یادداشت سید امیرحسین هاشمی
1403/9/12
رفیقِ جان، چرا آشنایی اصلیترین اصلِ رفاقت است؟ 0- آخرای متن مربوطترین بحثی است که در مورد کتابخوانی میتونم داشته باشم. شبکهٔ ارتباطی از افرادی که هم را میشناسند. 1- اول از کتاب بگم. ویتگنشتاین فیلسوفی است که خودش دنبالش بود؛ او یک مگس بود. مگسی که در بطری گیر کرده است و سودای خروج از بطری را دارد. بطری حدودِ مسائلی است که واکاویهای فلسفی برایمان ایجاد کرده اند. کار فیلسوف این است که با در و دیوار خوردن به سان یک مگس، راه خروج را پیدا کند. 2- در این کتاب نویسنده میخواهد از فلسفه ویتگنشتاین بگوید، از دو دورهٔ اندیشه او که با "رساله منطقی_فلسفی" (دوره متقدم) و "تحقیقات فلسفی" (دوره متاخر). نویسنده میخواهد بودید ویتگنشتاین در هرکدام از این دورهها چه نظریاتی داشته است و آن نظریات چه پیامدهای الهیاتیای داشته است. شرح نویسنده برای اندیشههای متقدم ویتگنشتاین عالی بود اما به نظرم ویتگنشتاین متاخر و بازیهای زبانی را نمیتوانست آنچنان که باید به خوبی شرح دهد. اما شرح نویسنده از نظریهٔ تصویریِ معنا در زبان که در دوران نخست و متقدم ویتگنشتاین میبینیم عالی بود. اینکه نویسنده نتوانسته است دوره متاخر را خوب شرح دهد نقص مهمی است، چون در ادامه بسیاری فیلسوفها با همین نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین سعی کرده اند به مسائل زبانی و الهیات، مثل زبانِ استعاری دین و اینجور چیزها بپردازند (برای نمونه آنتونی کنی بحثهای مهمی در این بحث دارد و آوردگاههای این مسئله را نشان داده است. رجوع کنید به "آنتونی کنی و زبانِ دینیِ استعاری" از حامد قدیری). 2- با توجه به اینکه نویسنده مسئلهٔ الهیاتی از نظریات، مشخصا زبانیِ، ویتگنشتاین دارد باعث میشود این کتاب با توجیهات و توجهاتی برای آشنایی با ویتگنشتاین هم عالی است. یعنی نظریاتِ ویتگنشتاین را میخوانیم و سعی میکنیم کاربست الهیاتی آن را هم بفهمیم. البته باید حواسمان باشد، که نقصهای جدیای در این نحو از مواجهه ممکن و موجود است. 3-دیگه کتاب بس. این کتاب رو خودم نخریدم. برایم خریداری شد. یکی از رفقای جان کتاب را برایم خرید و به نحو عجیبی هماهنگ و قوارهٔ دغدغههای ذهنام بود. خیلی عجیب است، اینکه چنین مسائلی براین مهم است، حتی برای خودم شفاف نبود، اما کتابی که دوستی بهم هدیه داد، این چنین قوارهام شد. رفقا هم دیگر را میشناسند حتی بهتر از خودِ فرد و همین ضرورت دوستی است. مرحله اول، "توجه" است. باید توجه کرد. یعنی چه؟ یعنی باید طرفین (هر رابطهٔ انسانیِ مورد بحث) متوجه هم باشند و پیگیر علایق و سلایق همدیگر باشند. با این "توجه" است که میتوان به "آشنایی" رسید. آشنایی مرتبه عمیقی است که در زبانِ روزمره به آن خیانت کرده ایم. یعنی هرچی و هرکی رو که میبینیم، بهش میگیم "آشنا" و منظورمان این است که فاصلهای جدی میان "من" با آن "آشنا" هست. اما این سراسر غلط است، آشنایی مرتبه عمیقی از روابط انسانی است. اینکه شخصی ترسها، علائق، دغدغهها و خلاصه پروفایل شخصیتی دوستش را بداند، یعنی یک دیگریای برایش اهمیت پیدا کرده است. البته، این نحو از ارتباط پر هزینه، و البته عمیق و زیباست. پر هزینه بودن این نوع روابط (بالاخره باید حداقل زمان و وقت خود را صرف این آشنایی کنیم) که باعث میشود شاید نتوان برای همه افراد چنین بود. از اینجاست که باید گلچین کرد، باید انتخاب کرد که با چه کسانی، بنحوی باشیم که به مرتبهٔ آشنایی برسیم. خب، قدم بعدی وظایف این چنین رابطهٔ دوستیای است. 4- ضرورت ماندن در چنین روابطِ غنیای این است که افراد برای خود، وظیفه رشد را مفروض بگیرند. یعنی برای اینکه برای شخصی که برای شما آشناست، همواره چیزی برای ارائه داشته باشید، این است که قد بلند باشید تا بتوانید در افقهای رفاقتی که علاقه به حفظش دارید، بتوانید چیزهایی ببینید که وظیفه دوستی را ادا کنید. این وظیفه همانا توجه و آشنایی است که در پسِ آن سعی کنید جایی که دوستِ شما در خود نمیبیند را به او اطلاع دهید و دوستی کنید. پینوشت: سر کلاس نوشتم اینا رو و خب خیلی جا داشت فکر شده تر باشه، ولی چند وقت هست که شاید وقت نکنم اونجوری که باید. بنویسم براش و اگه الان همین رو نمینوشتم و ردی نمیگذاشتم، هیچ وقت به سرانجام نمیرسید.
(0/1000)
نظرات
1403/9/12
خیلی هم خوبه. ما که استفادهمون رو کردیم، هم در باب ویتگنشتاین فیلسوف هم در باب دوستی و آشنایی ناب.
1
1
1403/9/13
نوشتهتون از "دیگه کتاب بس" خوندنی تر بود... تجربه چنین دوستانی را داشتم و بسیار موافق و همدلم با نکتهی شما 🙏🏽 ولی دلم برای استادتون سوخت که لابد فکر میکرده حواستون به کلاسه...
3
1
1403/10/3
آخ ببخشید. اصلا ندیده بودم کامنت شما رو. خیلی لطف کردید که مطالعه کردید.
1
1403/10/3
لطف داری. واقعا این جزو معدود مسائلی است که به صورت مستمر ذهنم درگیرشه و واقعا برام ارزشمنده که میگی انگار چیزی برای ارائه داشتم.
1
سید امیرحسین هاشمی
1403/9/12
0