از صفحه ۱۸۰ به بعد تازه موتور داستان روشن میشه
میتونست تو ۱۰۰ صفحه خلاصه کنه
تجربه از شیفت در یک بخش روانی تجربه جالبی بود
و ما آموختیم که دوست بد همیشه بد خواهد بود و نمیشه کاریش کرد
البته اونقدرها هم ترسناک نبود ولی خونسردی ((ایمی)) بعد از قتل های مختلف نسبت به نگرانی و دلهره او قبل از ورد به شیفت کمی تو ذوق میزنه
حس میکنم نویسنده کل انرژی خودش رو در ۱۸۰ صفحه اول ازدست داده....