بریدههای کتاب Saina Saina 1403/8/1 سریر شیشه ای؛ سرزمین خاکستر (بخش اول) جلد 7 سارا جی. ماس 4.9 1 صفحۀ 393 مردی که من عاشقش شدم تو بودی.تویی که مثل خودم درد رو میشناختی و در کنار من به تاریکی و درد قدم گذاشتی و من رو به روشنایی برگردوندی. 0 21 Saina 1403/6/18 قلمرو خار و رز؛ دربار خار و رز (بخش دوم) جلد 1 سارا جی. ماس 4.5 3 صفحۀ 216 دوستت دارم.مهم نیست آمارانتا درباره اش چه میگوید،مهم نیست اگر تنها با قلب انسانی پیش پا افتادهام است.حتی اگر بدنم را بسوزانند،دوستت خواهم داشت. 0 20 Saina 1403/5/18 سریر شیشه ای؛ امپراطوری طوفان ها (بخش اول) جلد 5 سارا جی. ماس 4.8 4 صفحۀ 305 حتی اگه مایو من رو به بردگی میکشید هم باهاش می جنگیدم.هر روز...هر ساعت ...هر نفس...تمام لحظات باقی مونده ی عمرم رو می جنگیدم تا راهی پیدا کنم و به تو برسم.این چیزی بود که وقتی از توی تاریکی والگ ها بیرون اومدی و از میان آتیشت بهم لبخند زدی فهمیدم. 0 17 Saina 1403/5/6 سریر شیشه ای؛ ملکه سایه ها (بخش دوم) جلد 4 سارا جی. ماس 4.9 3 صفحۀ 382 دوریان گفت:«خب پس به اینجا رسیدیم.» ایلین با لبخندی نصفه و نیمه گفت:«به آخر راه!» کیال با لبخندی مردد گفت:«نه.این یه آغاز جدیده!» 0 10 Saina 1403/5/6 سریر شیشه ای؛ ملکه سایه ها (بخش دوم) جلد 4 سارا جی. ماس 4.9 3 صفحۀ 379 منان پرسید:«چطوریه...عشق چطوریه؟» استرین گفت:«مثل اینه که هر روز یه کوچولو بمیری و در عین حال زنده هم باشی.وجد و شعفی اون قدر کامل که تقریبا دردناکه.من رو نابود و متلاشی کرد و دوباره از نو ساخت و به این خاطر از عشق نفرت داشتم،اما میدونستم راه فراری ازش نیست و تا ابد من و تغییر میده.اون ساحره کوچولو...عاشق اون هم بودم.جوری عاشقش بودم که نمیتونم توضیح بدم،مگر اینکه بگم قدرتمندترین احساسی بود که در تمام زندگی داشتم.قوی تر از خشم،شهوت یا جادو!» 0 7 Saina 1403/5/6 سریر شیشه ای؛ ملکه سایه ها (بخش دوم) جلد 4 سارا جی. ماس 4.9 3 صفحۀ 253 تو باعث میشی بخوام زندگی کنم روان.نه اینکه از سختی ها جون سالم به در ببرم و فقط وجود داشته باشم،بلکه زندگی کنم. 0 3 Saina 1403/5/2 سریر شیشه ای؛ ملکه سایه ها (بخش اول) جلد 4 سارا جی. ماس 4.6 2 صفحۀ 331 بعضی وقت ها اصلا چیزی به نام تصمیم درست وجود نداره.فقط انتخاب بین بین بد و بدتره 0 2 Saina 1403/2/28 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 160 صفحۀ 237 0 7 Saina 1403/2/28 پادشاه پلید (پادشاه پریان #2) جلد 2 هالی بلک 4.5 61 صفحۀ 143 0 13 Saina 1403/2/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.2 62 صفحۀ 72 0 3 Saina 1403/2/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.2 62 صفحۀ 62 0 6 Saina 1403/2/28 خردم کن طاهره مافی 4.0 162 صفحۀ 28 0 4 Saina 1403/2/28 خردم کن طاهره مافی 4.0 162 صفحۀ 174 0 4 Saina 1403/2/28 خردم کن طاهره مافی 4.0 162 صفحۀ 61 0 5
بریدههای کتاب Saina Saina 1403/8/1 سریر شیشه ای؛ سرزمین خاکستر (بخش اول) جلد 7 سارا جی. ماس 4.9 1 صفحۀ 393 مردی که من عاشقش شدم تو بودی.تویی که مثل خودم درد رو میشناختی و در کنار من به تاریکی و درد قدم گذاشتی و من رو به روشنایی برگردوندی. 0 21 Saina 1403/6/18 قلمرو خار و رز؛ دربار خار و رز (بخش دوم) جلد 1 سارا جی. ماس 4.5 3 صفحۀ 216 دوستت دارم.مهم نیست آمارانتا درباره اش چه میگوید،مهم نیست اگر تنها با قلب انسانی پیش پا افتادهام است.حتی اگر بدنم را بسوزانند،دوستت خواهم داشت. 0 20 Saina 1403/5/18 سریر شیشه ای؛ امپراطوری طوفان ها (بخش اول) جلد 5 سارا جی. ماس 4.8 4 صفحۀ 305 حتی اگه مایو من رو به بردگی میکشید هم باهاش می جنگیدم.هر روز...هر ساعت ...هر نفس...تمام لحظات باقی مونده ی عمرم رو می جنگیدم تا راهی پیدا کنم و به تو برسم.این چیزی بود که وقتی از توی تاریکی والگ ها بیرون اومدی و از میان آتیشت بهم لبخند زدی فهمیدم. 0 17 Saina 1403/5/6 سریر شیشه ای؛ ملکه سایه ها (بخش دوم) جلد 4 سارا جی. ماس 4.9 3 صفحۀ 382 دوریان گفت:«خب پس به اینجا رسیدیم.» ایلین با لبخندی نصفه و نیمه گفت:«به آخر راه!» کیال با لبخندی مردد گفت:«نه.این یه آغاز جدیده!» 0 10 Saina 1403/5/6 سریر شیشه ای؛ ملکه سایه ها (بخش دوم) جلد 4 سارا جی. ماس 4.9 3 صفحۀ 379 منان پرسید:«چطوریه...عشق چطوریه؟» استرین گفت:«مثل اینه که هر روز یه کوچولو بمیری و در عین حال زنده هم باشی.وجد و شعفی اون قدر کامل که تقریبا دردناکه.من رو نابود و متلاشی کرد و دوباره از نو ساخت و به این خاطر از عشق نفرت داشتم،اما میدونستم راه فراری ازش نیست و تا ابد من و تغییر میده.اون ساحره کوچولو...عاشق اون هم بودم.جوری عاشقش بودم که نمیتونم توضیح بدم،مگر اینکه بگم قدرتمندترین احساسی بود که در تمام زندگی داشتم.قوی تر از خشم،شهوت یا جادو!» 0 7 Saina 1403/5/6 سریر شیشه ای؛ ملکه سایه ها (بخش دوم) جلد 4 سارا جی. ماس 4.9 3 صفحۀ 253 تو باعث میشی بخوام زندگی کنم روان.نه اینکه از سختی ها جون سالم به در ببرم و فقط وجود داشته باشم،بلکه زندگی کنم. 0 3 Saina 1403/5/2 سریر شیشه ای؛ ملکه سایه ها (بخش اول) جلد 4 سارا جی. ماس 4.6 2 صفحۀ 331 بعضی وقت ها اصلا چیزی به نام تصمیم درست وجود نداره.فقط انتخاب بین بین بد و بدتره 0 2 Saina 1403/2/28 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 160 صفحۀ 237 0 7 Saina 1403/2/28 پادشاه پلید (پادشاه پریان #2) جلد 2 هالی بلک 4.5 61 صفحۀ 143 0 13 Saina 1403/2/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.2 62 صفحۀ 72 0 3 Saina 1403/2/28 ویرانم کن (۱.۵) طاهره مافی 4.2 62 صفحۀ 62 0 6 Saina 1403/2/28 خردم کن طاهره مافی 4.0 162 صفحۀ 28 0 4 Saina 1403/2/28 خردم کن طاهره مافی 4.0 162 صفحۀ 174 0 4 Saina 1403/2/28 خردم کن طاهره مافی 4.0 162 صفحۀ 61 0 5