یادداشت محدثه سلمانی
عصر چهارشنبه یکی از هفته های آبان، کنار نرده های دانشگاه شهید بهشتی بعد از دوهفته پرکار دوستم رو دیدم. هردومون یک کیسه خرید پر از کتاب دستمون بود که شامل کتاب هایی می شد که می خواستیم به هم پس بدیم و همچنین کتاب های جدیدی که می خواستیم به هم قرض بدیم!آداب کتابخواری و اعترافات یک کتابخوان معمولی هردو کتاب هایی بودند که دوست عزیز برای من آورده بود. از اینکه این دوتا کتاب رو پشت سر هم خوندم خیلی راضی ام چون تفاوت و شباهت های دوتا فرهنگ رو در باب کتابخوانی بهم نشون داد. ارادتم به آداب کتابخواری خیلی بیشتره هم به خاطر ایرانی بودن کتاب که طبعا باعث همذات پنداری بیشتری می شه و هم چون احسان رضایی نسبت به خانم فدیمن کمتر قصه گفته و توصیه ها و حرف های بیشتری داره. کتاب های غربی زیادی درباره کتابخوانی توی بازار موجود بودند و جای نسخه ایرانی که مخاطب باهاش همذات پنداری کنه خالی بود. و چه نسخه ایرانی دوست داشتنی ای! خوابگاه، پدربزرگ، نمایشگاه کتاب، دکه روزنامه فروشی، قیصر امین پور! و کیهان بچه ها برای کتاب خوان ایرانی المان های آشنا و خاطره انگیزی ان. خوندن این کتاب خاطراتم رو زنده کرد. خاطرات روزهایی که من و برادرم دوتا دایره المعارف "چراهای من" رو روی تخت یکی مون می خوندیم، خاطراتم با یادداشت هایی که نوجوونی می خوندم و دوست داشتم و بعدا فهمیدم مال قیصر امین پور بودن،خاطرات کیهان بچه ها خریدن و خوندن نقد داستان بقیه و حتی خاطره اسباب کشی کتابی! جز خاطره بازی، احسان رضایی حرف های دیگری هم توی این کتاب زده، مثل گریزی به بازار کتاب به بهانه کافکا در کرانه(در کجا؟) ، امانت دادن کتاب، حرف های قابل تاملی درباره کتاب های زرد و یک بخش درباره هری پاتر که خیلی خوشم اومد و برای چندتا پاتر هد تعریف کردم. گل سرسبد روایت ها برای من روایت درباره قیصر امین پور بود. شخصیت بی آلایشی که سروده ها و نوشته هاش در حکم آب بارون بودن برای دشت افکار نوجوونی من. پ. ن:دوست عزیز! این رو بذار توی اولویت هات
0
(0/1000)
نظرات
چه توصیفات جالبی! من کتاب فدیمن رو خیلی دوست داشتم؛ امیدوارم اینم همینطور باشه. بعد این سری که الآن میخونم، دلم میخواد یه مقدار ادبیات و کتابهای آزادتر بخونم؛ احتمالاً همین یکی از اولویتها بشه.
1
0
فهیمه حدیدی
1402/10/28
0