بریدههای کتاب Zed Zed 1403/12/24 مرگ یزدگرد [مجلس شاه کشی] بهرام بیضایی 4.4 25 صفحۀ 29 آیا مرگ هم به من پشت کرده است؟ 0 6 Zed 1403/11/1 آرش بهرام بیضایی 3.9 1 صفحۀ 53 و من مردمی را میشناسم که هنوز میگویند؛ آرش باز خواهد گشت. 0 17 Zed 1403/11/1 آرش بهرام بیضایی 3.9 1 صفحۀ 41 همه کس به تو پشت کرده اند آرش _ تو تنهائی. آرش میخروشد: من بیزارم. _از دشمن؟ این فریاد میکند: و بیشتر از دوست. 0 3 Zed 1403/8/11 شکارگاه آنتون چخوف 3.5 0 صفحۀ 221 0 2 Zed 1403/7/5 امپراطوری درهم شکسته؛ پادشاه خارها جلد 2 مارک لارنس 5.0 1 صفحۀ 23 ماکین پرسید:«این قراره از همون مواقعی باشه که تا آخرین لحظه وانمود میکنی هیچ نقشه ای نداری؟ ولی بعدش معلوم میشه واقعا هم نقشه ای نداشتی؟ 0 0 Zed 1403/7/5 امپراطوری درهم شکسته؛ پادشاه خارها جلد 2 مارک لارنس 5.0 1 صفحۀ 438 هیچ صدایی اعصاب خردکن تر از سروصدای آن بچه نبود و هیچ چیز غم انگیز تر از سکوتی که با مرگ او حاکم شده نیست. 0 0 Zed 1403/7/5 امپراطوری درهم شکسته؛ پادشاه خارها جلد 2 مارک لارنس 5.0 1 صفحۀ 115 میگویند زمان آموزگار فوق العادهای است، ولی بدبختانه تمام شاگردانش را میکشد. 0 0 Zed 1403/4/24 کلید لوکی مارک لارنس 3.5 0 صفحۀ 571 برای بعضی آدمها میل به گرفتن انتقام میتواند کششی باشد که از خطری به خطر دیگر هدایتشان کند، میتواند ببلعدشان، نوری سوزان که از تمام نورهای دیگر درخشانتر است و آدم را در برابر خطر کور و نسبت به احتیاط کر میکند. بعضی این افراد را شجاع مینامند. من آنها را احمق میخوانم و خودم را شاهزاده احمق ها میدانم. 0 0 Zed 1403/4/23 شاهزاده احمق ها: جنگ ملکه سرخ جلد 1 مارک لارنس 3.3 1 صفحۀ 435 «تو؟» صدای اسنوری که میایستاد، با اسلاگ ترکیب شده بود. «منم که وقتی حرکت میکنم شمال باید ازم بترسه.» 0 2 Zed 1403/3/29 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 154 صفحۀ 269 «عصبانی بودم،اما نه از دست تو. از دست تقدیری که برام رقم خورده عصبانی بودم. چون متوجه شدم برای اینکه به اون چه میخوای برسی، من باید از تنها چیز که تو عمرم خواستهم دست بکشم.» 0 0 Zed 1403/3/29 دختر خوب، خون بد: دنباله ای بر رمان «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» هالی جکسون 4.5 62 صفحۀ 279 «شرط میبندم همه از اون روزی وحشت دارن که پیپا فیتز_آموبی در خونهشون رو بزنه.» 0 2 Zed 1403/3/24 سپید دندان جک لندن 4.5 7 صفحۀ 288 دنبال درشکه دوید، موهای پشتش همچنان راست بود. مثل اینکه میخواست به اسب ها بفهماند که باید مراقب حرکاتشان باشند، چون اربابش را داشتند میبردند. 0 4 Zed 1403/3/24 آوای وحش جک لندن 3.7 23 صفحۀ 85 ولی قبیله هنوز به یاد روح سگی بود که پیشاپیش گرگ ها میدوید. 0 0 Zed 1403/3/24 بادام وون پیونگ سون 3.9 253 صفحۀ 74 اینکه در جواب حرف دیروزش گفتم "مشکلی ندارم" کار درستی نبود. "فقط می تونید من رو به حال خودم بگذارید"، این پاسخی بود که باید میدادم. 0 0
بریدههای کتاب Zed Zed 1403/12/24 مرگ یزدگرد [مجلس شاه کشی] بهرام بیضایی 4.4 25 صفحۀ 29 آیا مرگ هم به من پشت کرده است؟ 0 6 Zed 1403/11/1 آرش بهرام بیضایی 3.9 1 صفحۀ 53 و من مردمی را میشناسم که هنوز میگویند؛ آرش باز خواهد گشت. 0 17 Zed 1403/11/1 آرش بهرام بیضایی 3.9 1 صفحۀ 41 همه کس به تو پشت کرده اند آرش _ تو تنهائی. آرش میخروشد: من بیزارم. _از دشمن؟ این فریاد میکند: و بیشتر از دوست. 0 3 Zed 1403/8/11 شکارگاه آنتون چخوف 3.5 0 صفحۀ 221 0 2 Zed 1403/7/5 امپراطوری درهم شکسته؛ پادشاه خارها جلد 2 مارک لارنس 5.0 1 صفحۀ 23 ماکین پرسید:«این قراره از همون مواقعی باشه که تا آخرین لحظه وانمود میکنی هیچ نقشه ای نداری؟ ولی بعدش معلوم میشه واقعا هم نقشه ای نداشتی؟ 0 0 Zed 1403/7/5 امپراطوری درهم شکسته؛ پادشاه خارها جلد 2 مارک لارنس 5.0 1 صفحۀ 438 هیچ صدایی اعصاب خردکن تر از سروصدای آن بچه نبود و هیچ چیز غم انگیز تر از سکوتی که با مرگ او حاکم شده نیست. 0 0 Zed 1403/7/5 امپراطوری درهم شکسته؛ پادشاه خارها جلد 2 مارک لارنس 5.0 1 صفحۀ 115 میگویند زمان آموزگار فوق العادهای است، ولی بدبختانه تمام شاگردانش را میکشد. 0 0 Zed 1403/4/24 کلید لوکی مارک لارنس 3.5 0 صفحۀ 571 برای بعضی آدمها میل به گرفتن انتقام میتواند کششی باشد که از خطری به خطر دیگر هدایتشان کند، میتواند ببلعدشان، نوری سوزان که از تمام نورهای دیگر درخشانتر است و آدم را در برابر خطر کور و نسبت به احتیاط کر میکند. بعضی این افراد را شجاع مینامند. من آنها را احمق میخوانم و خودم را شاهزاده احمق ها میدانم. 0 0 Zed 1403/4/23 شاهزاده احمق ها: جنگ ملکه سرخ جلد 1 مارک لارنس 3.3 1 صفحۀ 435 «تو؟» صدای اسنوری که میایستاد، با اسلاگ ترکیب شده بود. «منم که وقتی حرکت میکنم شمال باید ازم بترسه.» 0 2 Zed 1403/3/29 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 154 صفحۀ 269 «عصبانی بودم،اما نه از دست تو. از دست تقدیری که برام رقم خورده عصبانی بودم. چون متوجه شدم برای اینکه به اون چه میخوای برسی، من باید از تنها چیز که تو عمرم خواستهم دست بکشم.» 0 0 Zed 1403/3/29 دختر خوب، خون بد: دنباله ای بر رمان «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» هالی جکسون 4.5 62 صفحۀ 279 «شرط میبندم همه از اون روزی وحشت دارن که پیپا فیتز_آموبی در خونهشون رو بزنه.» 0 2 Zed 1403/3/24 سپید دندان جک لندن 4.5 7 صفحۀ 288 دنبال درشکه دوید، موهای پشتش همچنان راست بود. مثل اینکه میخواست به اسب ها بفهماند که باید مراقب حرکاتشان باشند، چون اربابش را داشتند میبردند. 0 4 Zed 1403/3/24 آوای وحش جک لندن 3.7 23 صفحۀ 85 ولی قبیله هنوز به یاد روح سگی بود که پیشاپیش گرگ ها میدوید. 0 0 Zed 1403/3/24 بادام وون پیونگ سون 3.9 253 صفحۀ 74 اینکه در جواب حرف دیروزش گفتم "مشکلی ندارم" کار درستی نبود. "فقط می تونید من رو به حال خودم بگذارید"، این پاسخی بود که باید میدادم. 0 0