یادداشتهای نرجس درزاده (231) نرجس درزاده 4 روز پیش با تشنگی پیر می شویم (سه کتاب شهرزاد) کبری سعیدی 3.0 1 . . چرا شاعران خوب ناشناخته ترند ؟ چرا شاعران دهه ی هفتاد سرایش زیباتری دارند ؟ شاید به این علت که آن ها در شعر به کشف رسیده اند . و شاعران اکنون نه کاملا اما تقریبا از کشف دور شده اند . . . سطر هایی از " با تشنگی پیر می شویم " : و باد بر تارهای عنکبوتی بیابانی که بر جمجمه ها تار تنیده است چه خوب می نوازد درد را ایمان را ..... . بیاد بیاور کشتی را که بادبان هایش فقط دو بال پرنده ی دریایی بود... . ثانیه در زمان به اندازه ی گنجشک است .. . اگر از جای دست هایم برایت زیباترین آواز ها خوانده شود و تو در میان آواز لب هایم را ببینی که شعری را می خوانند ... . ممنون خانم " کبری سعیدی " 0 1 نرجس درزاده 6 روز پیش تخیل را مرده خیال کن ساموئل بکت 3.3 3 انسانهای بکت از تجربهی اومانیستیشان فراتر میروند و همزمان در آن غوطه ورند. شاید این همان ویران سازی کل نوشتار باشد؛به خصوص در ناداستان آخر دربارهی 'مرفی" : << تاریکی سیلانی از شکلها بود، گردهم آیی مداوم شکلها و سقوطی که منجر به تکهتکه شدنشان میشد. روشنایی دربردارنده اجزای سربهزیر یک جور چندگانگی نوین بود، جهان تن درون قطعات یک اسباببازی پاره پاره شده بود؛ تاریک روشن، حالتهای صلح داشت. اما در تاریکی نه اجزا وجود دارد نه حالتها؛ هیچ جز شکلهایی که درون تکههای تکوینی نوین تکوین مییابند و خرد میشوند >> پ.ن: ترجمه از زبان انگلیسی؛ همان واژه در لغتنامه است؛ اما انتخاب واژه و شفاف بودن در مهدی نوید یا سهیل سمی بهتر است. 0 0 نرجس درزاده 1404/4/9 این منم جین گودال برد ملتزر 4.0 2 کیوت بود. 0 3 نرجس درزاده 1404/4/9 Writing مارگریت دوراس 4.1 7 گمانم بعد از این دوراس را بیشتر با این کتاب بشناسم؛ پنج جستار که اغلبشان را دوست داشتم_ حالا انگار نوشتن و مکثهایش در من مانده 0 4 نرجس درزاده 1404/4/9 Writing مارگریت دوراس 4.1 7 گمانم بعد از این دوراس را بیشتر با این کتاب بشناسم؛ پنج جستار که اغلبشان را دوست داشتم_ حالا انگار نوشتن و مکثهایش در من مانده 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 Writing مارگریت دوراس 4.1 7 گمانم بعد از این دوراس را بیشتر با این کتاب بشناسم؛ پنج جستار که اغلبشان را دوست داشتم_ حالا انگار نوشتن و مکثهایش در من مانده 0 2 نرجس درزاده 1404/4/9 Writing مارگریت دوراس 4.1 7 گمانم بعد از این دوراس را بیشتر با این کتاب بشناسم؛ پنج جستار که اغلبشان را دوست داشتم_ حالا انگار نوشتن و مکثهایش در من مانده 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 Writing مارگریت دوراس 4.1 7 گمانم بعد از این دوراس را بیشتر با این کتاب بشناسم؛ پنج جستار که اغلبشان را دوست داشتم_ حالا انگار نوشتن و مکثهایش در من مانده 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 Michel Foucault's What is an Author? (The Macat Library) (1142218) 4.0 1 اثر که روزگاری غرض از آن بیمرگ کردن بود، اکنون مانند مورد فلوبر و پروست و کافکا، حق دارد بکشد و قاتل پدیدآورندهی خود باشد. اما مطلب به همین ختم نمیشود: رابطه نوشتن و مرگ همچنین در نابودی ویژگیهای فردی فاعل نویسنده متجلی است که انواع وسایل را میان خود و آنچه مینویسد تعبیه میکند تا نشانههای فردیت خاص خویش را از بین ببرد. در نتیجه، هیچ علامتی از او غیر از نبود شگفتانگیزش برجای نمیماند، و او باید در بازی نوشتن نقش نعش را ایفا کند. بکت این موضوع را با ظرافت اینگونه بیان کرده: «چه اهمیتی دارد که چه کسی حرف میزند.» 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 درباره تلویزیون و سلطه ژورنالیسم پیر بوردیو 3.0 1 پیر بوردیو در واقع نظر والتر بنیامین را گسترش میدهد؛بنیامین معتقد بود که دولت با استفاده از روزنامهها و رسانههای جمعی مانند تلویزیون به بسط و گسترش ایدئولوژیهای خود در ذهن مردم میپردازد.سلطهی ژورنالیسم این روزها قابل مشاهده است،و روزنامهنگاران و اهالی رسانه میتوانند به راحتی یک روشنفکر،نویسنده و یا سیاستمدار را با در دست داشتن مخاطب گسترده به راحتی بالا ببرند.و از طرفی حجمِ اطلاعات پوچ و گستردهای که از طریق رسانه،بالاخص تلویزیون در دسترس مردم قرار میگیرد قابل تامل است.بوردیو به طور جزئی به شرح هریک از این مضمونها میپردازد. کتاب والتر بنیامین متاسفانه ترجمهی ضعیفی دارد،و این کتاب بهتر ترجمه و پرداخت شده. 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 پیوندهای گسسته پتر هانتکه 4.0 1 در اینجا زمان واقعیست،چرا که از یک کلام به کلام دیگر میرود. پتر هانتکه 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 چهره مرد هنرمند در جوانی جیمز جویس 4.0 7 بندگی نخواهم نمود. به گمانم این مهم ترین حرف جویس در این کتاب بود.استیون قرار است که کشیش بشود در فرقه ی یسوعی ها.او سال ها آداب و مناسک کلیسا را انجام می دهد.بدون چرا و بدون آنکه دنبال علت بگردد.از خدایی می ترسد که خدای او نیست.خدای آن هاست.واژه هایی که در زبان آن ها [مدرسین اومی چرخد واژه های او نیست. ((زبانی که با آن سخن می گوییم قبل از آنکه زبان من باشد زبان اوست.واژه هایی مثل وطن،مسیح،آبجو،خداوند که بر لبان او می آید چقدر فرق می کند با وقتی که بر لبان من می آید!من نمی توانم این واژه ها را بگویم و بنویسم و قرار و آرام خود را از دست ندهم.زبان او،که تا این اندازه بیگانه است،همیشه برای من یک زبان عاریه خواهد ماند.من واژه های این زبان را نساخته و نپذیرفته ام.صدای من در برابر آن ها مقاومت می کند.روح من در سایه زبان او می فرساید.)) بعد از وعظ بلند مدرس ی درباره ی گناه ها و خطاهای انسان و جهنم و جاودان بودن در آن می هراسد و به توبه از گناهان خود روی می آورد. و پس از آن سعی می کند با وسواس کامل به حواس خود،بینایی،شنوایی،لامسه خود را پاک نگاه دارد.اما هربار در کلیسا باید به گناهان گذشته ی خود اعتراف کند،گذشته ای که پاک نمی شود.او که اکنون سست شده با درخواست کشیش که از او می پرسد واقعن می خواهد به فرقه ی کشیش های یسوعی بپیوندد،دو دل می شود و بعد به این قطعیت می رسد که او برای کشیش شدن آفریده نشده است.او برای هنرمند شدن آفریده شده،نگاه او به اشیا و انسان ها متفاوت است.او با فاصله به مردم نگاه می کند.کاری که هنرمندان انجام می دهند.جایی خود می گوید:باید از عقل به هنر رسید.و شاید برای این نمی خواسته کشیش شود که عقلانیتی در جملات آن ها ندیده است. بعد از نقطه ی عطف کتاب یعنی از زمانی که استیون به کشیشان پشت می کند.بقیه ی کتاب روند تکامل و هنرمند شدن او و گفت وگوی او با دیگر دوستانش را بیان می کند. کتاب جویس درخشان است.اگر پروست را خالق[مادلن.صحنه پردازی ها و توصیفات ظریف بدانیم و استاد به گذشته و آینده نقب زدن.جویس را باید استاد زمان حال بدانیم .جویس به طرز فوق العاده ای روایت را به پیش می برد.دیالوگ ها سیال،روان،عالی اند و شخصیت ها به خوبی ساخته و پرداخته شده اند و هریک صدایی منحصر به فرد دارند.استیون یک شاعر است و جویس هم شعر بسیار نوشته.به نظرم این کتاب کاملن از مردمک های یک شاعر نوشته شده.همه چیز در حالت ناپایداری و محو شدن است،چرا که چشم شاعر با جنونی ظریف[کتاب حقیقت و زیبایی،بابک احمدیبه گردش در می آید و شاید این همان تعریف سیالیت ذهن باشد.ازرا پاوند او را از همین رو نویسنده ای امپرسیونیست خوانده.آن هم در دوره ای که بسیاری شاعران سعی می کردند به سبک نقاشان امپرسیونیست بنویسند و اغلب ناموفق بوده اند.این کتاب نقد محکمی نیز به دین و حکومت ایرلند می زند.در واقع جویس بی پرده سخن می گوید و سیستم کلیسای آن دوران را به زیر سوال می برد. دانش جویس هم البته ستودنی ست از عهد عتیق و عهد جدید،تاریخ ایرلند و افسانه های یونان و البته شاعران ی که شعرشان را در کتاب آورده. کتاب جویس کتابی نیست که بتوان یک نفس خواند.چون جملات اغلب به صورت زنجیره ای به هم مرتبط اند. و اگر خواستید این کتاب را بخوانید با ترجمه ی منوچهر بدیعی بخوانید که این اثر درخشان را به خوبی به فارسی برگردان کرده و علاوه بر آن بسیاری از ارجاعات جویس را به کتاب های دیگر در صفحات آخر خود آورده. . خواندن جویس،تجربه ای بی نظیر برای من بود و امیدوارم شاهکار او یعنی اولیس نیز به زودی به فارسی برگردان و چاپ شود. 0 0 نرجس درزاده 1404/4/9 پل کلودل پیتر راجرز 4.5 1 . مثل سطر شعری بر کاغذ که سپیدی گاه به گاه آن را قطع می کند . . . کلام در زمان شکل می گیرد ، به شکلی ناشناختنی ...... . . کلامی که باید اعلام شود ، کلامی که باید در گوشت و استخوان جای گیرد . زبان بدل به جسم می شود _ شعر یا نثر _ . . مالارمه : همه چیز بدان دلیل وجود داشت که شعری یا کتابی آفریده شود . . . آنچه خداوند [ در انسان بر می انگیزد شعر است ، کلامی که هم گفتار است و هم جهت . کلام جهت یافته موجودی تمام عیار است . . . رمبو فکر می کردی می توانی همیشه از من فرار کنی ؟ . . باشد که همهمه بدل به صدا [ ی آدمی شود و باشد که صدا در من بدل به زبان گردد ! . . جسم غمگین است و من همه ی کتاب ها را خوانده ام . . . . اما صدایی که او مشتاق شنیدن آن است صدایی بی کرانه است و در خدا یافت می شود . شاعر می خواهد از زندان خویشتن رها شود و یکسره به قلمرو اراده ی خداوند پای بگذارد . . . کلمات به خودی خود بی ثبات اند ، کلمات فقط [ منظور نویسنده را برای خواننده ترجمه می کنند ، و جایی برای تلاقی آن دو در صفحه ی سفید فراهم می آرد ، کلمه (( وحدتی است که از توالی حاصل شده )) . بر خلاف این ، فکر نگار های شرقی موقعیت نویسنده را تغییر می دهد . نوشتن دیگر نه حرکتی افقی که رابطه ای عمودی است . (( شاعر دیگر صرفا شاعر نیست بلکه مانند نقاش ، تماشاگر و منتقد کار خود می شود ، خود را در حین اجرای اثر خود تماشا می کند . )) . . آیا قرار بود شاعر بشود یا پیامبر ؟ کلودل برای خود ضابطه ای اندیشید دریافت که در کسوت شاعر می تواند همچون انسانی مذهبی در هر فرقه خدمت کند . او می توانست هم رودریگ باشد و هم برادر او . . . کلودل برای سنگ گور خود این کلمات را برگزید : در اینجا کالبد و دانه ی پل کلودل خفته است . . و اینک من که با تو بدل به اصل و آغاز شده ام . . . . پل کلودل فارسی عبدالله کوثری 0 24 نرجس درزاده 1404/4/9 زاغی: از زندگی و ترانه های زاغی تد هیوز 4.0 2 . خم شده در تهی بر فراز تهی اما در پرواز . " تد هیوز " فارسی حسین مکی زاده 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 تابستان 80 مارگریت دوراس 4.0 2 . شفافیت رنج ..... شفافیت واژه ها ..... مارگریت دوراس ...... 0 2 نرجس درزاده 1404/4/9 حکایت هیجدهم اردیبهشت بیست و پنج علیمراد فدایی نیا 4.0 1 از زیباترین کتاب ها ..... 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 کرکره های کشیده چاک چاک رنه شار 5.0 1 کتاب زیبایی بود با ترجمه ی نسبتا قوی از فیروز ناجی که خودش شاعره و به درستی کلمات رو می شناسه ...: . پر ، پر ی میان روشنایی ... . در تاریکی هامان ، جایی برای زیبایی نیست . هرچه جاست خود برای زیبایی ست . . زمانی مست غم که از غم هیچ نداری مگر بلور . . . چه پوشیده استخانهای پیر پروانه یی ات ! . . به شب که فرود می آید روی اشک های ما . . . از پذیرفتن ، چهره روشنی می گیرد ؛ از امتناع ، زیبایی .... 0 1 نرجس درزاده 1404/4/9 دل چه پیر شود، چه بمیرد سیدحمید شریف نیا 5.0 2 این کتاب به لطف مهربانی یک دوست به من رسیده . و دیگر در بازار نیست . در مقابل شعر خوب مخصوصا این کتاب ناتوان ام از گفتن اینکه چقدر این اشعار خوب اند لاجرم تعدادی از شعرها را می آورم . اما کتاب را پیدا کنید و بلند بخوانید تا اعماق روح شعر آریا آریا پور را دریابید : . در آبی ی خویش می میرم ... . . کفن از خنکای تو دارم با چشمی که به زخم نشسته از کمان گریه .... . . سنجاقکی تاوان شیفتگی می دهد به معماری ی باد ... . . و پلک سنگین ام می داند که عشق هم زبان عاشقانه ندارد ..... . . 0 1 نرجس درزاده 1404/4/3 فراتر از بودن و موتسارت و باران کریستیان بوبن 3.6 7 یک کتاب زیبا و خالص .....💙 0 0 نرجس درزاده 1404/4/3 طلا در مس (در شعر و شاعری) جلد 1 رضا براهنی 5.0 1 رضا براهنی در این کتاب اول از رابطه ی بین شاعر و اشیا و همچنین نماد ها و سمبل ها و استعاره ها و کاربرد شون در شعر صحبت کرده ....و اینکه الهام چگونه به شعر میرسه و رابطه ی بین عرفان و شعر (در انتها ) و البته وارد شعر کلاسیک به غیر از مولوی نشده و فقط شعر نو رو بررسی کرده ... و در مورد روح حماسه در شعر صحبت کرده ... و اینکه موسیقی کلمات و شعر چه گونه و در چه مواردی باید باشند و همگام با کلمات حرکت کنند .... و بعد بعضی از شعر های نیما وشاملو و فروغ و نادر پور رو هم نقد کرده ......اما در مورد فروغ بیشتر جهان بینی فروغ رو مورد بررسی قرار داده تا انتقاد و اینکه اشیا چگونه در شعر خصوصی فروغ که بعدا به شعر عمومی تغییر شکل می ده ...صحبت کرده ... و گریزی زده به شعر های آرتور رمبو ، سن ژون پرس ،سیروس آتابای ....و سپانلو و کسرائی .... (به طور جزئی ) و در ادامه مبحث سوررئالیست در شعر رو بیان کرده و دستاوردهای این سبک به شعرهای غربی و ایرانی ... البته این کتاب سه جلده و در دو جلد دیگه به شاعر های دیگر هم پرداخته ،،،، و در جلد یک بیشتر مفاهیم ماهوی شعر مورد نظر بوده تا به طور تخصصی پرداختن ..... و البته براهنی لزوم دسترس پذیری به دیالکتیک در شعر رو ضروری می دونه ... در کل برای من این کتاب مفید بود و برای اون ها که دغدغه شعر دارند هم توصیه می کنم بخونند . 0 2