یادداشتهای Ermiya (9)
5 ساعت پیش
از صفحه ۱۸۰ به بعد تازه موتور داستان روشن میشه میتونست تو ۱۰۰ صفحه خلاصه کنه تجربه از شیفت در یک بخش روانی تجربه جالبی بود و ما آموختیم که دوست بد همیشه بد خواهد بود و نمیشه کاریش کرد البته اونقدرها هم ترسناک نبود ولی خونسردی ((ایمی)) بعد از قتل های مختلف نسبت به نگرانی و دلهره او قبل از ورد به شیفت کمی تو ذوق میزنه حس میکنم نویسنده کل انرژی خودش رو در ۱۸۰ صفحه اول ازدست داده....
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.