یادداشت مهرداد احمدنژاد
1404/5/25
مقدمه: هر امتیازی که به این کتاب بدهیم تا حدی نشانگر «انتظارات» ما و سطح تسلط ما به بحث است؛ بنابراین فرض میگیرم که میانگین امتیاز ۴.۲ به این کتاب، که به طرز ناعادلانهای بالاست، به خاطر تازهکار بودن و جوان بودن خوانندگان است - که البته مخاطبان اصلی کتاب نیز هستند - اما به نظر من با اینکه این کتاب برای برخی مخاطبان کاملا روشنکننده و مفید است، ایرادات مهمی نیز دارد که در ادامه و در کنار ذکر مزایایش به آنها نیز میپردازم. امتیاز بالای کاربران مرا بر آن داشت که بیش از ۲.۵ ستاره به آن اختصاص ندهم و بر ایراداتش بیش از خوبیهایش تمرکز کنم بنابراین این یادداشت یک نقد همدلانه و مهربانانه نیست. هدف و مخاطب: دغدغهی اصلی نویسنده نشان دادن توانایی آوینی در «مواجهه» است. مواجههی چه با چه؟ مواجهی تمدنی ما با غرب و تحلیل برخی از مهمترین وجوه و ابعادش و معرفی آوینی به عنوان یکی از سردمداران این مواجهه بعد از انقلاب اسلامی و از کسانی که پس از تأثیرپذیری از امام خمینی به این فضا گام نهاده است. هدف نویسنده این است که به ما نشان دهد آوینی حتما باید خوانده و فهمیده شود و راهبردش برای به نمایش گذاشتن این «بایستگی»، نوشاندن حسابشدهی جرعهای از اندیشهی آوینی است. مخاطب احتمالی این اثر جوانان و نوجوانانی هستند که به دنبال فهم تمدنی و یادگیری الفبای مواجهه هستند و کتاب از این جهت که چنین هدف والایی دارد بسیار ارزشمند است. ساختار کتاب: من چاپ نخست کتاب را در دست دارم که هنوز از جوهر مشکی استفاده شده و مشکل خوانایی ندارد اما برخی دوستان که چاپهای جدیدتر را دارند با جوهر عنابی آن مشکل دارند و میگویند چشم را اذیت میکند. امیدوارم در نظر ناشران ما این کارهای فانتزی همیشه اولویت کمتری از مطالعهی سالم و استاندارد(من جمله چاپ با رنگ استاندارد) داشته باشد. این کتاب اولا مجموعهای از درسگفتارهای پیاده شده است که به ادعای نویسنده از هم مستقل اند و بنابراین نظم کلامی مشابه کتابهای «نوشتهشده» ندارد. اما در نهایت این اجزاء بدون وجه در کنار هم قرار نگرفتهاند و قرار است هدف واحدی را دنبال کنند. در این زمینه کمی پای فصول این کتاب میلنگد و برخی مدعیاتش در طول کتاب چندین بار تکرار شده اند و از این جهت تا حدی ملالآور است. حتی مصاحبههایی که در انتهای کتاب ضمیمه شده است هم محتوای جدید و پرباری عرضه نداشتهاند و در بهترین حالت حرفهای فصول قبلی را به زبان دیگری بیان کرده است. در کل کتاب از نظر ساختاری بسیار قابل انتقاد است و به نظرم خود نویسنده و ناشر هم به این امر واقفاند. چنانچه مطالب تکراری، مدعیات بیسند و ضعیف، فصول کمارزش و کممحتوا از این کتاب حذف شوند شاید حجم آن به حدود ۱۰۰ صفحه هم کاهش یابد و صد البته خوانندهای چون من ترجیح میدهد با ۱۰۰ صفحه کتاب جاندار و قوی کشتی بگیرد تا اینکه ۲۵۰ صفحهی ملالآور که گاهی حرفهای قابل اعتنایی در لابلای صفحاتش زده میشود بخواند. بنابراین ساختار کتاب ایجاز را در دستور کار نداشته و وضع فعلیاش چندان تعریفی نیست اما اگر ویرایش محتوایی اساسی صورت بگیرد میتواند یک اثر برجسته باشد که نه تنها برای جوانان و نوجوانان بلکه برای عوام و خواص یک نقشهی راه آشنایی با آوینی فراهم میکند و میتواند راهنمای خوبی برای آدمهای تیزبین و هوشمندی باشد که سرنخها را بو میکشند و فراستشان بر احتیاطهای فکریشان غلبه میکند. محتوا: کتاب بعضا حاوی غلطهای جدی است و مواردی را به فلاسفهی غربی نسبت میدهد که از فرد متخصص سر نمیزند؛ برای من عجیب است که چند مورد خلاف نص به کانت نسبت داده شد در حالی که نویسنده در نقاط دیگری از متن اعتراف میکند که در برخی موضوعات تخصص ندارد و از اظهار نظر جدی و قاطع خودداری میکند اما تلقی من این است که در طول فصول اصلی دربارهی فلسفهی غرب چنین تقوایی را از خود نشان نمیدهد و کمی مغرضانه و کاریکاتوری دست به نقدشان میزند. از طرف دیگر، در ۲-۳ موضع از متن ادعا میکند که فرهنگ پیشگام فلسفه و تمدن است و در واقع فلسفه نه سازندهی فرهنگ، بلکه زبان گویای آن میشود؛ در چنین شرایطی انتظار پرداختن او به نقد فرهنگی را داریم اما جهت پیکان فحشهایش به سوی فلاسفه است که در بیشتر مواردی که در خاطر من هست، دقیق و قابل استناد نیست. نقدهای نویسنده به داروینیسم اجتماعی و خدای دئیستیک(خدایی که جهان را خلق کرده اما دیگر مداخلهی فعالی در آن ندارد) ضعیف و سمبلیک(نمادین) بود. این موضوعات اساسا نیازمند صرف وقت و تمرکز بسیارند و با ۴ فحشآبدار و غیرآبدار نمیشود زیرآبش را زد و عمق مشکلدار بودن آنها را نشان داد و برخورد نویسنده با این موضوعات رنگ و بوی کلامی داشت نه فلسفی(در حالی که همواره از عمیق بودن و نقطهزنی آوینی به نیکی یاد میکند). به کل ایسمها را خیلی نادقیق و سرسری معرفی کرده و البته من فرض را بر این گذاشته ام که رعایت حال مخاطب تازهوارد را کرده و در این زمینه گریبان نویسنده را نمیفشرم. برخی دورنماهای تاریخی اش روشنکنندهاند و البته نکات خوبی دربارهی معنا و نسبت قرون وسطی و رنسانس آورده است اما از سویی دیگر جای خالی مواجهه آوینی با علم جدید در این کتاب خالی است. یکی از مهمترین تِمهای مواجههی ما(و شاید حتی مهمترینش) با غرب مواجههی علمی و تکنولوژیک است و در یکی دو اثری که از آوینی خواندهام، او را نسبت به این وجه مواجههی تمدنی غافل نیافتم اما یکی از نقصهای اساسی این کتاب غفلت اساسی از این موضوع و نپرداختن به آن است و عبورِ گذری از کنار این امر مهم است. البته که اشارات خوبی دربارهی معماری و شهرسازی، سبکزندگی فردی و اجتماعی و هنر در جایجای کتاب موجود است و خواندنشان و اندیشیدن بهشان خالی از لطف نیست. در نهایت میتوان مژده داد که آوینی از آنچه در این کتاب دربارهاش گفته شده جذابتر است و البته طعم شیرین قلم و فکر آوینی به خوبی در این کتاب بازنمایی نشده است. اگر میخواهیم غرب را بشناسیم لاجرم باید مدتی در فضای فکری و فرهنگیاش غوطه بخوریم؛ برای یادگیری شنا باید تن به آب رساند و با فرو بردن دست و پا درون آب کسی شناگر نمیشود. غربشناسی از دور همان غربناشناسی است. اگر میخواهیم غربشناس شویم گاهی باید قید خیلی چیزها را بزنیم و به وضع مطلوب فعلیمان پشت کنیم و سبکزندگی متفاوتی را پیبگیریم تا به کنه مطلب برسیم و اینها را بهتر از همه آوینی میدانست و زندگی خودش نیز چنین بود و البته چون صادقانه طی طریق کرد فرصت چرخش فکری و فرهنگی پیدا کرد و جرعهای از تجربهی زیستهاش را به ما نوشاند. بر شما باد شناخت آوینی و برحذر باشید از غربشناسی با رویکرد کلامی و عافیتطلبانه.
(0/1000)
نظرات
1404/5/25
چهبسیار نیک که مواجههی ما با «آوینی» هم از طریق خودش باشد! از این جهت خواندن این کتاب به عنوان شرح درجه چند، سطح تحلیل را پایین میبرد.. (گرچه که خواندنش خالی از لطف نیست.)
3
2
1404/5/25
بله قیدم از همین جهت بود. با این شرط که فکر نکنیم تقریر یامین پور از آوینی صد در صدیست. البته در صدد کوبیدن یامین پور نیستم و بیشتر حرفم سر سطحی نشدن و دست و پا زدن با نظر خود اندیشمنده. چون معمولا ما توی این دام سطحیشدن میفتیم. @MehrdadCSRTR
2
7 روز پیش
انتظار داشتم سر این یادداشت فحش بخورم ولی نمیدونم چرا حتی دیس هم ندادید بهم :)
9
3
7 روز پیش
بنده حقیقتاً از اینکه چون شمایی یامینپور بخواند متعجب شدم. 😅 اما دیدم از چنین کتابهایی هم شاید بشود چیز یاد گرفت.
1
7 روز پیش
متاسفانه یا خوشبختانه ایتانشین نیستم و دوستان ایتانشین هم ندارم. شما زحمتش رو بکش که سریعتر بیان کلک منو بکنن 😂 @aahmdrz
1
5 روز پیش
چقدر کلمه "صادقانه" در پاراگراف آخر برازنده آوینی است و چقدر جمله "صادقانه طی طریق کرد" غبطه آمیز است برای من...
1
1
5 روز پیش
به این امید که خدا این غبطه خوردنهارو برکت بده و تبدیل کنه به همون طی طریق صادقانه🌷
1
مهرداد احمدنژاد
1404/5/25
2