بریدههای کتاب پنگوئنِ بزرگ. پنگوئنِ بزرگ. 1403/4/20 مثل همه ی عصرها زویا پیرزاد 3.4 21 صفحۀ 11 من و درخت چنار روبهروی پنجره باهم دوست بودیم. درخت چنار هم مثل من از رفتنها سر در نمیآورد. همیشه از یکدیگر میپرسیدیم "آدمها چرا میروند؟ دنبال چه میروند؟ کجا میروند؟ درخت چنار میگفت: اگر تکه زمینی باشد که بشود در آن ریشه دواند، دیگر غمی نخواهد بود. 0 16 پنگوئنِ بزرگ. 1403/4/17 سه تک گویی: قوی تر، پیش از صبحانه، مونولوگ هرولد پینتر 2.7 1 صفحۀ 47 تو همه فکرهای منو مثل ابریشم خام از پیله میکشی بیرون. 0 1 پنگوئنِ بزرگ. 1403/4/17 سه تک گویی: قوی تر، پیش از صبحانه، مونولوگ هرولد پینتر 2.7 1 صفحۀ 45 هیچ صدایی مثل اون نمیتونست عشق رو توی دلم شعلهور کنه، آتیشم بزنه و بغض رو رَوونه گلوم کنه. مونولوگ هارولد پینتر 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1403/4/17 سه تک گویی: قوی تر، پیش از صبحانه، مونولوگ هرولد پینتر 2.7 1 صفحۀ 40 میدونستم جداییِ تو خطرناک میشه مثل روز برام روشن بود. این کارت یه تله بود که پروانه سیاه من توش پرپر میزد، البته حقیقت داره که بهترین آدما اوناییان که سکوت میکنن. مونولوگ هارولد پینتر 0 2 پنگوئنِ بزرگ. 1403/1/29 خاطرات خانه ی ابری (رمان) بهنام ناصح 3.0 2 صفحۀ 57 و درگیر سرنوشتی محتوم که گریزی در آن نیست. 0 4 پنگوئنِ بزرگ. 1403/1/29 خاطرات خانه ی ابری (رمان) بهنام ناصح 3.0 2 صفحۀ 29 چرا گاه از کسانی که دوست داشت فرار میکرد. فقط اینکه تنهایی را دوست داشت ولی پیدایش نمیکرد؟ از خود آزاری لذت میبرد؟ میخواست از همه انتقام بگيرد؟ در پی آزادی مطلق دست و پا میزد؟ 0 3 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/22 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.2 22 صفحۀ 50 عشق را میتوان از چارچوب زبان به کنش محض فرا برد و آنرا تا نهایی ترین مرزهایش پیش برد؛ به جایی که زبان به انتها میرسد و تنها فعل ناب باقی میماند. 0 4 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/22 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.2 22 صفحۀ 40 فکر کردی این حرفها میره تو هوا گم میشه؟ فکر کردی میره گم میشه؟، فکر کردی میتونی اونجا وایسی و اونطوری حرف بزنی، فکر کردی اون حس، اون حال در من فراموش میشه؟ فکر کردی من فراموش میکنم...؟ تو فکر کردی بعد از اون لحظه و اون حرفها همهچی میره و تموم میشه؟ 1 5 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/22 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.2 22 صفحۀ 37 "قید"... من "قید"ام نه؟ قیدِ تو... قیدوبندِ تو. قیدی که تورو مقید میکنه چون تو "فعل"ای. 2 27 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/22 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.2 22 صفحۀ 30 مرا از ضمیر تهی کن. بیا یک فعل صرف نشده باشیم. بیا همدیگر را صرف کنیم. 0 1 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 غول مدفون کازوئو ایشی گورو 3.6 30 صفحۀ 83 هر خاطرهای قیمت دارد و باید سفت به آن چسبید. 0 12 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 غول مدفون کازوئو ایشی گورو 3.6 30 صفحۀ 79 فکر میکنم چرا وسط این وحشیگری ها زندگی میکنم. اگر بروم در گودالی پُرِ موش زندگی کنم به اینجا شَرَف دارد. 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 غول مدفون کازوئو ایشی گورو 3.6 30 صفحۀ 50 از خودم میپرسم حس و حالِ امروزمان آیا شبیه این قطرههای باران نیست که هنوز دارد از برگهای خیسِ بالاسرمان روی ما میچکد، با این که خودِ آسمان مدتهاست نمیبارد؟ "ماندهام بدون خاطرههامان، چه بر سر عشقمان میآید؟ آیا جز اینکه رنگ ببازد و بمیرد، سرنوشت دیگری دارد؟" 0 28 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 32 تنهایی و افسردگی دو وضعیت متفاوت است. و فرد ممکن است احساس تنهایی کند بیآنکه افسرده باشد، یا افسرده باشد بی آنکه احساس تنهایی کند و علاوه بر این، ارتباط محکمی میان احساس تنهایی و فکرها و رفتار های مربوط به اقدام به خودکشی وجود دارد. 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 36 تجربهٔ تنهایی متافیزیکی مربوط به تنهایی شناختی است. به این معنا که ما هرگز نمیتوانیم حرفمان را بهدیگری بفهمانیم یا حرف دیگری را بفهمیم و بنابراین قطعا دیگران نمیتوانند مارا بفهمند. 0 1 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 52 افرادی که احساس تنهایی میکنند از اینکه روابط کافی با دیگران نداشته باشند هراسانند و در نتیجه دائماً دنبال نشانه هایی از شکست در روابطشان میگردند و همین خودش به روابطشان با دیگران آسیب میرساند و تنهاییشان را بیشتر میکند علاوه بر این ناپذیرفتگی اجتماعی موجب نگرانی از ناپذیرفتگیهای بعدی میشود و باز فرد را وا میدارد تا دنبال نشانه های تازه تری از شکست در روابطش. بگردد، در نتیجه فرد در موقعیتهای اجتماعی رو به محافظه کاری و احتیاط میآورد و نمیتواند رفتار طبیعی خودانگیخته اش را داشته باشد و همین منجر به رفتارهایی میشود که باز هم خطر ناپذیرفتگیهای تازه تر را گواهی هایی تجربی بیشتر میکند. 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 68 بر فرض اگر همه نیروها و عناصر طبیعت دست به دست هم بدهند تا در خدمت و فرمان یک نفر باشند، اگر خورشید هم به فرمان این یک نفر برآید و فرورود، اگر دریاها و رودها به میل او بخروشند و جاری، شوند و اگر زمین به خودی خود همه خواستهها و مایحتاج مطلوب او را فراهم آورد باز او درمانده و بیچاره خواهد بود تا زمانی که دست کم یک نفر را داشته باشد که شادیاش را با او قسمت کند و از احترام و دوستی او برخوردار شود. 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 45 ما وقتی احساس تنهایی میکنیم که روابط رضایتبخشی با دیگران نداریم، حال چه به این دلیل که روابطمان اندک است چه به این دلیل که روابط فعلیمان عاری از آن نزدیکی مطلوبمان است. 0 0
بریدههای کتاب پنگوئنِ بزرگ. پنگوئنِ بزرگ. 1403/4/20 مثل همه ی عصرها زویا پیرزاد 3.4 21 صفحۀ 11 من و درخت چنار روبهروی پنجره باهم دوست بودیم. درخت چنار هم مثل من از رفتنها سر در نمیآورد. همیشه از یکدیگر میپرسیدیم "آدمها چرا میروند؟ دنبال چه میروند؟ کجا میروند؟ درخت چنار میگفت: اگر تکه زمینی باشد که بشود در آن ریشه دواند، دیگر غمی نخواهد بود. 0 16 پنگوئنِ بزرگ. 1403/4/17 سه تک گویی: قوی تر، پیش از صبحانه، مونولوگ هرولد پینتر 2.7 1 صفحۀ 47 تو همه فکرهای منو مثل ابریشم خام از پیله میکشی بیرون. 0 1 پنگوئنِ بزرگ. 1403/4/17 سه تک گویی: قوی تر، پیش از صبحانه، مونولوگ هرولد پینتر 2.7 1 صفحۀ 45 هیچ صدایی مثل اون نمیتونست عشق رو توی دلم شعلهور کنه، آتیشم بزنه و بغض رو رَوونه گلوم کنه. مونولوگ هارولد پینتر 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1403/4/17 سه تک گویی: قوی تر، پیش از صبحانه، مونولوگ هرولد پینتر 2.7 1 صفحۀ 40 میدونستم جداییِ تو خطرناک میشه مثل روز برام روشن بود. این کارت یه تله بود که پروانه سیاه من توش پرپر میزد، البته حقیقت داره که بهترین آدما اوناییان که سکوت میکنن. مونولوگ هارولد پینتر 0 2 پنگوئنِ بزرگ. 1403/1/29 خاطرات خانه ی ابری (رمان) بهنام ناصح 3.0 2 صفحۀ 57 و درگیر سرنوشتی محتوم که گریزی در آن نیست. 0 4 پنگوئنِ بزرگ. 1403/1/29 خاطرات خانه ی ابری (رمان) بهنام ناصح 3.0 2 صفحۀ 29 چرا گاه از کسانی که دوست داشت فرار میکرد. فقط اینکه تنهایی را دوست داشت ولی پیدایش نمیکرد؟ از خود آزاری لذت میبرد؟ میخواست از همه انتقام بگيرد؟ در پی آزادی مطلق دست و پا میزد؟ 0 3 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/22 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.2 22 صفحۀ 50 عشق را میتوان از چارچوب زبان به کنش محض فرا برد و آنرا تا نهایی ترین مرزهایش پیش برد؛ به جایی که زبان به انتها میرسد و تنها فعل ناب باقی میماند. 0 4 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/22 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.2 22 صفحۀ 40 فکر کردی این حرفها میره تو هوا گم میشه؟ فکر کردی میره گم میشه؟، فکر کردی میتونی اونجا وایسی و اونطوری حرف بزنی، فکر کردی اون حس، اون حال در من فراموش میشه؟ فکر کردی من فراموش میکنم...؟ تو فکر کردی بعد از اون لحظه و اون حرفها همهچی میره و تموم میشه؟ 1 5 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/22 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.2 22 صفحۀ 37 "قید"... من "قید"ام نه؟ قیدِ تو... قیدوبندِ تو. قیدی که تورو مقید میکنه چون تو "فعل"ای. 2 27 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/22 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.2 22 صفحۀ 30 مرا از ضمیر تهی کن. بیا یک فعل صرف نشده باشیم. بیا همدیگر را صرف کنیم. 0 1 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 غول مدفون کازوئو ایشی گورو 3.6 30 صفحۀ 83 هر خاطرهای قیمت دارد و باید سفت به آن چسبید. 0 12 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 غول مدفون کازوئو ایشی گورو 3.6 30 صفحۀ 79 فکر میکنم چرا وسط این وحشیگری ها زندگی میکنم. اگر بروم در گودالی پُرِ موش زندگی کنم به اینجا شَرَف دارد. 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 غول مدفون کازوئو ایشی گورو 3.6 30 صفحۀ 50 از خودم میپرسم حس و حالِ امروزمان آیا شبیه این قطرههای باران نیست که هنوز دارد از برگهای خیسِ بالاسرمان روی ما میچکد، با این که خودِ آسمان مدتهاست نمیبارد؟ "ماندهام بدون خاطرههامان، چه بر سر عشقمان میآید؟ آیا جز اینکه رنگ ببازد و بمیرد، سرنوشت دیگری دارد؟" 0 28 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 32 تنهایی و افسردگی دو وضعیت متفاوت است. و فرد ممکن است احساس تنهایی کند بیآنکه افسرده باشد، یا افسرده باشد بی آنکه احساس تنهایی کند و علاوه بر این، ارتباط محکمی میان احساس تنهایی و فکرها و رفتار های مربوط به اقدام به خودکشی وجود دارد. 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 36 تجربهٔ تنهایی متافیزیکی مربوط به تنهایی شناختی است. به این معنا که ما هرگز نمیتوانیم حرفمان را بهدیگری بفهمانیم یا حرف دیگری را بفهمیم و بنابراین قطعا دیگران نمیتوانند مارا بفهمند. 0 1 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 52 افرادی که احساس تنهایی میکنند از اینکه روابط کافی با دیگران نداشته باشند هراسانند و در نتیجه دائماً دنبال نشانه هایی از شکست در روابطشان میگردند و همین خودش به روابطشان با دیگران آسیب میرساند و تنهاییشان را بیشتر میکند علاوه بر این ناپذیرفتگی اجتماعی موجب نگرانی از ناپذیرفتگیهای بعدی میشود و باز فرد را وا میدارد تا دنبال نشانه های تازه تری از شکست در روابطش. بگردد، در نتیجه فرد در موقعیتهای اجتماعی رو به محافظه کاری و احتیاط میآورد و نمیتواند رفتار طبیعی خودانگیخته اش را داشته باشد و همین منجر به رفتارهایی میشود که باز هم خطر ناپذیرفتگیهای تازه تر را گواهی هایی تجربی بیشتر میکند. 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 68 بر فرض اگر همه نیروها و عناصر طبیعت دست به دست هم بدهند تا در خدمت و فرمان یک نفر باشند، اگر خورشید هم به فرمان این یک نفر برآید و فرورود، اگر دریاها و رودها به میل او بخروشند و جاری، شوند و اگر زمین به خودی خود همه خواستهها و مایحتاج مطلوب او را فراهم آورد باز او درمانده و بیچاره خواهد بود تا زمانی که دست کم یک نفر را داشته باشد که شادیاش را با او قسمت کند و از احترام و دوستی او برخوردار شود. 0 0 پنگوئنِ بزرگ. 1402/12/18 فلسفه تنهایی لارس اسوندسن 3.9 44 صفحۀ 45 ما وقتی احساس تنهایی میکنیم که روابط رضایتبخشی با دیگران نداریم، حال چه به این دلیل که روابطمان اندک است چه به این دلیل که روابط فعلیمان عاری از آن نزدیکی مطلوبمان است. 0 0