یادداشت فاطمه معروفی
3 روز پیش
بعضی کتابها هستن که در ظاهر خیلی سادهن، نه پیچیدگی ساختاری دارن، نه کلی شخصیت و گرهی داستانی. ولی وقتی میخونیشون، انگار یکی دست گذاشته روی یه قسمت خیلی خاص توی وجودت. برای من شبهای روشن همینطوری بود. ماجرای یه مرد تنهای رؤیاپرداز، که سالهاست هیچ دوستی نداره، هیچ گفتوگوی واقعیای نداشته، یه شب وسط خیابون با دختری آشنا میشه که اونم توی رابطهی عجیبی گیر کرده. چهار شب، فقط چهار شب، باهم حرف میزنن… ولی این حرفها، عمیقترین دردای زندگیشون رو بیرون میکشه. ⸻ 🩵 دو تا تنها، وسط یه شهر پر از آدم کتاب بیشتر از اینکه دربارهی عشق باشه، دربارهی تنهاییه. اون تنهاییِ تاریکی که آدم رو میبلعه و فقط یه مکالمه، یه نگاه، یه دل شنوا، میتونه ازش بیرون بکشتت. راوی داستان کسیه که تمام زندگیش رو در خیال گذرونده. تا اینکه ناستنکا رو میبینه و یه جرقهای از امید توش روشن میشه. اما این جرقه، یه آتیش بزرگ نمیشه. بلکه میسوزه، نور میده، و خاموش میشه. و به جای باقی گذاشتن خاکستر، یه جور رشد توی دلش میمونه. ⸻ 🌱 یاد گرفتنیترین بخشش برای من؟ اینکه حتی رابطهای کوتاه، حتی چند شب، حتی یه گفتوگوی ساده تو خیابون، ممکنه اونقدر معنا داشته باشه که تو رو برای همیشه تغییر بده. اینکه بعضی آدما قرار نیست بمونن. قرار نیست برگردن. قرار نیست دوستت داشته باشن. ولی با حضور موقتشون، یه چیزی توی تو رو بیدار میکنن. و شاید همین بیداری، کافی باشه. ⸻ 📌 نقاط قوت کتاب: • نثر بسیار روان و شاعرانه در ترجمهی سروش حبیبی • فضای احساسی عمیق بدون سانتیمانتالیسم • شخصیتپردازی دقیق راوی و ناستنکا • مضمون اگزیستانسیال: تنهایی، عشق، رؤیا و بیداری 📍 نقاط ضعف؟ – گاهی ممکنه برای کسانی که داستانهای پرکشش دوست دارن، روند آرومی داشته باشه – پایان ناگهانی ممکنه احساس تلخی زیادی به مخاطب بده (هرچند همین تلخی بخشی از زیبایی داستانه) ⸻ 📌 پیشنهادش میکنم؟ قطعاً! ولی اگه دنبال یه داستان با اتفاقات زیاد و فراز و فرود تند هستی، شاید برات کند بیاد. اما اگه دلت یه کتاب آروم، عمیق، و پر از حرفهای نگفته میخواد، شبهای روشن برای توئه. داستایوفسکی توی همین داستان کوتاه، بهت نشون میده که «ارتباط انسانی»، چقدر میتونه مقدس و تغییردهنده باشه، حتی اگه فقط برای چهار شب باشه.
(0/1000)
نظرات
3 روز پیش
من با آخرین حرفایی که به ناستانکا زد اشک تو چشام جمع شد: «هرگز یکی از آن گل هایی که تو به گیس بافته مشکی ات زده و پا به پای او ؛ به سمت محراب کلیسا پیش میروی مرده نخواهم ساخت!هرگز! » عاشقای الان باید یاد بگیرن😒
3
2
فاطمه معروفی
3 روز پیش
0