.
1
طه

1402/01/23

سلامت باشید محدثه خانم🙏🌹🙏
خدا رو شکر روحیه‌ی خوبی دارید. الان در این دور و زمانه انرژی و روحیه‌ی خوب کم پیدا میشه.
ممنونم که امید میدید و تشویق میکنید 🌹🙏🌹
امیدوارم در درس‌هاتون و زندگی‌تون موفق باشید همیشه.

اول در نظر داشتن پایان‌نامه را ۵-۶ ماهه جمع کنم، اما به نظر بیش از اینها طول بکشه. موضوعم کمی دشوار و دیریاب است.
سلامت باشید ☺️😊
ان‌شاءالله همه‌ی بیماران🙏

بعید می‌دانم...مقالات تخصصی هستند و معمولا تنها به کار خواننده‌ی تخصصی نیز می‌آیند. 
به روی چشم اگر مطلب خاصی بود حتما عرض می‌کنم. 
شما لطف دارید آقای عبداللهی عزیز. ✨🌺

سبز، سرزنده و سازنده باشید! 🌱

خیره ایشالا. «گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری/
دانی که رسیدن هنر گام زمان است» ؛)

خیلی هم عالی. چشم‌تون روشن.
1
طه

1402/01/24

سلامت باشید محدثه خانم 
شما هم شاد و سلامت و مثل همیشه پویا و جویا باشید 🌹🌹🌹 
✨🌺 ارادت.