یادداشت‌های حامده بهجتی (296)

          داستانی از زندگی شهید همدانی

اسم کتاب تناسبی با موضوع کتاب نداره
برای نوجوانها کتاب ساده و روانیه
یه جوری بحث سرقت ادبی را در سطح پایین مطرح میکنه‌ ولی حلش نمیکنه و این موضوع حس خوبی نمیده

بحث داشتن یه شخصیت محبوب برای هر کس را خوب مطرح کرده مثل گفتن شهیدِمن یا ورزشکارِ من
        

          نسبت به جلد اول جذابیت های بیشتری داشت.
ولی کلا داستان کش دار و طولانی ای هست  و میشه از یه سری مسائل به راحتی فاکتور گرفت.
توصیف جزئیات در داستان بالاست حتی در مورد تک تک شخصیت ها هم این موضوع صدق میکنه. 
        

          اگرهایی که به نظرم سن و سال نمیشناسه و هر آدمی را میتونه درگیر خودش بکنه. و اگر این اگرها کنترل نشن میتونه روی عملکرد آدمها اثر بزاره. و اون ها را مختل کنه.
        

          اسم کتاب خودش جذابه. تصویر گری خیلی خلاقانه و زیباست. موضوع هم که مبتلا به  خیلی از بچه هاست. پس توصیه میشه به مطالعه .
        

          معرفی شخصیت های مطرح ایرانی در راستای کتابهای این منم.
چون این مجموعه کتاب برای بچه ها دوست داشتنی  و جذاب هستند کتابهای تالیفی جدید هم میتونن جایگاه خودشون را پیدا کنن و اثرگذار باشند.
        

          کتاب های تألیفی در راستای مجموعه این منم که با همون سبک کتابها نوشته و تصویر سازی شده.
خیلی خوبه که در راستای شناساندن شخصیت های مطرح ایرانی در تلاش باشیم. 
        

          قدرت خیال که میتونه اول از همه گیج کننده باشه ولی در انتها به اصل داستان میرسه.
تصویر سازی هم خلاقانه و زیبا بود
        

          یلدایی  با همراهی حیواناتی در حال انقراض  موضوعیت پیدا میکنه و مفهومی فراتر از  بلندترین شب سال پیدا میکنه.
        

          داستانی برگرفته از اساطیر و سنن کهن ایرانی . خاتون چهارشنبه که آرزوها را برآورده میکنه.
بابا ریشه که کار گرم نگه داشتن ریشه درختان در زمستان را داره.
اکتش دیو که از برآورده شدن آرزوها جلوگیری میکنه.
 همدلی و همراهی مردم در داستان با شخصیت ها دوست داشتنی و قابل تقدیره.
البته تصور من از چهارشنبه سوری جشنی بر پایه آتش بود که در کتاب به این موضوع اشاره ای نشده


        

          بالاخره خوندن کتاب تموم شد.
اصل داستان را دوست داشتم ولی زیاده گویی های نویسنده به نظرم کمی سرعت خوانش کتاب را کم می‌کرد.
برخی اتفاقات قابل پیش بینی بودن و همین باعث می‌شد کمی از جذابیت های کتاب کم بشه.
داستان تا حدود ۲۰۰ صفحه اول گنگ پیش می رفت و اتفاق خاصی در اون نمی افتاد ولی بعد روند کتاب جذاب‌تر شد.

        

          خرگوشی  با انجام دادن کارهای عجیب و متفاوت به شهرت میرسه . و کلی طرفدار پیدا می کنه. ولی همین سهرت کار دستش می ده .
        

          یک داستان ساده با مفهومی مذهبی
تصویرسازی کتاب را خیلی دوست داشتم
توضیحات انتهای کتاب هم تکمیلی و جالب هستن
        

          ما چقدر مفهوم مراقبت را عمیق میدونیم؟
مفهوم مراقبت فقط میتونه از انسان ها باشه یا چیزهای دیگر را هم شامل میشه؟
کتاب مواجهه متفاوتی با مفهوم مراقبت را ارائه میده.
برخی از روایت ها عمیق تر و برخی ساده تر هستن.
        

          همیشه نکات ریز و دقیق هست که از چشم ما پنهان میمونه،  چه در مورد انسان ها چه در مورد طبیعت که میتونه  نگاه و دید ما را نسبت به مسائل متفاوت کنه
        

          تصاویر زیبا و خوش رنگ و لعاب هستن.
متن ساده و راحت نوشته شده.
پاسخ ها کوتاه و اندازه هستن.
هر جا اسم مکان یا فردی نام برده شده توضیح کوتاهی هم درباره اون داده شده.
 

        

          متن طوری بود که میتونستی خودت را در مراکش  تصور کنی. ساده و روان و دوست داشتنی
        

          کتابی خوشخوان با اتفاقاتی با مزه و توصیفاتی زیبا.
        

          کتاب مختصر و مفید که گاهی با برخی از سفرنامه‌ی هایی که پیش از این خوندم تفاوت داشت.
        

          مجموعه ای از خاطرات که طبق گفته خود نویسنده دست نخورده و بکر هستن و به همین سبب بعضی از اونها کمی گنگ هستند.
        

          کتابی کوتاه و خوش خوان و پرکشش و غم انگیز. موضوعی ساده.  
یه وقت هایی با کارهای ساده میشه آدم ها را خوشحال کرد.
البته یه جاهایی از کتاب گنگ بود.
و یه جاهایی میشد خودمون داستان پردازی داشته باشیم.
دوست داشتم طولانی تر باشه.