یادداشت مهدی اسماعیلی

کلیدر؛ جلد اول و دوم
        هشت ماه و ۱۲ روز سفر به کلیدر طول کشید. هرچه بیشتر از عمر این سفر گذشت، متوجه شدم که میزبان می‌خواهد به‌زور ما را نگه دارد؛ هرچند می‌شد این سفر یک روزه به پایان برسد. به این می‌مانست که کارگردان ایده‌ی یک فیلم‌سینمایی را آب‌بندی کرده تا سریالی به مخاطب تقدیم کند. 

جناب دولت آبادی فوق تخصص هدر دادن کلمات است. حیف واژه‌های پرمعنایی که در این کتاب اسراف شدند و خط به خط، آن‌ها را ردیف کردند تا جلدی به جلد دیگر اضافه شود. 

نویسنده حتی در ساخت شخصیت‌ها آنچنان موفق عمل نکرده بود. شخصیت اصلی داستان مبارزی بود که حتی نمی‌دانست برای مقابله با چه و برای به‌دست‌آوردن چه مواردی، مبارزه می‌کند. 

پایان داستان هم که انگار پایان مبارزه با ظلم است و گویا ظالم پابرجا می‌ماند. 

اگر کلیدر را نخواندید، چیزی از دست نداده‌اید ولی حتما آتش بدون دود را مطالعه کنید.


      
59

51

(0/1000)

نظرات

نمیدونم شاید سلیقه ای باشه ولی به نظرم شخصیت ها خیلی پخته و شکل گرفته بودن و چیز اضافه ای نداشت به نظرم هنر میخاد که یک نویسنده بتونه چند جلد رمان رو طوری بنویسه که هم چنان داستان کشش داشته باشه به شخصه من قلم محمود دولت آبادی رو دوست دارم و کسی که آثار ایشون رو نخونده قطعا چند شاهکار ادبی رو از دست داده 

0

چه‌قدر خلاف جهت آب!!

0

علی  راد

1402/12/24

میخواستم بعد آتش بدون دود کلیدر بخونم😁
ممنونم 🌹

0

درسته آتش بدون دود خیلی خوندنی‌تر و جذاب‌تره، مخصوصا برای ما دلبستگان به هنر و ادبیات متعهد به انقلاب، منتهی به عنوان کسی که آتش بدون دود رو سال‌ها قبل خونده و الان داره کلیدر رو می‌خونه نظرمو عرض می‌کنم؛ در قیاس به شکل خوراکی بخوایم بگیم کلیدر مثل یک دیگ قرمه‌سبزی جاافتاده‌است که باید ذره ذره خورد و خوندش...یه «دبگ قرمه‌سبزی» خوردنش پر زحمت هست، یه وقتایی هم دل آدمو می‌زنه، ولی از قورمه‌سبزی بودن نمی‌افته...در عوض آتش بدون دود مثل یه پیتزای پر ملاط(شاید هم  لازانیا؟ یا پاستا؟😅) خوش‌خوارتر و لذیذتره -ولی اون جاافتادگی و پردازش و قابلیت غوطه‌ور شدن داخلش... به‌نظر من کمتره! امیدوارم تونسته باشم ده درصد ازمنظورمو بیان کنم!🤔😅

4

خب پس یک کتاب سنگین از کتاب های آینده ما کم شد

0