یادداشت‌های محمدامین علی‌نژاد (73)

          پنداری امروزه نشریات بزک شده، موضوعات «بازاری» بدون توجه به مقتضیات واقعی و نیازهای جامعه، شرح‌های دست چندم و از همه مهم‌تر ترجمه‌های بد چونان طاعونی درحال آلوده‌کردن پیکر نحیف علوم انسانی هستند‌.
«ترجمه» نه برگردان متون خشک و بی‌روح، بلکه «اتصال‌دهنده»‌ی جهان‌های بس متفاوت است.
 «هنر» عظیم «آفرینش» لازم است تا امکان‌بخش «زیست» درجهان دیگری باشد.
مترجم دقیقا پیغمبر است؛  فرشته یا حتی الهه‌ای که «درک» به ارمغان می‌اورد، همزیستی و فهم را که امروزه بیشتر از هر زمان دیگری از ضروریات بشری هست.
شناخت هر دوجهان، ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین «معرفت» نبی است. چگونه می‌شود «ایمان و شناخت» نداشت و داعیه‌دار «پیوند» بود؟
مترجم  باید «مبدا» را بزید و بشناسد تا «مقصد» جلوه‌گر شود.
آنچه امروزه شاهدش هستیم به‌نظر هجوم مماتی است که سالب حیات و ویران‌گر هردو جهان است.
ابتدا «فارسی» را باید آموخت و زیست، سپس زیستنی دیگر را نوید دارد.
این کتاب، گنجینه و راهنمایی است در این طریق معرفت، باشد که «هنرمند» باشیم.
        

10

          بدترین و خطرناک‌ترین چیزِ ممکن جهان، گفتن جمله‌ی:( به من چه؟! به من ربطی نداره) است.
این جنس حرف‌ها، نزاع آدم با «آدمیت» خودشه، اطاعت از خودش نه به معنی بی‌طرفی و به‌فکر خود بودنِ فردگرایانه، بلکه اطاعت و بندگیِ دون‌انسانی.
بزدلی و عدم جرئت اینکه یکم خودمون رو به زحمت بندازیم و به «شر»هایی که دوروبرمون اتفاق می‌افته، نگیم به من چه!
اگه آدما «خودشون» باشن-که نه حکم اخلاقیه، نه ارجاع به چیزی والاتر و تجویزی- صرفا  اگه «بنده» نباشن، ظالم هیچ وقت حتی نمی‌تونه وجود داشته باشه. مسئله مبارزه نیست، صرفا اطاعت نکردنه! اینکه آیشمن می‌گفت: من مامور بودم و معذور، این رو با همون جنس ما هم روزی هزاربار می‌گیم و می‌شنویم!
نه خیر، مامور نیستی! این «بندگی» رو کاملا «انتخاب »کردی و پرسیدن سوالی مثل:(چرا باید از فلسطین و مظلوم دفاع کنم؟) کاملا عبث و بی‌هوده است، چون آدم از بدیهیات نمی‌پرسه که! مثل این می‌مونه بگی: برام استدلال بیار که چرا باید نفس بکشم! چون «وجود» و «انسانیت» در «نافرمانی» هست و این یعنی مقابل اطاعت از خودت که می‌گه: کاری نداشته باش و زندگی‌ت رو بکن معنی پیدا میکنه.
        

5

          دوستان و همرهان عزیز.
اوضاع از هر جهت بسیار مهم و حیاتی است؛ باید بفهمیم کجای تاریخ ایستادیم و قطعا امروز یکی از سرنوشت‌سازترین نقاط تاریخ است.
باید کاری کرد، باید روشنگر بود، حداقل ناراحات بود و ساکت نشست که تاریخ بر دوشمان سنگینی می‌کند.
شاید از چیزهای ابتدایی فهم نسبی شرایط دوروبرمان باشد، این کتاب نقطه‌ی شروع مناسبی است.
اینکه بفهمیم چه گرگ‌هایی دوروبرمان هستند که در ظاهر میانه‌روی و هیچ‌کاره بودن، برای جلب منافع شنیع خود جان هزاران مردم بی‌گناه رو می‌گیرند.
ترکیه، قطر، عربستان سعودی و بقیه‌ی کشورهای خلیج همیشگی فارس، کاملا ضد بشر و حقوق اون هستند، تجهیز داعش، القاعده، جیش‌السلام و دیگران از پیش پا افتاده‌ترین سیاست‌هاشون هست که با کمک غرب نظم اجتماعی کشورهایی مثل لیبی و سوریه و غیره رو بر می‌اندازن.
نظمی که از بین رفت، دیگه بر نمی‌گرده و مقصران اصلی مردم بی‌چاره قلمداد می‌شن. 
بدونیم کحای تاریخ ایستادیم…
        

6

10