یادداشت عینکی.
1404/6/21 - 01:11

کتاب «دسته چهارم» برای کسایی که شنا بلد نیستن پیشنهاد نمیشه! چون نویسنده تک و تنها دنیایی رو خلق کرده که آدم توش غرق میشه و از اونجایی که پول ندارم برم خارج، اگه روزی نویسنده این کتاب اومد ایران که فعکککک نکنم، میرم یه ماچ و بوسی باهاش میکنم و میگم "آبجی، دمت گرم! فانتزیات مثل لازانیا با سس اضافه، تونسته یه دنیا رو توی خودش جا بده."
ولی خب..ممکنه یکم بعدتر یه گوشهی خلوت با یه تَبر، گپ و گفت کوچیکِ دیگهای هم باهاش داشته باشم. چرا؟ بخاطر عخشبازی های ویولت و زیدن! آخه عشق سوزان ویولت نه تنها بسگیات، بلکه زندگی منو هم به آتیش کشیده بود؛ یکی نیست بگه اصلا چه انمیزی چه لاورزی! بخدا ویولت تا زیدن رو دید عاشق چش و ابروش شد و دشمنیای در کار نبود. با این وجود خیلیا میگن این کتاب انمیز تو لاورز یا همون از دشمنی به عشق خودمون بوده با اینکه اصلا اینجوری نیست!
خلاصه که..بعله، اگه عشقولانه بازی های اون دوتا کفتر عاشق که نصف کتاب رو تسخیر کرده بودن در نظر نگیریم و به کتاب آسون بگیریم، باید بگم که فانتزی خوبی داره، پلات توییستش رو اگه برعکس من حدس نزنید جالبه و فضا و شخصیت پردازی جینگولی بلایی داره؛ بنابراین معتقدم که میارزه آدم یکی از کلیههاش رو بفروشه تا این مجموعه کتاب رو بخره~
(0/1000)
نظرات
1404/6/21 - 22:15
ویولت اصن صبر نکردددد آخه تا زیدن و دید عاشق شدددد این کجا از دشمنی تا عشق بود دقیقا؟! ولی با این حال کتاب مورد علاقمه کاش میشد فراموشی بگیرم دوباره بخونمشششش
3
1
1404/7/12 - 23:41
منم دوسش دارممم ، اما دقیقا مهم ترین چیزی که دوست داشتم باشههه توش همین تبدیل دشمنی به عشق بود ، که متاسفانه همون اولللل اتفاق افتاد😭 انتظار داشتم باوجود اینکه یه مجموعهس حداقل تا نصف این (حتییشترش) کلکل و دشمنی ببینیمون ازشون🙂↕️👀...
1
1

عینکی.
1404/6/21 - 15:21
1