یادداشت رعنا حشمتی
1402/6/5
2.9
5
واقعا سوالم اینه که: که چی؟ داستان برام بیهوده بود. جز چند جمله و توصیف حالات. و هرچی فکر میکنم از چه چیزش باید خوشم بیاد به نتیجهای نمیرسم و دلم میخواد بدونم کسایی که ازش خوششون میاد، چه دلایلی میارن. :)) در ادامه میخوام کل داستان رو لو بدم. و اگر قصد خوندن دارید و فاش نشدن کتاب براتون مهمه نخونید خط بعد رو. - - مرد الف عاشق دختری است و قرار است با کشتیاش با هم فرار کنند. مرد ب هم عاشق دختر است. مرد ب از لحاظ مرتبه شغلی و اجتماعی بالاتر است. مرد ب، مرد الف را برای ساعاتی دستگیر میکند، کشتیاش را به صخره میزند و میرود. مرد الف تا سالها توی ساحل مینشیند و به جنازهٔ کشتیاش که روی صخره مانده خیره میماند. پایان.
(0/1000)
نظرات
1402/6/5
من کلا از داستانهایی که آخرش مشخص نباشه و وقتی کتاب تموم میشه انگار یه لیوان آب یخ ریختن روت خوشم میاد.... اما اینی که شما نوشتید از اولش مشخص نبود🤭
0
طاهره گوهری
1402/6/5
0