یادداشتهای محمدامین علینژاد (40)
1403/7/30
متنی درمورد دموکراسی، همان دموکراسی معروف یونان که نمونهکامل نوعِ آرمانیست. درکل کتاب خوبی بود اما از یکجا به بعد کمی یکنواخت میشد. سهتا نکته مهم کتاب: ۱. این دموکراسی غربی مدرن با اون دموکراسی آتن فاصله زیادی دارد. ۲.خود دموکراسی آتنهم اشکالاتی داشته. ۳. اما هر اشکالی بسیار بهتر از رفتن زیر یوغ استبداد است.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
5
1403/6/25
برخلاف انگهای (ژورنالیستی) بودن، بهنظر، نویسنده از پسِ هنر سنگینِ (آساننویسی ژرف) به خوبی برآمده است. کتابی مستند و قوی با ارجاعات محکم به افراد شناخته شده علوماجتماعی و فلسفه. بهطور کلی کتاب با نگاه بیطرفانه، خلاصهای مختصر و مفید از نظریات رایج سکولاریزاسیون و نقد مستدل آنها را در اختیار گذاشته است. (خانواده) به عنوان حلقه مفقود و کمتر یاد شدهی مطالعاتی که میگویند:(دلیل مشخص نیست) شناسانده میشود. سعی نویسنده بر ایجاد شک در نظریاتیست که به صورت وحیمنزلطور جلوهگر میشود. برای مثال نویسنده بنیانهای (افیون) بودن دین را با به میان کشیدن محدودتر و سختیها و حتی از جانگذستگیهای مومنان(شهادت)رد کرده و میگوید اینکارها بسیار هم سخت هستند، یا ایده اینکه فقیران و کمسوادان به سراغ دین میشوند، که عکس این موضوع را اثبات میکند و… ارائه دلایل منطقی و بازهم کاملا مستند در رابطه بین خانواده طبیعی و دینداری مشخصه کتاب است اما در اینکه چرا خانواده به دین گرایش دارد تاحدی قانع کننده نیست. در آخر نیز به مزایای دینداری در جامعه اشاره کرده و اعمال خیر(کمک به نیازمندان و…) و دوری از جرم و جنایتی که دینداری باعث میشود را به نفع همه جامعه حتی منتقدان کلیسا میداند. نکته جالب اینکه همه این برداشتها را از تحقیقات افراد کاملا سکولار ارجاع میدهد. در اخر دفاعیه تقریبا اصلی کتاب را میآورم: خانواده طبیعی و سالم برای فهم مسیحیت بنیانیاست، زیرا فردی که بنا به دلایل یاد شده خارج از محیط خانواده طبیعی(بدون حضور پدر، مادر، پرورشگاه و مهدکودک و…) بزرگشده است، درکی از محافظت پدرگونه (خدا) و حفاظت مریم از عیسی(خانواده مقدس) نخواهد داشت و آن را مسخره به حساب خواهد آورد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
5
1403/6/22
اولین کتابی که توی فضای سنگین ترم یک مجبور به خوندنش بودیم و تقریبا ۱۰-۲۰ درصد ازش متوجه شدم. اما در ادامه از خیلی جاها درباره ایدهی اصلی دورکیم شنیدم و دوباره سری بهش زدم. کتاب تو فضای اولین گامهای تاسیس علم جامعهشناسی نوشته شده و روشش اینطوری که معلوم میکنه: چی جامعهشناسی نیست و با جدا کردن اون از رشتههای دیگه سعی بر تعریف رشته جامعهشناسی داره. اونچه خیلی مهمه در فهم کتاب آشنایی نسبی با کلیدواژههای فلسفی که اگر خودم اون زمان خوب میدونستمشون خیلی کارم راه میافتاد. ذهنی(سوبژکتیو) و عینی(ابژکتیو) مفهوم بسیار مهم (دیدن به مثابه شی) به همین دیدن ابژکتیو اشاره داره، یعنی اون امر اجتماعی رو مثل یک وسیله مثلا (داس) ببین که بیرون از خودت وجود داره. چون چیزهای اجتماعی یه جوریه که همه فکر میکنن بلدن، باعث فهم نادرست اونا از واقعیت میشه. برای دونستن (واقعیت) باید مثل یک شی بیرون از خودت مورد مطالعش قرار بدی و طبق قوانین اون جلو بری، برای مثال (داس) هم همینطوره، تو اگه فلان جور نگیریش و هرطور که دلت بخواد ازش استفاده کنی، مثلا از جای تیزش بگیری، قطعا به خودت آسیب وارد میکنی. پس جامعه و امر اجتماعی رو هم با قوانین خودش و بیرون از خودت ببین.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
5
1403/6/13
از معدود کتابهایی که ارزش ۵ ستاره کامل رو داره. متن گیرا و ژرف اما آسان، ترجمه دقیق و خوشخوان، موضوع معاصر و ارائه دیدگاهی جدید در رابطه علم و اسلام. نویسنده تلاش کرده تا جدایی رایج بین علم و دین در سنتهای فکری غرب و تاکید آن بر یگانه دید جهان شمول نقد کرده و با ذکر میراث فکری اسلامی، تاثیرگذاری و جهانبینی قرآن را در کارهای علمی متفکرین مسلمان نشان دهد. در این بیان، طبیعت و دیگر موضوعات مورد مطالعه، جدا از فرد و خالق نبوده و به عنوان آیات الهی شمرده میشوند و سیر و کسب اطلاع از آنها باعث رسیدن و پیبردن به وجود و قدرت الهی میشود.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
3