یادداشت دریا

دریا

1403/7/15

سعادت زناشویی
        مثل بقیه‌ی کتاب‌های تولستوی و بقیه‌ی ترجمه‌های سروش حبیبی، شیرین و حتی تلخی‌هایش لذت‌بخش بود. جادوی آن کلام و این ترجمه، شاهکار می‌آفریند.

تا اواخر کتاب نمی‌فهمیدم می‌خواهد چه بگوید، صفحات آخر مشخص شد، چنان قوی که انگار خودم تجربه‌اش کردم.

سعادت زناشویی حکایت عشق است، عشقی که به ازدواج می‌انجامد و تغییر می‌کند، رنگش عوض می‌شود... همان‌طور که انسان تغییر می‌کند، که کودک است، جوان می‌شود و بعد پیر... هر کدام جور متفاوتی است. بله، می‌شود گفت کدام بهتر است، ولی نمی‌شود گفت یکی بد است و نباید باشد.

دوستش داشتم؟ نه، عاشقش شدم.
بخوانید، مخصوصا اگر عاشق، در شرف ازدواج یا متاهل هستید.

سرگی میخائیلیچ نازنین در خاطرم می‌ماند.
بیشتر از ماریا

      
233

20

(0/1000)

نظرات

یک داستان ساده، روون و آشنا و پر از نکته های قابل تامل 
منم خیلی دوسش داشتم

1

مافی

1403/7/16

سرگی ایوانویچ نام برادر لوین در آناکارنیناست.
2

1

دریا

1403/7/16

چه جالب. به این تشابه اسمی دقت نکرده بودم. 

0

دریا

1403/7/17

الان چک کردم اشتباه نوشتم. میخائیلیچ بود. 

0

مافی

1403/7/17

میخاییلیچ هم بگردین تو بقیه آثار تولستوی یک نقشی داره. کارخانه تولید شخصیت و اسم هست این تولستوی
1

1

دریا

1403/7/17

چه جالب. اتفاقا چندین کتاب تولستویو اتفاقی همزمان می‌خونم. حتما دقت می‌کنم. مرسی 

1

مافی

1403/7/17

همزمان چند کتابش را می خوانید؟! 😵😱
1

1

دریا

1403/7/17

خیلی هم همزمان نه. یه ماهی هست، مرگ ایوان ایلیچ و آنا کارنینا و سعادت زناشوییو خوندم، الان هم درحال خوندن قزاقان و ارباب و بنده هستم. 

1

مافی

1403/7/17

میخاییلیچ را پیدا کردم‌: پیرمرد رعیت زنبوردار مزرعه لوین که در صفحات آخر کتاب آناکارنینا معرفی می شود.
البته جز شخصیت ها نیست‌...
1

1

دریا

1403/7/17

آها. اون که اسمش فئودور بود؟ اصلا جرقه‌ی تمام تفکرات بعدی لوین از همون حرف ساده‌ی این پیرمرد شروع شد. 

0

مافی

1403/7/17

نه گمونم فئودور فامیلی نداشت . این یارو پیرمرد زنبور دار بود که برای بچه ها عسل و خیارشور !! آورده بود و به دالی گفته بود که بچه ها نانشان تمام شده و ...
1

1

دریا

1403/7/17

آها فهمیدم. 

0