یادداشت محمدرضا ایمانی

قلم حبیبه جعفریان برات ویژه نبود؟

من اصلاً نمی‌توانم شهید را چهره‌ای منصرف از دنیا تصور کنم. جنگ سلب معنا از زندگی نیست. تنها میل بی‌اندازه به زندگی آدم‌ را به میدان نبرد می‌کشانَد.
اما ستایش از شهادت در زمانه‌ی ما فرهنگی ضدزندگی ساخته. مثل اینکه مرحوم بازرگان در نقد شریعتی به این نکته اشارتی کرده است؛ اگر جنگ شد، بله باید جرأت داشت و رفت و جنگید اما به طور کلی چرا این‌گونه شهادت را می‌ستایید و زندگی را بی‌ارزش جلوه می‌دهید؟
خلاصه من بین «شهید» و «ستایشگر شهادت» فرق می‌گذارم. «آرزویم این است که شهید شوم» و این حرف‌ها را دیگر سال‌هاست که نمی‌فهمم و به گمانم زمانی که این حرف‌ها را می‌فهمیدم -و خودم هم گاهی بر زبان می‌آوردم- به کلی از زندگی بیزار بودم. حتی اگر به روی خودم نمی‌آوردم.

این «درخواست زیاد شهادت» چیزیه که متاسفانه باهاش تو کتابای همسران شهدا خیلی مشکل دارم و با دوستان هم‌فکر مذهبی هم خیلی سرش بحث کردم 😅
خودم اصولا با اون شهیدی که اتفاقا خیلی عاشق زندگیه ولی در عین حال با علم به اینکه ممکنه کشته بشه می‌ره می‌جنگه خیلی بیشتر ارتباط برقرار می‌کنم. به نظرم شهید کتاب «ساجی» چنین حالتی داشت (از معدود کتاب‌های همسران شهدا که دوستش دارم!) و همچنین شهدای فیلم «تنگه ابوغریب». 

ولی در مورد شهید چمران 🤔
من این کتاب رو تا جایی که یادمه نخوندم، در واقع یادمه یه کتاب همسر شهید از شهید چمران خوندم ولی خب نمی‌دونم چی بود و نویسنده‌ش کی بود!
به هر حال، اتفاقا یادمه اونجا شهید چمران خیلی به جنبه‌های دنیایی زندگی زنش اهمیت می‌داد! برای همین چیزی که اینجا و تو نظرات گفتید برام عجیب بود.
کلا تا جایی که یادمه اون حرکت بحث‌برانگیز شهید چمران بین ما همون رها کردن زن و بچه‌اش تو آمریکا بود و یادمه هیچ وقت با زندگی ایشون با خانوم غاده به چالش بر نخورده بودیم 🤔

به عنوان کسی که کتاب شهدایی خوانده و خیلی بیشتر از اون با خیل طرفدران کتاب های شهدایی( بویژه خانم ها) سر و‌کله زده می تونم بگم باز کتاب های دفاع مقدس از هر حیث به زندگی_حداقل زندگی معمولی ما_ نزدیک ترند . یعنی روایت های این مجموعه نیمه پنهان ماه ، کل جلدهاش به مراتب از کتاب هایی که الان یه سری نشرها بی وقفه منتشر می کنند بهتره. تو کتاب های جدید من واقعا منطقم درد می گیره!!! اینکه سر سفره عقد یا تو جلسه خواستگاری  "ب" بسم الله به طرفت بگی برای شهادتم دعا کن با روایت هایی که از زندگی اهل بیت شنیدم هم تناقض داره ولی ما نه شهدا رو درک کامل داریم نه اهل بیت رو و نه اینکه چقدر ناشرها و نویسنده ها امین اند در چاپ و نشر کتاب ها... البته ماحصل کتاب ها من دختر خانم هایی رو دیدم که برای شهادت همسری که ندارن و الان مجردن ، یا برای شهادت فرزند آینده شون دعا می کنن...حتی درمورد نحوه شهادتش🤦🏻‍♀️ من واقعا سلول هام منفجر میشن در مواجهه با این حالت... که بماند.

در مورد شهید چمران کتاب "مرد رویاها"  نشر نیستان هم  خوبه و بنظرم اتفاقا کمتر رویایی بود. چمرانِ پروانه اونجا پررنگ تره ...