یادداشت‌های ذرني (67)

ذرني

ذرني

1404/5/6

          بسیار عالی است و روشنگر.
یک مرور بر کتاب نوشته ام.
این گزارش به بررسی جامع و تفصیلی کتاب «فلسفه آبای کلیسا» اثر برجسته هری اوسترین ولفسن، فیلسوف و مورخ نامدار یهودی-آمریکایی، و ترجمه فارسی علی شهبازی برای انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، می‌پردازد. این کتاب که به عنوان یک اثر کلاسیک در مطالعات فلسفه دینی شناخته می‌شود، به تحلیل عمیق چگونگی صورت‌بندی باورهای مسیحی اولیه در قالب فلسفه یونانی و تلاش آبای کلیسا برای تبیین رازهای تثلیث و تجسد می‌پردازد. گزارش حاضر، ضمن معرفی جایگاه و روش‌شناسی منحصر به فرد ولفسن، محتوای اصلی کتاب را در سه محور ایمان و عقل، تثلیث و تجسد، و بدعت‌ها تشریح کرده و رویکرد فیلونی او را در تفسیر تاریخ فلسفه دینی برجسته می‌سازد. در ادامه، به نقد و بررسی جایگاه این اثر در محافل آکادمیک بین‌المللی و سپس به معرفی و ارزیابی ترجمه فارسی و نقش آن در غنای ادبیات فلسفی و دینی فارسی‌زبان می‌پردازد.
آن را این جا بخوانید:
https://t.me/the_ZARNI/617
        

2

ذرني

ذرني

1404/5/6

          مدرسه‌ی انتظار:

آخرین حلقه از سلسله مباحث توحید، به بحث مهم اسماء و صفات اختصاص دارد.

به این منظور در گام نخست به بحث محوری «منزه بودن خداوند از صفات مخلوقات» پرداخته شده که در روایات اهل‌بیت علیهم‌السّلام با تعابیر مختلف، مورد تأکید قرار گرفته است. به‌این‌ترتیب قوام توحید بر نفی صفات مخلوقی از خداوند است که بعضاً طرف‌داران علوم بشری نیز به آن اعتراف کرده‌اند.

پس از طرح این نکات نوبت به توضیح روایاتی می‌رسد که در کنار جایز ندانستن توصیف خدا به صفات مخلوقی، درباره‌ی جواز «توصیف خدا به آنچه خودش را بدان وصف کرده» سخن گفته‌اند. به این منظور نخست درباره‌ی توصیف خدا از خود به واسطه‌ی آیات تکوینی بحث شده و ظهور و تجلی خداوند با محوریت معرفی خدا از خود، توضیح داده شده است. آن‌گاه نور علم و عقل با تبیینی دقیق به‌عنوان آیه‌ی منحصربه‌فرد الهی ارائه گردیده است.

در قسمتی دیگر، ابعاد مختلف آیه بودن قرآن کریم و اهل‌بیت علیهم‌السّلام برای خداوند، مورد کاوش قرارگرفته و بحث مهم «حجاب بودن اهل‌بیت عصمت علیهم‌السّلام برای خداوند» مبتنی بر مبانی معارفی مورد تدقیق قرار گرفته است.

بحث اساسی دیگر سخن در مورد اسماء لفظی خداوند است. به این منظور رابطه‌ی میان لفظ و معنا و همچنین دلیل عقلی و نقلی توقیفی بودن اسماء الهی عرضه شده و معنای عمیقی از تعبیر شریف «کمال الاخلاص نفی الصفات عنه» ارائه گردیده است.

در پایان پس از بررسی جوانب وجدانی معرفت بسیط و ترکیبی به خداوند، مقصود از معرفت بالآیه و بدون الآیه مورد بحث‌و‌بررسی قرار گرفته که حاوی ظرایف جدیدی نسبت به مجلد چهارم کتاب توحید از همین نویسنده می‌باشد.


#ذرني‌خوان

@the_ZARNI
        

1

ذرني

ذرني

1404/5/6

          مدرسه‌ی انتظار:

حلقه‌ی چهارم مباحث اعتقادی، به طور خاص بر کاوش از معنای دقیق «توحید» متمرکز شده است.

در بخش نخست این مکتوب، به دو نتیجه‌ی اساسی نفی تشبیه خداوند متعال پرداخته شده که عبارت‌اند از: «تصورناپذیری» و «توصیف‌ناپذیری» خداوند متعال. طرح این بحث، سؤالی را پیش می‌آورد که «آیا اعتقاد به یگانگی خداوند، مستلزم توهم نمودن وی نیست؟» این سؤال آنجا جدی‌تر می‌شود که برخی احادیث با چنین مضامینی مطرح شده و بعضاً مورد سوءاستفاده‌ی طرف‌داران علوم بشری قرار گرفته است. در این قسمت پاسخ به پرسش مذکور مطرح گردیده و مقصود صحیح از روایاتی که عنوان «توهم» را در بحث توحید طرح نموده‌اند، ارائه گردیده است.

بحث مهم دیگری که در اینجا مطرح است، پرداختن به دوگانه‌ی «اشتراک لفظی یا اشتراک معنوی» است. در ضمن مباحث، با تحلیل مبسوط روشن می‌گردد که مبنای معارف اهل‌بیت علیهم‌السّلام در استعمال الفاظ در مورد خداوند، از هیچ‌یک از این دو الگوی بشری تبعیت نمی‌کند.

در قسمت دیگر درباره‌ی معنای لغوی توحید بحث شده و با اتکا به فرمایش ظریف امیرمؤمنان علیه‌السّلام در جنگ جمل، دو معنای صحیح و دو معنای نادرست توحید مورد بحث‌و‌بررسی قرار گرفته است. به دنبال این بحث، سوره‌ی مبارکه‌ی توحید به‌عنوان تجلی بارز معارفی در این عرصه معرفی شده و با اتکا به فرمایش‌های اهل‌بیت علیه‌السّلام تشریح و تفسیر شده است.

در پایان، سخن از فطری بودن توحید به میان آمده که بحث‌هایی پیرامون «میثاق عالم ذر» و «مفطور بودن انسان‌ها بر معرفت خدا و رسول و امام علیه‌السّلام» را پیش کشیده و تکمله‌ای بر مباحث فطرت در حلقه‌ی سوم به‌حساب می‌آید.


#ذرني‌خوان

@the_ZARNI
        

1

ذرني

ذرني

1404/5/6

          مدرسه‌ی انتظار:

حلقه‌ی سوم از سلسله مباحث اعتقادی، آغاز مباحث توحید است که تا حلقه‌ی پنجم پیگیری می‌شود. این حلقه از دو بخش کلی «اثبات صانع» و «معرفة الله» تشکیل شده است.

در بخش نخست، ابتدا برای «مصنوعات ظلمانی» و سپس «صنع و فعل خداوند(نور)»، اثبات صانع شده و بر ویژگی «حجاب بودن» صنع خدا تمرکز ویژه صورت‌گرفته است؛ بدین‌جهت که نفی آن، موجب در غلتیدن به مبنای منحرف وحدت وجود خواهد شد. سپس به بحث مهم «نفی تشبیه میان صانع و مصنوع» و «نفی تشبیه میان صانع و صنع» پرداخته شده و بر برتری ساحت صانع از مصنوعات و صنع خود، تأکید ویژه رفته است.

در بخش دوم، بحث معرفت الله مطرح گردیده است. نخست در این باره بحث شده که «معرفت خدا و اثبات صانع» دو مرحله‌ی مجزا از هم نیستند، بلکه تحلیل مفهومی جداگانه‌ای از یک رخداد می‌باشند. سپس درباره‌ی فطرة الله و صبغة الله سخن به میان آمده و درباره‌ی توسعه‌ی تعبیر قرآنی «فطرت» بر «فطرت عقلایی» بحث مفصلی به میان آمده است. تلقی صحیح از فطرت با آنچه علوم بشری در این باره مطرح کرده‌اند تفاوت جدی دارد. به همین خاطر سه نظریه از طرف‌داران علوم بشری در این باره، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

در قسمت بعدی، پیرامون ویژگی‌های معرفت خدا سخن به میان آمده. به همین منظور استعمالات مختلف لغت «معرفت» بررسی شده و سپس سیمای تابناک معرفت خدا در آینه‌ی حدیث عمیق توحید مفضل به نمایش گذارده شده است. حاصل این بحث، «معرفت ولهی» یا «معرفت در عین احتجاب» است که فهم محتوای عمیق آن، با مبانی انحرافی علوم بشری قابل هضم نیست.

آخرین فصل این مکتوب، درباره‌ی «احکام و آثار عملی معرفت خدا» نگاشته شده است. نخست با تذکر به حالات وجدانی چون «حیا از خدا» و «شناخت قیوم و مقلب و رب»، به بهره‌ی وجدانی انسان‌ها از معرفت خدا، تذکر داده شده و سپس در قالب حالاتی چون خوف، زهد، عذر‌پذیری و حزن، از آثار معرفت خدا در نهاد آدمی سخن گفته شده است که نشانه‌های دستیابی انسان به این شناخت ارزنده نیز به‌حساب می‌آیند.


#ذرني‌خوان

@the_ZARNI
        

1

ذرني

ذرني

1404/5/6

          مدرسه‌ی انتظار:

پس از نور علم، نوبت به نور عقل می‌رسد که در حلقه‌ی دوم این سلسله بررسی شده است.

ورود به بحث، مثل حلقه‌ی پیشین، با وجدانی دانستن عقل برای عاقل است که با تذکرات متعددی همراه شده و با توضیح معرفت بسیط و ترکیبی به نور عقل، وارد بحث روایی در این زمینه می‌شود. آن گاه به رابطه‌ی نور علم و عقل، از منظر وحدت حقیقت آن دو و گستره‌ی هر یک، پرداخته می‌شود.

در بخش دوم، به سراغ بررسی نظریات مشهور در تعریف عقل می‌رود که مراتب عقل نظری و عقل عملی در دیدگاه فلاسفه، و اصطلاح منسوب به متکلمان را شامل می‌شود و با بررسی اصطلاح عقل به عنوان یک ملکه‌ی اخلاقی به پایان می‌برد.

بخش سوم این کتاب متکفل بحث از حجیت است، ذاتی، عقلی و عقلایی؛ و همانا -به تأیید روایات- حجیت ذاتی به عقل است. با این حال باید دید مقصود از حجیت عقلایی -مبتنی بر کشف عقلی- چیست. در آخر، حجیت را در علوم بشری می‌کاویم که مشتمل بر کاوش مستوفایی در مباحث منطق‌دانان می‌شود.

بخش پایانی اما کاستی و فزونی بهره‌وری از نور عقل را مطرح می‌کند؛ فصل اول زمینه‌های افزایش و فصل دوم زمینه‌های کاهش (محجوبیت).


#ذرني‌خوان

@the_ZARNI
        

2

ذرني

ذرني

1404/5/6

          مدرسه‌ی انتظار:

«سلسله مباحث اعتقادی» عنوان مجموعه‌ای است که به توفیق الهی بر آن است یک دوره‌ی کامل از سطح نخست معارف اهل‌بیت علیهم‌السّلام را در قالب یک نظام منسجم ارائه نماید.

به‌عنوان نخستین حلقه، به بحث نور علم و در قالب حلقه دوم به نور عقل پرداخته شده است؛ به این خاطر که تلقی صحیح نسبت به «نور» در معارف اعتقادی، خصوصاً مباحث توحیدی، نقش محوری ایفا می‌کند.

در این کتاب، با ورودی نو به مباحث و با استناد به عبارات طرف‌داران علوم بشری، نخست «وجدان و بداهت» به‌عنوان میزان سنجش صحت‌وسقم نظریات معرفت‌شناسانه ارائه شده و سپس با همین رویکرد، سعی شده که دیدگاه صحیح در مورد شناخت، از رهگذر بررسی و نقد رویکردهای فلسفی در این زمینه، استخراج شود.

پس از بررسی تئوری علم حصولی و علم حضوری، نور بودن و عین کشف بودن علم، با تذکرات وجدانی تثبیت شده و پس از بررسی رابطه‌ی آن با حواس و حافظه، بحث بسیار مهم «خودمعیار بودن علم» مطرح گردیده که اساس و بنیان معرفت‌شناسی معارفی به‌حساب می‌آید، حجیت علم را تضمین می‌کند و همچنین حجیت فطرت عقلایی را بنیان می‌گذارد. مهم این است که در این مباحث، صرفاً به تذکرات وجدانی اکتفا نشده و دریافت‌های بدیهی از دل تعابیر روایات شریف اهل‌بیت علیهم‌السّلام استخراج شده است.

بحث محوری دیگر «علو مرتبه‌ی نور علم» است که در شکل‌گیری دید صحیح نسبت به نور، نقش حیاتی ایفا می‌کند. همچنین بحث «علم بلامعلوم» که یکی از عناوین بحث‌برانگیز در چالش‌های معارفی و فلسفی است، با بیانی وجدانی مورد بررسی قرار گرفته است.

یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته‌ی حلقه‌ی علم این است که در آن صرفاً به مباحث نظری اکتفا نشده بلکه عناوینی چون «شیوه‌ی تعلم علم» و «بایسته‌ها و نبایسته‌های اخلاقی و عملی طلب علم» در آینه‌ی آیات و روایات موردبحث قرارگرفته که می‌تواند در جهت سلوک رفتاری نیز چراغ راهی برای متعلمان علوم الهی باشد.


#ذرني‌خوان

@the_ZARNI
        

2

ذرني

ذرني

1402/10/2

          سایت بهائی‌پژوهی:

کتاب تاریخ جعفری نوشته‌ی شیخ محمّدمهدی شریف کاشانی (از مشروطه‌خواهان برجسته) است. وی این کتاب را در شرح احوال پدر خود، ملا محمّدجعفر نراقی، نگاشته و از همین روی، تاریخ جعفری‌اش نام نهاده و سپس، به شرح احوال خود و مسافرتش به قبرس برای دیدار با میرزا یحیی صبح ازل پرداخته است.

ملا محمّدجعفر نراقی از شیخیانی بود که بابی شد و در زمان اقامت مخفی صبح ازل در بغداد، در میان هفت رهبر اصلی بابیان (شهداء بیان) جای گرفت. میرزا حسینعلی بهاء الله که آن زمان در تلاش پنهان برای بسط دعوی من‌یظهره‌اللهی خود بود، از کسانی چون نراقی به‌شدت می‌ترسید و نمی‌خواست ایشان از کوشش‌هایش آگاه شوند، بنابراین، همواره نزد ایشان به کرنش و ستایش ظاهری از صبح ازل می‌پرداخت.

پس از آشکار شدن دعوی بهاء الله، ملا محمّدجعفر نراقی از سوی صبح ازل در مقام یکی از دو رهبر اصلی بابیان معرفی شد و دستور یافت تا با دعوت او مقابله کند. او این کار را با تمام توان انجام داد و از جمله، کتابی با عنوان تذکرة الغافلین در رد بهاء الله نگاشت.

در کتاب تاریخ جعفری، داده‌های تاریخی جدیدی از بابیان و بهائیان، نهان‌زیستی بابیان و سابقه‌ی دینی برخی مشروطه‌خواهان بابی را می‌توان یافت. نویسنده‌ی این کتاب، بعدها، با نگارش کتاب واقعات اتفاقیه در روزگار، در میان راویان مهم جنبش مشروطیت جای گرفت.
        

8

ذرني

ذرني

1402/9/27

          برشی از درآمد کتاب:
به گفته‌ی مارتین گلدینگ «اصطلاحات مربوط به حق (rights) آن چنان در گفتمان اخلاقی و سیاسی روزمره‌ی ما نفوذ کرده که گویی برای ما غیر قابل تصور است که این گفتمان بدون آن اصطلاحات هرگز بتواند به حیات خود ادامه دهد.» همچنین نمی‌توان انکار کرد که زبان حق و مفاهیم رایج در سیاست و حقوق مدرن نقشی اساسی در مباحث و برنامه‌های متفکران و برنامه ریزان جامعه‌ی ما ایفا می‌کنند ...
به هر روی، اکنون که میهمانانی چون حق، قانون، آزادی‌های سیاسی-مدنی، عدالت اجتماعی و مصلحت به معنای جدید، جایی در سرزمین فکری ما باز کرده اند، لازم است در حد توان از سوی متفکران و نویسندگان مورد بحث و مداقه‌ی کافی قرار گیرند.

عناوین مقالات:
۱. فلسفه‌ی حقوق: نیل سیموندز
۲. حقوق و اخلاق: رونالد دورکین
۳. حکومت و اخلاق: راس هریسون
۴. درآمدی به نظریه‌ی مصلحت عمومی: ادگار بودنهایمر
۵. نافرمانی مدنی: رونالد دورکین
۶. فلسفه‌ی حق: جرمی والدرون
۷. مفهوم حق (۱): درآمدی تاریخی: مارتین گلدینگ
۸. مفهوم حق (۲): سهم هوفلد: کارل ولمن
۹. جدی گرفتن حق: رونالد دورکین
۱۰. شخص: محل تلاقی حقوق، فلسفه و پزشکی: محمد راسخ
۱۱. سیاست مردم‌سالار: سخنی درباره‌ی سیاست سودگرا: محمد راسخ
۱۲. همیشه حقیقت: محمد راسخ
۱۳. آزادی چون ارزش: محمد راسخ
        

13

ذرني

ذرني

1402/9/27

          اصل کتاب نوشته‌ی حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی، یکی از رجال مؤثر سده‌ی گذشته در تاریخ ایران، است که می‌توان شماری از سخنانی را که مکررا از روشنفکران دینی و گروه‌های مشابه شنیده می‌شود، در آن ردیابی کرد. به علاوه، در نگاه ازلیان -که نویسنده از پیشوایان آنان بوده- از ارزش بالایی برخوردار بوده، در حالی که می‌توان نگاه انتقادی مسلمانان به محتوای آن را در نسخه‌ی حاضر مشاهده کرد که بر محور کلیدی‌ترین مباحث امامت و مهدویت شیعی می‌چرخد. آنچه خواندن این اثر را ایجاب می‌کند، دیباچه، حواشی و پیوست‌هایی است که ذهن تحلیل‌گر خواننده را درباره‌ی سرگذشت آیین در ایران، خصوص در دوره‌ی معاصر، هشیار می‌سازد.

برشی از دیباچه:
میرزا یحیی دولت آبادی در حدود سال ۱۳۱۳ شمسی، به خواست یکی از دوستان خود، کتابی را با نام «آیین در ایران» نگاشت. او در این کتاب، به تحلیل تاریخی ورود دیانت اسلام به ایران زردشتی پرداخته و سپس، ضمن دست گذاشتن بر رویکردهای ضد ایرانی خلافت حجاز، خلافت اموی و خلافت عباسی (سه نماد اسلام عرب)، گرایش ایرانیان مغلوب به آل علی و شکل‌گیری مذهب تشیع (اسلام ایرانی) و بسط آن در ایران را بررسی و با تحلیل سیر صعودی و نزولی ایمان شیعی در ایران، به ظهور سید علی‌محمد باب و آنچه با دعوت او و پیروانش در ایران رخ داد رسیده و در پایان، ضمن بررسی وضعیت دینداری ایرانیان در زمان نگارش کتاب خود، راهکاری را که برای حفظ دین‌مداری در ایران درست می‌دانست، به دست داده است.
        

7

ذرني

ذرني

1402/7/20

          کتاب در بر دارنده‌ی مقدمه‌ای است که به نوعی ورودیه‌ی مباحث ۵ فصل بعدی و حقیقتا مقدمه‌ای بر آن‌ها است که بعد از سخن یک-صفحه‌ای ناشر آمده. چنانکه ایشان گفته، کتاب از یک دهه سخنرانی استاد دولتی در محرم ۱۴۴۱ برگرفته شده و با ویراستاری ادبی دکتر اقبال مزین گشته. همین باعث می‌شود تا خواندن کتاب بر مذاق خواننده روان آید، علاوه بر آنکه محتوایش انضمامی بر متن زندگی متدینانه شاید و باید.

فصل اول در فلسفه‌ی خلقت -به صورتی روشمند- به تقریر نقطه‌ی کانونی پرسشِ چرا من خلق شده ام می‌پردازد، خواستگاه سؤال، پیشفرض‌های پنهان، تفاوت آن با شبهه و روش دستیابی به پاسخ؛ آنگاه تأمل و توجه به خود (مخلوق)، خالق (معرفت خدا)، قرآن (کلام خالق) و کلام اهل بیت ع (مفسّر و مبیّن) را در پی دارد.

در فصل دوم به سراغ رحمت بی کران می‌رود در حالی که به سه اصل معرفتی پایبند است: عقل، ادراک شخصی و اصول اعتقادی؛ خدای مهربان و رئوف، پیام آوران رحمت الاهی، آیات خدای رحیم و توصیه به مهربانی و گذشت.

فصل سوم موانع وجدان رحمت خدا را در پنج عامل بر می‌شمرد: خیره شدن به حاجات، وسوسه‌ی یأس در برابر امید به خدا، نگاه غلط به یکی از نشانه‌های لطف خدا، تخیل به جای چشیدن و باور نداشتن.

فصل چهارم درباره‌ی بهره‌مندی از رحمت الاهی صحبت می‌کند. ابتدا ملاک ارزشمندی ایمان و تفاوت درجات مؤمنان بررسی می‌شود که به وسیله‌ی یاری خدا محک می‌خورد. سپس با بیان اصالت سعادت به این می‌رسد که خوبی از خدا است و بدی از ما و آنگاه معنای عذاب خداوند روشن می‌شود.

در فصل پنجم اما می‌خواهد معنای خلقت برای عبادت را روشن کند. لذا اولا معنای عبادت توضیح داده می‌شود؛ سپس از گذرگاه اعتماد به مربی، سرسپردگی به پروردگار نتیجه شده و عبادت و سرسپردگی صادقانه و آزادانه -در عین اینکه خدا هیچ احتیاجی به ما ندارد، بلکه پناهگاه مؤمنان است و باید به او خوش‌بین بود- هم‌ارز قرار می‌گیرند.
        

4

ذرني

ذرني

1402/6/25

          مدرسه‌ی انتظار:

پس از بحث درباره‌ی ابعاد انتظار در حلقه‌ی دهم، در این حلقه نوبت به بررسی برکات انتظار رسیده است.

کسی که ظهور مولایش را نزدیک بداند، خود را مقید به آدابی می‌کند که بتواند به شایستگی از آن حضرت پذیرایی کند. برجسته‌ترین توقع خدا و ولی خدا از ما، رعایت تقوای الهی است که خود را در تقید حداکثری به واجبات و پرهیز و خود نگهداری از حرام و مشتبه نشان می‌دهد. منتظر واقعی با چنین روحیه‌ی ارزشمندی شرط اساسی قبولی همه‌ی عباداتش را به کف می‌آورد.

ویژگی دوم، خوف از عدل خدا و رجاء حقیقی به فضل الهی است. به بیان دیگر، یک منتظر واقعی نه به‌خاطر خوف به یأس دچار می‌شود و نه رجاء به رحمت خدا او را به امید پوچ و واهی می‌کشاند.

ویژگی دیگر، زهد و بی‌رغبتی به دنیاست. نویسنده در مقام آسیب‌شناسی منتظران، محبت به دنیا و حرص نسبت به آن را یکی از آفات محبت به امام عصر علیه‌السّلام و انتظار ایشان ارزیابی کرده است. در نقطه‌ی مقابل، چشیدن محبت خدا و اولیای خدا، آدمی را به آخرت محوری سوق می‌دهد و با جهت‌دادن آرزوهای وی سبب می‌شود که نیت و همت و در رتبه‌ی بعد شاکله و شخصیت وی ساخته و پرداخته گردد.

وظیفه‌ی مهم دیگر، برقراری ارتباط مستمر با امامان معصوم علیهم‌السّلام است که از طریق رسیدگی و دستگیری مادی و معنوی و تربیتی از مؤمنان به وقوع می‌پیوندد. چنین انتظاری موجب فرج و گشایش مادی و معنوی برای وی خواهد شد. چنین کسی ثواب یاری مولایش را به کف می‌آورد و با پرورش محبت آن بزرگوار روز‌به‌روز در وادی محبت ایشان و اجداد گرامی‌شان به‌ویژه وجود مقدس سیدالشهدا علیه‌السّلام پیش می‌رود و آرزو می‌کند که به همراه مولایش، آرزوی انتقام خون سرخ حسینی برایش برآورده شود.
        

3

ذرني

ذرني

1402/6/21

          مدرسه‌ی انتظار:

بحث انتظار فرج، یکی از مباحث محوری و زیبای مهدویت است که در این حلقه بدان پرداخته شده.

در بخش اول، نخست به روایاتی استناد شده که انتظار ظهور امام عصر علیه‌السّلام را صراحتاً واجب شمرده‌اند. سپس نویسنده باتوجه‌به نشانه‌های وجدانی انتظار، آن را ناظر به لوازم و ملزوماتش به‌طورکلی تعریف کرده و سپس بر انتظار فرج حضرت مهدی علیه‌السّلام تطبیق داده است. ویژگی انتظار فرج این است که فرد منتظر را از ناامیدی بیرون می‌کشد، به حالت آمادگی منتظرانه می‌رساند و البته با رضا و تسلیم او به قضای الهی منافات ندارد.

در گام بعدی نویسنده ویژگی‌هایی را برای عصر ظهور برشمرده که مقایسه‌ی آن با زندگی کنونی، حس و حال انتظار را در انسان زنده و پایدار می‌کند. این انتظار در وجود مقدس امام عصر علیه‌السّلام شدیدتر از همگان است چون آن بزرگوار، رنج ستمدیدگی مظلومان و دین‌گریزی مردمان را بیش از هر مؤمن غیرتمندی به دوش می‌کشند.

در گامی دیگر نویسنده به نقش نیت و قصد قربت در انتظار فرج پرداخته و مراتب مختلف آن را از مرتبه‌ی ضعیف تا بالاترین مراتب موردبحث قرار داده است. بالاترین درجه مربوط به کسی است که به‌خاطر محبت عمیق و خالصش‌، ظهور امام عصر علیه‌السّلام را برای خود آن بزرگوار و به نیت گره‌گشایی و رفع هم و غم از خود آن حضرت می‌خواهد.

بحث پایانی این کتاب درباره‌ی انتظار لحظه‌به‌لحظه است و به این نکته پرداخته شده که باتوجه‌به بداءپذیر بودن وقت ظهور و بسیاری از علایم آن، باید لحظه‌به‌لحظه منتظر فرج امام عصر علیه‌السّلام بود. این وعده‌ی شیرین الهی در اوج یأس و نومیدی و در موقعیتی که چه‌بسا به طور عادی غیر‌منتظره است به وقوع می‌پیوندد، نه اینکه به مقدماتی چون ظهور صغری یا آمادگی مردم نیازمند باشد؛ بنابراین یأس از ظهور، حتی یک‌لحظه هم پذیرفته نیست و همواره باید تحقق آن را نزدیک شمرد.
        

6

ذرني

ذرني

1402/6/18

          مدرسه‌ی انتظار:

نویسنده در حلقه‌ی نهم، به سراغ بررسی نظریاتی رفته که مدعی تشخیص رمز ظهور هستند.

اولین نظریه معتقد است که وجود ۳۱۳ یاور مخلص، شرط لازم ظهور می‌باشد. نویسنده این شرط لازم را بر اساس ادله‌ی عقلی و نقلی مردود دانسته و اصرار ورزیدن بر آن را برخاسته از مغالطه می‌داند.

در نظریه‌ی دوم تمرکز بر این است که خواست مردم را شرط لازم و کافی برای ظهور بدانند. درحالی‌که چنین چیزی نه شرط لازم ظهور است و نه شرط کافی آن. سپس برای تحلیل صحیح رفتار حجت‌های الهی، یک اصل کلی ارائه شده که رفتارهای معصومان را باید بر اساس دستورات الهی و برنامه‌ای که خداوند برای ایشان معین کرده تحلیل نمود. در غیر این صورت ممکن است توهم شود که رفتارهای آن بزرگواران مبتنی بر ضوابط و موازین بشری است. به‌این‌ترتیب ضابطه‌ای کلی برای سبب قیام یا عدم قیام ایشان وجود ندارد. تحلیل‌های نادرست این‌چنینی عموماً بر این نکته تمرکز کرده‌اند که ضرورت دارد مردم برای ظهور آمادگی پیدا کنند. این در حالی است که ظهور و مقدمات آن طبق روایات آکنده از امدادهای غیبی و غیرعادی است و البته با درگرفتن جنگ و خونریزی هم منافاتی ندارد. به‌این‌ترتیب آمادگی مردم را نمی‌توان شرط ضروری ظهور تلقی نمود.

در پایان کتاب برخی نظریات دیگر درمورد پیش‌شرط ظهور ارائه شده که البته از نظر استدلالی سست‌تر از نظریات پیشین‌اند. یکی نظریه‌ی تعادل تاریخ است که معتقد است بشریت در آستانه‌ی ظهور، رشد و قابلیت کافی برای پذیرش منجی پیدا کرده است. درحالی‌که شواهد مختلف ثابت می‌کند که تاریخ بشر، روز‌به‌روز به انحطاط نزدیک‌تر می‌شود. نظریه‌ای دیگر، عدالت‌خواهی مردم را پیش‌شرط ظهور معرفی می‌کند درحالی‌که نه عدالت‌خواهی مردم و نه عمل آنها به عدالت، هیچ‌یک شرط لازم ظهور نیست.

در پایان کتاب نویسنده مصرّ است که ظهور آن حضرت کار خداست نه کار بشر و همچنین کاری خدایی است؛ یعنی به‌صورت عادی و بر روال طبیعی و معمولی تحقق پیدا نمی‌کند؛ بنابراین برنامه‌ریزی برای پیروزی نهضت آن حضرت، کار بشر نیست و البته هر لحظه باید توقع برآمدن ندای نجات‌بخش صاحب‌الامر را داشت. همین انگیزه‌ی منتظران را برای تلاش و جهاد و انسان‌سازی تقویت می‌کند و ضرورت انجام‌وظیفه و دعای خالصانه و عاجزانه برای ظهور آن حضرت را بیش‌ازپیش نمایان می‌سازد.
        

4

ذرني

ذرني

1402/6/15

        مدرسه‌ی انتظار:

در این حلقه، پیرامون بحث راز غیبت امام عصر علیه‌السّلام تحقیق شده است. در این باره نظریات مختلف عقلی و نقلی ارائه شده؛ با این هدف که در پی کشف علت غیبت، بتوان به راز ظهور آن امام عصر علیه‌السّلام دست‌یافت.

نخستین نظریه، با پشتیبانی برهان مشهور لطف از جانب متکلمان شیعه ارائه شده است که طبق آن، برگزیدن امام و برانگیختن وی به‌سوی بندگان خدا بر وی واجب می‌باشد. وقتی مسئله‌ی غیبت امام دوازدهم پیش‌آمده این برهان به چالش کشیده شده است؛ لذا متکلمان کوشیده‌اند با وفاداری به مفاد برهان، انواع حکمت‌ها را برای غیبت بیان کنند که وجوب برخاسته از برهان لطف با مشکل مواجه نشود. این در حالی است که برهان لطف با مشکلات جدی روبروست و نصب و برانگیختن امام از سوی خداوند، صرفاً لطف و فضل الهی است و هرگز بر خداوند واجب نمی‌باشد. به‌علاوه بر اساس روایات اهل‌بیت علیهم‌السّلام، حکمت غیبت امام عصر علیه‌السّلام جز با ظهور آن بزرگوار روشن نخواهد شد و همانند حکمت کارهای حضرت خضر علی‌نبینا‌و‌آله‌و‌علیه‌السّلام است که تا خود آن بزرگوار بیانشان نکرد، برای حضرت موسی مخفی و شگفت‌آور بود. به‌این‌ترتیب نه می‌توان گفت که «بی‌لیاقتی مردمان علت پنهان شدن امام علیه‌السّلام از ایشان بوده» و نه می‌توان لیاقت یافتن فردی یا اجتماعی را علت ظهور آن حضرت دانست. با این مقدمات است که نویسنده دیدگاه‌های کلامی بزرگانی چون سید مرتضی، شیخ طوسی و خواجه‌ی طوسی را درباره‌ی علت غیبت مورد بررسی قرار داده است.

در گام بعدی نویسنده به ادله‌ی نقلی مراجعه کرده و به بررسی روایاتی پرداخته که به‌عنوان حکمت نقلی غیبت آن حضرت بیان شده است. مواردی از قبیل «ترس از کشته‌شدن»، «امتحان مردم»، «دوری امام عصر علیه‌السّلام از دسترس بیعت طاغوت‌ها» از این قبیل‌اند. نویسنده کوشیده میان این روایات با «پوشیده بودن حکمت غیبت تا زمان ظهور» جمع کند.

برخی ادله‌ی دیگر به‌عنوان حکمت غیبت ارائه می‌شود که بعضاً از قوت منطقی چندانی برخوردار نمی‌باشند. نویسنده ازاین‌دست ادله نیز غفلت نورزیده تا بحث را به طور کامل کاویده باشد. نظریه‌ی آماده نبودن جامعه‌ی بشری و همچنین فراهم نبودن ۳۱۳ یاور برای امام عصر علیه‌السّلام از این قبیل‌اند که با ریز‌بینی مورد بررسی قرارگرفته و ثابت شده که ادله‌ی این نظریات نیز از قوت کافی برخوردار نیست؛ لذا راز اصلی غیبت امام عصر علیه‌السّلام تا زمان ظهور همچنان پوشیده باقی خواهد ماند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

ذرني

ذرني

1402/6/12

          مدرسه‌ی انتظار:

حلقه‌ی هفتم، نقطه‌ی آغاز مباحث مربوط به غیبت امام عصر علیه‌السّلام است که در حلقه‌‌های هشتم و نهم نیز پیگیری می‌شود.

در گام اول، در مورد غیبت خلیفه‌های پیشین خداوند در زمین بحث شده تا نشان داده شود که غیبت امام عصر علیه‌السّلام در میان حجج الهی امری بی‌سابقه نیست. به‌علاوه پیرامون پیشگویی معصومین علیهم‌السّلام در این باره، روایاتی متعدد ارائه شده است.

در فصل دوم، نخست درباره‌ی دو نوع غیبت امام عصر علیه‌السّلام و تفاوت‌های آن دو بحث شده و سپس در بحث از غیبت کبری درباره‌ی محدودیت‌های ویژه‌ی مربوط به آن و جایگاه نواب خاص و بسته بودن باب آن در عصر غیبت کبری سخن به میان آمده است.

بااین‌وجود لازم است که درباره‌ی فایده‌ی امام غایب در این عصر بحث شود. به همین خاطر دو فصل به موضوع بهره‌وری از امام غایب اختصاص‌یافته است.

موضوع مهم دیگر بحث شوق و درخواست دیدار امام غایب است. مؤلف در پی پاسخ به این پرسش افتاده که آیا در عصر غیبت دیدار با آن حضرت ممکن است؟ آیا در فرهنگ معارف دین شوق دیدار ایشان امری نیکو و مورد توصیه به‌حساب می‌آید؟ آیا برای این امر، گرایش افراطی و تفریطی وجود دارد که باید از هر دو پرهیز داشت؟ آداب و راه‌هایی که برای زیارت آن حضرت بیان شده کدام است؟

در گام بعدی کتاب وارد بحث حجیت تشرفات خدمت آن حضرت شده است و این‌که با ادعاهایی که در این زمینه ارائه شده باید چه کرد؟ و آیا اساساً می‌توان تشرفی را متقن و قطعی تلقی کرد؟

نهایتاً مؤلف بر اساس روایات اهل‌بیت علیهم‌السّلام راه به‌سوی آن حضرت و سَر و سِرّ پیداکردن با ایشان را برای خواص باز می‌داند و البته این جز با عمل دقیق به وظایف بندگی و لطف و احسانی عظیم از سوی خداوند امکان‌پذیر نخواهد بود.
        

4

ذرني

ذرني

1402/6/8

        مدرسه‌ی انتظار:

مؤلف محترم در این حلقه به طور خاص به کیفیت دعا برای امام عصر علیه‌السّلام پرداخته است.

فصل اول به چگونگی دعا برای آن حضرت اختصاص دارد که از ریشه‌های قلبی آغاز می‌شود. مهم‌ترین این ریشه‌ها عبارت است از ناامیدی از خلق و اقبال قلبی به خداوند در دعا که رقت قلب را هم به همراه خواهد آورد. این حال قلبی هنگامی ثمر می‌دهد که فرد اهل تهذیب نفس و تقوا باشد و در عرصه‌ی عمل، حق خدا و به‌ویژه حقوق مردم را رعایت کند وگرنه مانع جدی بر سر استجابت دعایش پدید می‌آید. این حالات قلبی و رفتاری وقتی در کنار گریه و زاری و اصرار و تضرع در دعا قرار گیرد، زمینه‌ی مناسبی برای مستجاب شدن دعا فراهم می‌کند و البته توجه به مظان استجابت دعا هم می‌تواند برای دستیابی به این هدف مؤثر باشد، به همین منظور ده مورد از موارد وعده‌داده‌شده برای استجابت دعا برشمرده شده؛ همانند دعای مریض، دعای مسافر، دعای حاجی و عمره‌گزار و ... .

در فصل دوم، ابتدا تفاوت‌های میان دعاهای مأثور و غیرمأثور موردبحث قرار گرفته و سپس به طور خاص و مصداقی بر دعاکردن امامان معصوم علیهم‌السّلام برای فرزند غایب از نظرشان تأکید شده است. سپس تا انتهای کتاب ادعیه‌ی مأثور در مورد آن حضرت مورد دقت قرار گرفته است؛ مانند: ادعیه‌ی قنوت و سجده، ادعیه‌ی تعقیبات نماز به طور عام و به طور خاص در مورد نماز صبح و ظهر و عصر. سپس زمان‌های مناسب دعا برای امام عصر موردتوجه قرار گرفته است؛ مانند دعای عهد روزانه، دعا در شب و روز جمعه، دعا در روز غدیر و قربان و دعا در ماه مبارک رمضان. همچنین به طور خاص بر روایت عبدالله بن سنان از امام صادق علیه‌السّلام تأکید شده که در آن، دعا بر امام عصر علیه‌السّلام همراه اعمال دیگر در روز عاشورا انجام می‌شود.

در قسمت آخر کتاب، نخست مکان‌های مهم برای دعا بر امام عصر علیه‌السّلام برشمرده شده؛ همانند مسجدالحرام، عرفات، حرم مطهر رضوی، زیر قبه‌ی سیدالشهدا علیه‌السّلام و نهایتاً برخی دعاهای غیرمفید به زمان یا مکان خاص معرفی شده است که از آن جمله می‌توان به دعای امام رضا علیه‌السّلام درباره‌ی امام عصر علیه‌السّلام(دعای اللهم ادفع ...) و صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی اشاره کرد. تمامی موارد مذکور با استناد به روایات معتبر اهل‌بیت علیهم‌السّلام منعکس گردیده و محتوای آنها به طور خلاصه تحلیل و بررسی شده‌اند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8

ذرني

ذرني

1402/5/21

          مدرسه‌ی انتظار:

در این حلقه، مباحث مربوط به دعا برای وجود مقدس امام عصر علیه‌السّلام آغاز می‌شود. در گام نخست و در حلقه‌ی دوازدهم، نویسنده به مباحث کلی درباره‌ی دعا پرداخته است.

نخست مفهوم دقیق عبادت(نهایت خضوع و تذلل) را مورد کاوش قرار داده و برطبق آیات و روایات، دعا را از بارزترین مصادیق عبادت دانسته است. بنده‌ای که سررشته‌ی همه‌ی امور را به دست خدا می‌داند و هیچ‌چیز و هیچ‌کس را مستقل از وی نمی‌شناسد، هنگام خواندن خدا بهترین عبادات را به منصه‌ی ظهور رسانده است. اهمیت دعا به‌عنوان مغز و لب عبادت تا آنجاست که حتی بر قرائت قرآن نیز برتری دارد و ترک آن، معصیت به‌حساب می‌آید. به همین خاطر، در هر حالی(چه گشایش و تنگنا) و در مورد هر خواسته و کاری(حتی امور کوچک و به‌ظاهر پیش‌پا‌افتاده) باید با دعا به خداوند توجه داشت و عنایت الهی را این‌گونه برای خود خرید.

البته اهل دعا بودن، برکات جالب توجهی دارد که نویسنده در هفت عنوان بدان پرداخته است. از جمله‌ی آنها می‌توان به: «سرازیر شدن روزی»، «شفای دردها» و «دفع بلایای تقدیر شده و تقدیر ناشده» اشاره کرد که هریک توضیحات مبسوط و مخصوص به خود را داراست.

در قسمتی دیگر، نویسنده نتیجه‌ی اصلی دعا را اجابت الهی دانسته، ولی با الهام از روایات معصومین علیهم‌السّلام، اجابت را به دو نوع مثبت و منفی تقسیم کرده و درباره‌ی هریک توضیحاتی داده است. اجابت مثبت پنج تجلی دارد که یک‌به‌یک در روایات موردبحث قرار گرفته و اجابت منفی در حالتی است که با وجود اجابت دعای فرد، او از رحمت خداوند به دور است و خداوند از شنیده‌شدن صدای دعای او ابا دارد.

در گام بعدی، نویسنده به بررسی شرایط اجابت دعا پرداخته. باوجودآنکه خداوند به دعاگویان وعده‌ی اجابت داده است؛ اما در‌عین‌حال، شرایطی و نیز موانعی را برای تحقق وعده‌ی خود بیان نموده. مواردی چون «معرفت صحیح به خدا و اولیای خدا»، «به گردن نداشتن حق‌الناس»، «اهل تقوی و رعایت حدود الهی بودن»، «داشتن قلب و زبانی پاک از آلایش‌ها»، «ترک‌نکردن امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» و «اهل شراب و قمار و آلات موسیقی نبودن» ازاین‌قبیل هستند که برقراری‌شان شرط اجابت دعاست و در غیر این صورت، راه اجابت دعا را سد می‌کنند.

در بخش پایانی کتاب، نویسنده بر اساس روایات، گروه‌هایی را برشمرده که دعای مستجاب دارند: دعای پدر و مادر، دعای حج و عمره‌گزار، دعای فرد بیمار، دعای فقیر مؤمن و دعای مظلوم از این جمله‌اند.
        

8

ذرني

ذرني

1402/5/11

          مدرسه‌ی انتظار:

در این حلقه، مؤلف کوشیده مباحث کلی مطرح شده درباره‌ی دعا را بر دعا برای امام عصر علیه‌السّلام تطبیق دهد.

در بخش اول و فصل نخست‌، مؤلف درقالب شش درس به آداب دعا پرداخته‌است که از میان آنها می‌توان به برخی موارد برجسته اشاره کرد: یاس از خلق، ذکر صلوات بر پیامبر و اهل‌بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین، اقرار به گناهان و توبه از آنها، گریه از خوف خدا و انتخاب زمان و مکان مناسب برای دعا. در فصل دوم، یکی از دیدگاه‌های صوفیانه‌ی انحرافی مطرح شده که معتقد است دعا کردن با رضا به قضای الهی و توکل بر خدا منافات دارد و اعراض از دعا را نشانه‌ی تشبه و تقرب به خداوند تلقی می‌کند. از درس هفت تا یازده به طرح و نقد مبسوط این دیدگاه اختصاص یافته است. یکی از نکات قابل توجه در این فصول، پرداختن به بحث «طلب عافیت از خداوند» است و پاسخ به این پرسش که «اگر عافیت در بدن یا آسودگی از فقر به ضرر دین انسان باشد باز هم عافیت طلبیدن به‌جاست یا خیر؟» همچنین در مورد موضع اهل‌بیت علیهم‌السّلام در برابر بلایای الهی و نسبت آن با عافیت طلبیدن ایشان از خداوند، بحث شده است.

در بخش دوم، به انگیزه‌های مختلفی که انسان را نسبت به دعا برای امام عصر علیه‌السّلام ترغیب می‌کند، پرداخته شده است که از جمله‌ی آنها می‌توان به «دعا در حق امام عصر علیه‌السّلام ازروی امید به احسان ایشان» اشاره کرد. در درس چهاردهم، برخی مضامین ادعیه‌ای که در حق امام عصر علیه‌السّلام وارد‌شده موردبحث قرار گرفته و فهرست شده است. در فصل دوم این بخش، درباره‌ی ضرورت دعا بر تعجیل فرج بحث شده و ابعاد مختلف اهمیت آن مورد کاوش قرار گرفته است.

در فصل آخر بخش پایانی کتاب، نخست به این پرسش پاسخ داده شده که «اگر امام عصر علیه‌السّلام از ما بی‌نیاز هستند و ما نیازمند ایشانیم، پس چگونه دعای ما برای ایشان می‌تواند فایده‌بخش باشد؟» در پاسخ به این سؤال، فواید دعای بر فرج، برای آن حضرت و برای دعا‌کننده مورد بحث قرار‌گرفته که شاید بتوان مهم‌ترین آنها را نجات فرد از ارتداد و بی‌ایمانی نسبت به امام عصر علیه‌السّلام دانست. درپایان درباره‌ی عبارت «وَ صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ» بحث شده و به این پرسش پاسخ داده شده که «آیا ممکن است جلو‌افتادن فرج امام عصر علیه‌السّلام محبوب مؤمن نباشد؟» در ضمن این بحث مقصود دقیق از استعجال که در امر ظهور، مذموم شمرده شده، تبیین و تحلیل شده است.
        

6