یادداشت 🎭 🎬 محمد رضا خطیب 🎭📚

نمایش چیست
        نمایش چیست؟ جناب مارتین اسلین،  در این کتاب میخواد جواب این سوال خطیر رو بده.
نکات درباره این کتاب اینقدر زیاده که ترجیح میدم خیلی زیاده گویی نکنم تا حوصله دوستانی که میخوان بخونن سر نره.

نمایش چیست؟ چرا باید نمایشنامه بخونیم؟ فرق نمایشنامه با رمان چیه؟ 

اول از همه باید گفت که امروز نمایش ( به طور عام ، شامل تئاتر ، سینما ، تلوزیون و نمایش های رادیویی ) شاید بزرگترین صنعت سرگرمی سازی جهان باشه. همه فیلم و سریال میبینن و کسانی که کمی فرهیخته تر باشن ، طبیعتا تئاتر رو هم جزئی از سبد کالای فرهنگی شون قرار میدن.
تئاتر از دل آیین ها در اومده و تا امروز هم ماندگار بوده و امروزه جایگاهی رفیعی رو به خودش اختصاص داده. 
حالا چرا باید نمایشنامه خوند یا به دیدن تئاتر رفت؟ حالا که رمان هست و رمان نویس های قدری هم هستند که کارهای قوی ای نوشتن ، بازم باید نمایشنامه بخونیم؟ اصلا نمایشنامه مگه برای اجرا نوشته نشده ؟ پس چرا باید خوند؟ مگه نباید دید؟ فرق نمایشنامه با فیلمنامه چیه؟ 

من به تمام این سوال ها اگر بخوام جواب بدم باید یه کتاب جدا بنویسم. اما با یک مثال مختصر که در این کتاب هم به خوبی باز میکنه سعی میکنم جواب کوتاهی بدم...

فرض کنید شما در حال خوندن یک رمان هستید . در اون رمان فردی به فرد دیگه ای میرسه و میگه صبح به خیر ، میتونم وقت شما رو بگیرم؟ 
احتمالا رمان نویس ، اینجا قصد و غرض شخصی که در حال گفتن صبح به خیر هست رو به شما میگه و شما کاملا میدونید که قصد و هدف شخصی که در حال صبح به خیر گفتنه چیه...
اما برای کسی که بهش صبح به خیر گفته شده ، هدف اون شخص مشخص نیست. 
خواننده نمایشنامه چون نویسنده توضیحی در این باب نمیده . کاملا با شخص دوم که بهش صبح به خیر گفته شده دچار همزاد پنداری میشه و این صبح به خیر شنیدن رو تجربه میکنه ...
این تجربه کردنه ، فرق اساسی ای بین نمایش و رمانه. 
شما در دیدن یا خوندن یک اثر نمایشی ، با کاراکترها تجربه مشترکی خواهید داشت که این تجربه در رمان به دست نمیاد.
نمایشنامه تا زمانی که به روی صحنه نیاد ، کاملا یک اثر ادبی محضه و حتی اگر به صحنه هم بیاد ، به هیچ عنوان نمیشه گفت که همین نمایشنامه در حال اجراست ، بلکه تئاتری در حال اجرا شدنه که نقش کارگردان و بینش کارگردان در اون پر رنگ تره.
اما در مورد فیلمنامه این قضیه مصداق پیدا نمیکنه ، به این علت که فیلمنامه بیش از حد وابسته به دوربینه و یک اثر ادبی یا یک داستان صرف نیست که بشه به طور جدا مثل نمایشنامه اون رو خوند.

مارتین اسلین رو با مقاله تئاتر ابزورد که به بررسی آثار ابزورد نویسان،  مخصوصا کامو و بکت و آداموف و یونسکو و... میپردازه میشناسن. یک مدیر تئاتری و یه کارگردان مطرح تئاتر.
در این کتاب مارتین اسلین سعی داره هنرهای نمایشی رو بیشتر برای مخاطب باز کنه . اینکه نمایش چیه و چرا امروز همچنان مردم به دیدن نمایش میرن و یک عده در حال تئاتر ساختن و تئاتر کار کردنند.
ابتدا به طور مختصر نمایش رو تعریف میکنه اما نه به شکل سنتی . بلکه ایرادهایی هم به تعاریف سنتی تئاتر هم میگیره.
در مراحل بعدی کتاب به معرفی سبک های هنری میپردازه و بعد سراغ ژانر ها میره و در نهایت رابطه تئاتر با اجتماع و سایر هنرها رو هم بررسی میکنه.
کتاب ، کتاب خوبیه اما مشکل اصلی من با کتاب و دلیل اینکه باعث شد ۲ ستاره کمتر به کتاب بدم اینه که مارتین اسلین به نمایش به عنوان یک وسیله برای ابراز مفاهیم و انتقال پیام نگاه میکنه که خب این اصلا درست نیست.
همونطوری که بارها گفتم،  کار هنر انتقال پیام آگاهانه نیست و تئاتر و سینما و هر هنر دیگه ای هیچ وظیفه ای جز سرگرم کردن ندارد و هیچ وسیله ای برای فرستادن هیچ پیام و صدور هیچ مانیفستی نیستند.

هنر رو باید فقط به چشم هنر و برای هنر نگاه کرد و بس...
      
527

31

(0/1000)

نظرات

چقدر بیان سهل و ممتنعی داشتید در مورد تفاوت رمان و نمایشنامه و همذات‌پنداری خواننده با کارکتر نمایش. خیلی صورت‌بندی ساده و درستی بود. تشکر از شما🙏

در ضمن تشکر برای معرفی این کتاب. 
1

6

خواهش میکنم ، خوشحالم که مفید بوده براتون  

1

بهارفلاح

2 روز پیش

یادداشت های شما به دلیل اینکه  بی تکلف وروان وجذاب هستند  تا پایان خوانده میشن بدونه اینکه حوصله رو سر ببرند👌
و همچون باشگاههایتان بارآموزشی به همراه  دارن
تشکر فراوان از شما🙏🌹
4

10

ممنون ، شما لطف دارید به من ...
یادداشت ها که خیلی با ارزش نیستند ، باشگاه ها هم با وجود شما و بقیه دوستان ارزش پیدا کرده 🌺🌺 

3

بهارفلاح

2 روز پیش

شکست نفسی میفرمایید🌹بزرگوارید
@Mrkh 

3

به به👌👌👌...دقیقا درست فرمایش کردی بهارجان هرچند یادداشتهای آقای خطیب طولانی هستند ولی تاآخر خونده میشن سختخوان هم نیستن... 

1

 s. khalili

دیروز

وقت بخیر
جناب خطیب یاداشت کامل و خوبی بود ممنون از شما ،
نمایشنامه با وجود ارزشمند شما برایمان معنا پیدا کرد 🌹🙏
1

2

خواهش میکنم،  لطف دارید شما... خوشحالم که این تاثیر رو داشتم 🌺 

1

با یک جمله‌ی شما مخالفم، وظیفه‌ی هنر سرگرم کردن نیست... 
برای فهم منظورم مثال میزنم جان کیج یه اثر موسیقی داره به نام۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه سکوت یا یه اثر از پندرسکی که حتما گوش کنید "مرثیه‌ای برای قربانیان هیروشیما"  هیچکدوم برای سرگرمی نوشته نشده‌اند... و بسیار آثار هنری دیگه که نه سرگرم کننده هستند و نه برای سرگرمی نوشته شده‌اند
4

3

البته جمله‌ی آخری که نوشتید با جمله‌‌ای که نقدش کردم تناقض داره نمیدونم چطور!
هنر رو باید فقط به چشم هنر دید و بس 

1

بحث بسیار دراز دامن و مفصیله جناب هادیان که فکر نمی‌کنم بشه اینجا یا کلا از طریق مجازی دربارش بحث کرد
اتفاقا وظیفه هنر در درجه اول سرگرمیه،  هنر در درجه اول چه موسیقی چه سینما چه تئاتر باید سرگرم کنه وگرنه هیچ احدی باهاش ارتباط نمیگیره و رهاش میکنه...
از پس این سرگرمی ، پیام ، معنا ، مفهوم یا هرچیز دیگه ای که البته باید ناخودآگاهی باشه نه خودآگاهانه،  انتقال پیدا میکنه ... 
سرگرمی ای که از طریق هنر حاصل میشه با شهربازی و سیرک رفتن متفاوته ، این سرگرمی در خط مقدم قرار داره. بقیه چیزها پشت سرش میان ...

بله ، هنر برای هنره نه چیز دیگه ای... 
@milad.hadiian 

2

بله موافقم که بسیار بحث طولانی‌ای هست، سعی نمیکنم بیشتر از این ادامه بدم با این حال اجازه بدید که با این جمله هم مخالفت کنم که هنری که سرگرم کننده نباشه و رها بشه هنر نیست و وظیفه‌اش رو به خوبی انجام نداده... البته که سوال بنیادی میتونه این باشه که تعریف ما از سرگرمی چی هست...  با این حال من از خوندن مطالب شما لذت میبرم 
پایدار باشید 
@Mrkh 

3