یادداشتهای سایهبان! (6) سایهبان! 1404/2/30 مرگ به وقت بهار مرسه رودوردا 3.4 34 مرسه رودوردا اهل کاتالونیا در اسپانیاست. زندگیاش با جنگ داخلی اسپانیا و به سبب آن نارضایتیهای سیاسی و سرکوبهای فراوان همزمان بود، و این رمان دقیقاً برخاسته از همان مشکلات و سرکوبهای جامعه است. راوی داستان پسریست نوجوان، ساکن دهکده ای با قوانین عجیب و بیرحمانه و البته مردمی متعصب. دهکده ای با سنت ها و قوانینی نانوشته که همیشه بی چون و چرا اجرا میشوند. کمی از نکات دلنشین کتاب: کتاب با وجود هویت خشنی که داره، پر از توصیفهای طولانی و زیباست. هیچکدام از شخصیتهای کتاب اسم ندارند، و ما حتی تا پایان کتاب هم، نام شخصیت ها و راوی داستان را نمیفهمیم. کتاب به شدت نماد محور است (بیان نارضایتیهای سیاسی توسط نماد ها) و نیازمند تفکر. (شرح چندی از نمادهای کتاب) خطر افشای ماجرا⛔👇: دهکده: جامعه ای بسته، سنت زده و تابع رسوم. ریختن سیمان در دهان مردگان: سرکوب صدای مخالف. مردم دهکده: جامعهای همدست در ظلم و به تعبیری پذیرش همگانی ظلم. شخصیت سینیور: فردی روشنفکر با تفکر مستقل یا توانایی عدم پذیرش ظلم. رودخانه: مرز بین آزادی و اسارت. 2 51 سایهبان! 1404/2/26 غرور و تعصب جین آستین 4.0 148 شاهکار جین آستین بود و یار مهربان من در تعطیلات عید! کتاب روایتگر داستان خانوادهی بنت است و دخترهایشان... زیبا بود، به شدت دوستداشتنی، پر از حس و حال خوب! از آنهایی که بابت رفتار شخصیت ها حرص بخوری و کتاب را تند و تند بخوانی تا زودتر بفهمی قضیه چه میشود، البته مثل بسیاری از کلاسیک ها هیجان و روند سریعی نداشت اما من که خیلی زیاد دوستش داشتم. 1 2 سایهبان! 1404/2/15 ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر لوئیس ساکر 4.2 116 عجب کتابی بود! خیلی ساده، اما به شدت عمیق... مرا برد به دنیای کوچک برادلی با آرزوهای خاک خورده، پسری که هیچ دوستی نداره. پسری که باور داره "بد" هست! چرا؟ چون بقیه اینو میگن. پسری که در تنهایی معصوم و مهربونه(بخصوص با حیوانات عروسکیش) اما در مواجهه با دیگران اینطور نیست... برادلی، کودکی منزوی و خشنه، اما فقط کسی رو نیاز داره که دوستش داشته باشه، ببیندش و بشنودش... بسیار زیبا بود! کاش همهی معلم ها بخوانندش. 0 18 سایهبان! 1404/1/4 تصویر دوریان گری اسکار وایلد 3.9 56 برای من که جذاب و هیجان انگیز بود. کتاب روایتی بسیار زیبا دارد و پر از جملات تامل برانگیز است. هرچند که روند داستان در بعضی فصل ها بسیار کند میشود و این جذبه و هیجان ماجرا در فصل های آغازین با اختلاف از فصول پایانی کمتر است (البته اگر خوشبین باشیم میتوانیم بگوییم: به هیجان و زیبایی ماجرا، صفحه به صفحه افزوده میشود.) بجز این دو نکته (که در هنگام مواجهه با متن روان و دوست داشتنی کتاب، بسیار ناچیز مینماید) عیب دیگری به ذهنم نیامد. برای تعریف داستان کتاب هم حرف چندانی نمیماند، زیرا کتاب پر از غافلگیری های ناگهانی و پایانی غیرمنتظره است. ارزش خواندن هم که قطعا دارد! پ.ن: از نشر نگاه خواندم. ترجمهی آقای تهامی روان و خوب بود اما جا داشت ویراستاری کتاب با دقتی بیشتر بازنگری شود. 0 1 سایهبان! 1403/12/18 کلبهی عمو تام: متن کوتاه شده هریت بیچر استو 4.4 8 روایتی زیبا اما دردناک، از ظلم و بیعدالتی کهن و همیشگی علیه سیاهپوستان. از برده داری و خرید و فروش روح و جسم انسان ها در آن زمان گرفته تا نداشتن حقوق برابر و عدم اجرای عدالت در همین روزها... شگفتزده ام از داستان زیبا و قلم مجذوب کنندهی نویسنده و اندوهگینم از ماجرای تلخ کتاب، که روایتگر اوضاع نابسامان برده ها و رفتار نامناسبِ به اصطلاح اربابان با آنان است. داستان کتاب هم شرححالیست از زندگی برده ای به اسم تام. با اینکه خواندن این کتاب و همراه شدن با این ماجرا برایم تجربه ای فوقالعاده بود؛ بسیار پشیمانم که متن کوتاه شدهی کتاب را خواندم، چرا که از اوایل کتاب حس کردم متن خلاصه شده به شدت از جزئیات ماجرا و صد البته جذابیت آن میکاهد. 1 2 سایهبان! 1403/12/8 بیشعوری خاویر کرمنت 2.3 62 متنی جالب و تامل برانگیز! اما نه در قالب یک کتاب! از نظرم تنها بخشی از محتوای این کتاب میتوانست به عنوان یک مقاله، بسیار ارزنده و جالب توجه باشد، اما متاسفانه با قرارگیری در قالب کتاب، گویا نویسنده مجبور به کش دادن مطلب اصلی خود و پرداختن به نکات بیاهمیت و بیارزش شده که بدون تردید، ارزشِ مقصودِ اصلی و مطالب درست کتاب را زیر سوال میبرد و خواننده را نسبت به ادامهی کتاب بیعلاقه میکند. 0 1