بریده‌های کتاب زینب شهسوار

آدم عاقل باید در وجود خودش هم صحبت مناسبی بیابد.

شیطان، دشمنی بسیا. حرفه ای است. گاهی شیطنت شیطان این است که اولویت‌های انسان را تغییر دهد و او را از انجام کار واجب به کار مستحب مشغول بدارد.

امام، فطرت مطلق است.

محبت شدید برای انسان اشتیاق ایجاد میکند، شوق، محبتی است که موجب گرایش شدید انسان می گردد.

گاهی هم عادت ها، حجاب درک حقیقت می‌شوند.

وطن حکمت اهل ایمان است.

عوامل تبلیغ اسلام توده مردم بوده اند نه یک دستگاه طویل و عریض تبلیغاتی ‌

یک ملت را می‌توان با زور مطیع کرد، اما نمی‌توان با زور جهش و جنبش و عشق و ایمان در او به وجود آورد‌. قلمرو زور و زر محدود است. شاهکارهای بشری تنها معلول عشق و ایمان است.

در دوره اسلام دیگر سخن از تخمه شاهی نیست. بچه رویگر و بچه ماهیگیر و بچه برده و بچه درویش هم احیانا در خود چنین صلاحیتی می بیند. همت بلند می دارد و به عالی ترین مقام می رسد . در دوره اسلام اتکای سلاطین بیشتر به لیاقت خودشان است نه به نژادشان.

اسلام از ایران ثنویت و آتش پرستی و هوم پرستی و آفتاب پرستی را گرفت و به جای آن توحید و خداپرستی داد خدمت اسلام به ایران از این لحاظ بیش از خدمت این دین به عربستان است زیرا جاهلیت عرب تنها دچار شرک در عبادت بود اما جاهلیت ایران علاوه بر این گرفتار شک در خالقیت بود.

چیزی که اسلام از ایران گرفت تشتت افکار و عقاید مذهبی بود و بجای آن وحدت عقیده برقرار کرد این کار برای اولین بار بوسیله اسلام در این مرز و بوم صورت گرفت مردم شرق و غرب و شمال و جنوب این کشور که برخی سامی و برخی آریایی بودند و زبان ها و عقاید گوناگون داشتند و تا آن وقت رابط میان آنها فقط زور و حکومت بود. برای اولین بار به یک فلسفه گرویدند. فکر واحد، آرمان واحد ،ایده آل واحد پیدا کردند‌ . احساسات برادری میان آنها پیدا شد هرچند این کار به تدریج در طول چهار قرن انجام گرفت ولی سرانجام صورت گرفت و از آن وقت تاکنون در حدود نود و هشت درصد این مردم چنین اند.

علت تشیع ایرانیان و علت مسلمان شدنشان یک چیز است. ایرانی روح خود را با اسلام سازگار دید و گمگشته خویش را در اسلام یافت . مردم ایران که طبعا مردمی باهوش بودند و بعلاوه سابقه فرهنگ و تمدن داشتند؛ بیش از هر ملت دیگر نسبت به اسلام شیفتگی نشان دادند و به آن خدمت کردند.

آدم همیشه یک قدم با آرمان‌هایش فاصله دارد. اگر در فکر طی کردن قدم آخر باشی، فقط هنگام مرگ متوجه اشتباه خود خواهی شد.

اگر از مرگ بترسم چطور میتوانم شهادت را برای خود رقم بزنم؟