یادداشت‌های حسن مجیدیان (331)

0

          ماه و بلوط

یک کارِ بزرگ و شاید هم شاهکار از جناب مومنی شریف برای ادای دین به کردستان. نگاهی و گذری به مقاطع مهم تاریخی آن ناحیه، بویژه مقطع بعد از انقلاب و توصیفی از جريانات حاکم بر کردستانِ ایران و عراق و گروه‌های معارضی مثل کومله و بارزانی ها و مارکسیست ها و...
کار سنگین و مفصل اما خواندنی و بهره بردنی است. روایت گاهی از زاویه دید دانای کل و گاهی از زبان شخصيت هاي اصلي داستان، مثل جلال خاوری و دکتر افشار و...جلو می‌رود. سیر و سلوک جلال و نهایت عاقبت او در نبرد درالوک،  عجیب و حسرت برانگیز است. وجود شخصيت هاي متعدد، سیر حوادثِ غیرمترقبه و خلق برخی شگفتی ها ،  تطبیق با تاریخ، ترسیم شخصيت برخی از شهدای برجسته و گمنام جنگ، توصیف کردستان و فرهنگ و آداب و خوی و منش کردها، وصف تفکر و ایدئولوژی گروه‌های معارض با انقلاب، استفاده از گویش کردی و ذکرِ برخی اشعار و حکمتها و حتی چاشنی طنز در کلام و...کتاب را شیرین و خواندنی کرده است. ماه و بلوط از بهترین رمان های سال‌های اخیر و در نوعِ خودش، کارگاهی است مکتوب برای نوشتن و خلق اثر. اگر به تدریج بخوانید و مزه مزه اش کنید؛ ضرر نکرده اید.

        

1

          🔸لهجه های غزه ای

طبیعتا آدم کتاب می‌خواند که کیف کند و بهره ببرد و چیزی یاد بگیرد. اما " لهجه های غزه ای" رهاوردش درد است و رنج. صفحه به صفحه و بلکه خط به خط کتاب اشک آور و بیچاره کننده است. همه اش رنج، بیچارگی، عذاب های فوقِ طاقت. آب نیست. برق نیست. نان نیست. جای خواب نیست. حتی جایی برای در امان بودن از بمب و موشک نیست. یک حبه سیر و یک فنجان قهوه و یک قرص نان و یک لیوان آب آشامیدنی و یک دست لباس و یک شانه و یک جا برای تدفین شهدا و ...نیست! هیچی در غزه نیست. تازه این کتاب گزارش هایی از چهل روز بعد از تهاجم به غزه است، الان که بیش از چهارصد روز از جنگ گذشته، دیگر چی در غزه ی همه چی از دست داده پیدا می‌شود؟ 
خدایا ما بودیم و این شد! ما بودیم و هزاران جسد بلاکفن، تجزیه شد! ما بودیم و کودکان از سرما مردند! ما بودیم و آدمِ غزه ای در حسرتِ یک میوه، جان داد! ما بودیم و اینها این طور رفتند و مانده ها این سان دوام آوردند.
چه کتابی که اگر نخوانی اش ضرر کرده ای و اگر بخوانی اش و از درد آنها، درد نگیری باز هم ضرر کرده ای. هیچ قومی و دسته ای مثل غزاوی ها نیستند که مثال و نمونه ی شرف و ایمان و آدمیت و درد و مظلومیت و فراموش شدگی باشند.

تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما

        

0