یادداشت

سایه‌ی باد
        مهمترین ویژگی این کتاب به نظرم جذابیت آن است که علاوه بر ماجرامحوری، دلیل دیگر آن را شیوه روایت کتاب می‌دانم.

 یک رخداد مرکزی در داستان وجود دارد که لایه‌های متعددی آن را احاطه کرده است؛ نویسنده از دورترین نقطه، داستان را آغاز می‌کند و کم کم لایه‌های مختلف را کنار می‌زند و مخاطب را با اشخاص و رخدادهای جدید آشنا می‌کند، به این ترتیب، مخاطب را به هسته‌ی اصلی نزدیک می کند و  در نهایت شاهدیم که آن نقطه‌ی دور، پیوندی نزدیک  و موثر  با رخداد مرکزی پیدا می‌کند. 
در تمامی این مسیر تعلیق ناشی از ابهام رخداد مرکزی برای مخاطب انگیزه ای برای خواندن ادامه داستان است. 

در پس زمینه داستان اصلی، جامعه اسپانیا در دهه های 30 تا 50 ترسیم شده؛ جامعه ای در حال تغییر که گرفتار جنگ داخلی است، وضعیت اقتصادی خانواده ها، تغییرات نهاد دین و باورهای گوناگون دیندارانه مردم، وضعیت خانواده و اشکال روابط زنان و مردان در جامعه  و شاید از همه مهمتر وضعیت فرهنگی و نشر کتاب و نویسندگی مورد اشاره نویسنده است.

این داستان جذاب بود اما مرا عمیقا درگیر خود نکرد؛ اینطور نبود که نتوانم آن را زمین بگذارم. بارها خواندن آن را متوقف کردم  و همزمان با آن کتابهای دیگری خواندم. با هیچکدام از شخصیت‌ها همذات پنداری خاصی نداشتم، نگرانشان نبودم و می دانستم که به هر حال از پس مشکلاتشان بر می آیند و اتفاق خیلی بدی برایشان رخ نمی دهد.
      
238

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.