یادداشتهای فاطمه (8) فاطمه 3 روز پیش هر دو در نهایت میمیرند 4.2 22 مامان، به نظرت، چون اینجا هیچ وقت فرصتش رو پیدا نکردم، میتونم اون بالا، معنای عشق رو تجربه کنم؟ 0 1 فاطمه 3 روز پیش کوری ژوزه ساراماگو 4.0 185 مردم به همه چیز عادت میکنند، به خصوص وقتی اصالت انسانی خود را از دست داده باشند 0 1 فاطمه 3 روز پیش بوف کور صادق هدایت 3.7 233 در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد 0 1 فاطمه 3 روز پیش بامداد خمار فتانه(پروین) حاج سیدجوادی 3.8 103 شب شراب نیرزد به بامداد خمار... 0 1 فاطمه 3 روز پیش کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 100 هرگز همراهی ندیدم که بهاندازهٔ تنهایی بتواند با انسان همراه شود 0 1 فاطمه 3 روز پیش ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 210 فکر میکردم اگر او برود، من میمیرم. اما نمردم. چون او رفت و من هنوز اینجا هستم. هنوز دارم زندگی میکنم. هنوز نفس میکشم، فقط به زحمت. 0 1 فاطمه 3 روز پیش سیلی واقعیت: چگونه می توان هنگام مواجهه با سختی های زندگی، رضایت مند بود راس هریس 4.1 10 زندگی نه از فداکاریها و کارهای بزرگ، بلکه از چیزهای کوچکی که لبخند بر لبهایمان میآورد، ساخته میشود. مهربانی و تعهدات کوچکی که از روی عادت ابراز میشود، همانهایی است که قلب را تسخیر، از آن محافظت و آسودگی را تأمین میکند. 0 1 فاطمه 3 روز پیش صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز 3.9 186 مردهها برنمیگردند، این ما هستیم که نمیتوانیم سرزنش وجدان خودمان را تحمل کنیم... 0 0