با خوندن این کتاب عمیقاً دلم برای جی‌یونگ که تمثیلی از زنان اکثر جوامع هستش سوخت؛ بااین کتاب و فیلمش کلی اشک ریختم و برام ملموس بود متاسفانه :( تبعیض جنسیتی که فراوان در جامعه‌ی خودمون می‌بینیم اصلا چیزی نیست که قابل انکار باشه؛ حقیقتا فکر نمی‌کردم در کره‌ی جنوبی که بسیار روی مسئله‌ی برابری حقوق زن و مرد مانور میدن همچین چیزی وجود داشته باشه؛ ولی گویا اونا هم این دوران رو گذروندن تا به این پیشرفت رسیدن.

برگردیم به موضوع اصلی! کتاب به زیبایی دردها و مشکلات رو بیان کرده بود، مشکلاتی که شاید هیچ راهی برای حل کردنشون وجود نداره! هرچند پایان فیلم از نظرم خیلی جذابتر ( و رویایی) بود ولی توضیحات کتاب کامل‌تر بود.
        

          ۴.۵
تا حالا شده با صفحه به صفحه کتابی حرص بخورید ولی همچنان دوستش داشته باشید چون انگار درک میشید؟
این کتاب برای من اینطوری بود.....

درباره‌ی چی بود؟ داستان زندگی دختریه به نام کیم جی‌یونگ، از کودکی تا بزرگسالی‌اش.
این کتاب بخش زیادی از ناعدالتی و سختی‌های زنان رو از سن کم تاااا بعد از ازدواج رو بیان می‌کنه؛ از فرق گذاشتن بین فرزند دختر و پسر و آزارهای جنسی تو سنین نوجوانی و جوانی گرفته تا ازدواج و مشکلات بعد زایمان و....

این کتاب رو نه تنها به دخترها، به طور مخصووص به آقایون پیشنهاد می‌کنم تا قدری با مشکلات خانم‌ها آشنا بشن.

درسته که شخصیت کتاب اهل کر‌ه‌ی جنوبی هست ولی بیشتر موارد گفته شده برای خانم‌های ایرانی هم وجود داره.
        

          ▪︎درباره کتاب:
این‌طوری که پشت جلد نوشته و تعریف می‌کنن کتاب در مورد زندگی یک خانومی در کره جنوبیه که خیلی سختی کشیده و همین باعث مشکلاتی در بزرگسالی‌ش شده.
▪︎چیزی که فکر می‌کردم:
با یه داستان احتمالا فمنیستی خوب و کم حجم روبه‌رو هستم که آخرش از خوندنش کلی احساس و غرور می‌کنم و اینا.

▪︎چیزی که تجربه کردم:
اولا که این کتاب داستانی نیست، روایته:
او در سال فلان به‌دنیا اومد، رفت مدرسه این‌طوری شد، اون‌طوری شد و...

دوما که مفهوم زیباست اما به بدترین شکل ممکن روایت شده.
ببینید کتاب ۵ بخش داره:
مقدمه، کودکی، جوانی و اینا، ازدواج، ۲۰۱۶
شروعش خوب بود و من گفتم اوه! چه ایده باحالی [بذارید اسپویل کنم: جی‌یونگ به یه اختلالی که آخرشم نمی‌فهمیم چی بوده دچار شده و گاهی طوری رفتار می‌کنه که انگار یه شخص دیگه‌س و خودشم یادش نمی‌مونه
و من کل داستان رو دنبال کردم که ببینم چرا این بلا سر جی‌یونگ اومده و آخرش چی شده، اما فصل آخر (به اسم ۲۰۱۶) یهو راوی می‌گه سلام من روان‌پزشک جی‌یونگم قصه‌شو داشتم براتون می‌گفتم و من فکر می‌کردم اختلال گسستگی شخصیت داره اما افسردگی بعد زایمانه بعد فهمیدم نه اونم نیست.
آره تو کره خیلی تبعیض جنسیتی هست و من وقتی با بیمارانم صحبت می‌کنم می‌فهمم. بعدم میاد در مورد زنش و پسرش و منشی‌ش میگه و داستان تموم می‌شه.
خب که چی؟!؟!؟!؟
نه واقعا آخرش میشه بگید درد جی‌یونگ چی بود؟
چی به‌سرش اومد؟
چرا من نشستم  این کتابو خوندم؟
الان این کتاب زندگی‌نامه بود یا هدف این بود بگن تو کره تبعیض جنسیتی خیلی زیاده یا چی؟
ربط این مشکلات جی‌یونگ به تبعیض‌ها چی بود؟
چون دکترش گفت افسردگی زایمانه :

یا مثلا اسم شخصیت اصلی یه جاهایی یکی در میون جیونگ یا جیانگ نوشته شده.

فعل "می‌کنی" به سه صورت:
میکنی/ می‌کنی / می کنی توی کتاب هست.

یا حذف یه‌سری حروف بدون هیچ توجیهی مثلا "همدیگرو" طبق کدوم قاعده واقعا "ه" اون وسط حذف شده؟

شاید برای خیلیا خیلی موارد مهمی نباشن اما برای من واقعا اذیت کننده بود.

▪︎دیگه چی:
در مورد فیلمش هم باید بگم من بعد از خوندن کتاب رفتم دو ساعت وقت گذاشتم فیلم رو دیدم بلکه بفهمم آخرش چی شد ولی باید بگم اون حتی از کتاب هم بدتر بود.
دقیقا آخر فیلمم هیچی نشد یهو همه چی تموم شد :<

▪︎به کیا پیشنهاد می‌کنم:
هیچ‌کس

▪︎سخن آخر از زبان کتاب: 
یافت نشد.
        

          ترجمه و نوشتار کتاب، به قدری خیلی ملموس هست که حس همذات پنداری قوی ای رو داشتم. یکی از نکات مثبت دیگه کتاب بیان واضح و شفافی هست که به درک جی یونگ کمک میکنه. خط داستانی قوی ای داره، اما نویسنده خیلی خشک آخرشو ول کرده :))
اما درکل حتما بخونید و لذت ببرید
        

          اگر اهل سریال های کره ای باشید تمام صحنه های توصیف شده کتاب رو به راحتی میتونید تصویر سازی کنید. برای من انگار دارم یه سریال خیلی کلیشه ای از کره میبینم و قسمتی از کتاب نبود که تقریبا نتونم پیش بینی کنم و حداقل انتظار یک پایان آروم درخور داستان داشتم ولی واقعا پایانش حداقل ۲ ستاره ازش کم کرد! سلیقه من نبود.
        

          برای من که یک مادر خانه‌دار دارم و در یک کشور سنتی زندگی میکنم داستان جدیدی نبود ولی از بخش ازدواج و کار به بعد عمیقا دردناک بود. رنج ها، بی‌توجهی ها، سوزاندن ارزوها با دست خودمان فقط برای اینکه ارزشی برای دیگران ندارند و حتی تحقیر شدن به عنوان یک مادر خانه‌دار تمام چیزهایی بود که بی‌توجه از کنارشان رد میشویم ولی ممکن است روزی خودمان دچارش شویم.
        

          روایتگر جامعه‌ی مردسالارِ زن ستیزی هست که به شدت تأمل برانگیزه. 

        

          خیلی کتاب قشنگی بود
        

          من یه زنم درسته که میخوام بگم نه چرته نه معلومه که انقدرم سخت نبوده ولی باید بگم همش حقیقتِ تلخه:(( من یه کیدرامرم ولی واقعا دیگه انقدر از سختی های اونجا مطلع نبودم یه بخشی ازش رو توی فیلما میزاشتن ولی این کتاب خیلی کامل و تکمیلی راجبش حرف زده بود و دلم واقعا برای می‌سوک و جی‌یونگ و همه کرکترای خانوم میسوخت😭!!
        

          کتاب خوبی بود‌. حجم کمی داشت و به راحتی می‌شد خوند. به موضوعی پرداخته بود و تلاش‌های یک زن و فداکاریهاش رو به خوبی به قلم آورد.
        

          این کتاب خیلی ساده بود و انگار داشتم دفترچه خاطرات یک زن آسیایی رو میخوندم که از قضا خیلی هم داستان زندگیش پر فراز و نشیب بود ....
دلیل علاقم به این کتاب این بود که واقعاا حرفا و شرایط قابل لمس بود ... اینکه یک زن چقدر باید بیشتر تلاش کنه ، از خودش بگذره تا تو جامعه قرار بگیره 
اینکه فهمیدم نگرانی هایی که تو سرم دارم فقط برای من نیست بلکه کل دخترا حتی جایی که خیلی از من دورتر هست هم به این مسائل فکر میکنن ولی چاره ایی هم براش نداریم :) 
زن بودن و زنانه زیستن خیلی سخته ولی اگر جامعه و ادم ها درک بهتری داشته باشن چقدر میتونه لذت بخش باشه 
ما هرکاری کنیم در اخر به یه بن بست هایی میخوریم پس چقدر خوب میشه اگر همدیگر رو درک کنیم و تلاش کنیم بفهمیم تا زندگی کمتر بهمون سخت بگذره ✨️ 
خودنش رو به همه خانم ها پیشنهاد میکنم و میدونم میتونن ارتباط بگیرن و به نظرم خوبه آقایون هم مطالعه کنن تا بیشتر در جریان افکار یک زن در موقعیت های مختلف قرار بگیرن 
        

          گاهی اوقات داشتن یه حرف و درد مشترک نیاز به همزبانی یا حتی هم فرهنگ بودن نداره.


        

          کتاب قشنگی هستش من دوسش داشتم حتی بعدش فیلمش رو هم دیدم.🤍
این کتاب نشون میده تبعیض جنسیتی چه آسیب‌هایی رو به افراد وارد می‌کنه.
        

          ترجمه خیلی روانی داشت و همین باعث می‌شد که شما به خوبی مجذوب کتاب بشید. داستان کتاب کم و بیش داستان زنان بیشتر کشورهای درحال توسعه بود. زنانی که برای رسیدن به آرزوهای خود دست به هر کاری می‌زدند اما هر بار با برچسب *زن* مانعی برای رسیدن به اون‌ها ایجاد می‌کردن یا تبعیض‌هایی که هر با گفتن تو یک *زن* هستی حس سرشکستگی و حقارت رو تزریق می‌کردن..
خوندنش خالی از لطف نیست و وقت زیادی ازتون نمی‌گیره.