معرفی کتاب کلید لوکی اثر مارک لارنس مترجم امیررضا لطفی پناه

کلید لوکی

کلید لوکی

مارک لارنس و 3 نفر دیگر
3.6
5 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

12

شابک
9786009871308
تعداد صفحات
672
تاریخ انتشار
1398/2/3

توضیحات

        ملکه ی سرخ تمام طول مدت حکمرانی اش،در جنگی طولانی در حال مبارزه بوده که در خفا شروع شده است،جنگی علیه نیروهایی که پشت ملت ها قرار دارندو بر سر چیزهایی مهم تر از طلا و زمین،قوی ترین سلاحش خواهر خاموش است،که اکثر مردم او را نمی بینند و تمام مردم از او صحبت نمی کنند.نوه ی ملکه سرخ،شاهزاده جالان کندث،که غمار باز و اغوا گر است،کسی است که می تواند خواهر خاموش را ببیند،جال که ازنقشش به عنوان اشراف زاده ای خرده پا راضی است،وانمود میکند  که عجوزه ی پیر را نمی بیند.ولی جنگی با مردگان زنده در پیش است و ملکه ی سرخ از خانواده اش می خواهد که از سرزمین شان حفاظت کنند،جال فکر میکند این جنگ،چیزی نیست که بر او تاثیری داشته باشد ان در اشتباه است...پس از اینکه از تله ای مرگبار که توسط خواهر خاموش آماده شده است می گریزد،جال متوجه می شود که سرنوشتش به شکلی جادویی با جنگجویی وایکینگ گره خورده است. درهمان حین که این دو به سفری برای از بین بردن طلسم پا می گذارندو با خطراتی مهلک،زنانی مشتاق و شاهزاده ای نو کیسه به نام جورگ آنکراث در راه رو به رو می شوند،جال به مرور به روشنایی ضعیفی حقیقت دست می یابد،او و وایکینگ تنها مهره هایی در یک بازی هستند و ملکه ی سرخ صفحه ی بازی را کنترل می کند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به کلید لوکی

لیست‌های مرتبط به کلید لوکی

یادداشت‌ها

ستایش عبدوس

ستایش عبدوس

1404/7/2 - 08:34

          خب این کتاب دوم از مجموعه ملکه سرخ هم به اتمام رسید :")
راستیتش این کتاب رو بیشتر از کتاب اول این مجموعه دوست داشتم ولی یه سری نکات منفی کتاب باعث شد مثل کتاب قبلی این هم بهش ۴ بدم
این نظر شخصی خودمه...آری
اول
قسمت اول داستان یه جورایی وایب و همون روند مسافرت و سفر کردنشون مثل کتاب قبل رو دنبال میکردیم و تا نزدیک ۱۰۰ صفحه و خورده ای طول کشید تا داستان به سوی دیگه و هدف دیگه ای کشیده بشه و شخصیت های جدیدی اضافه بشن
دوم
مهم ترین مسئله حجم زیاد کتاب دوم بود که یهو از کتاب ۴۰۰ و خورده ای به ۶۰۰ و خورده ای رسید و یکم طاقت فرسا بود تموم کردنش..و ممکنه موجب ریدینگ اسلامپ بشه...که باعث شد دیرتر تموم کنم
سوم
هنوز که هنوزه بعضی از فصل ها طولانین و باعث میشه خواننده کشش پیدا نکنه بتونه یک فصل رو بخونه و به خیلی چیزها پرداخته شده گاهی اوقات که حتی اگه نوشته نشه چیز زیادی کم نمیشه
چهارم
یه چیز خیلی عالی این جلد اینکه اتفاق های جالبی میوفته و در مورد گذشته و حقایق خاک خورده ی زیادی رو بیان میکنه و این ها میتونم بگم باعث شد بیشتر بخونم و جایی که توقع نداشتی با پلات و اطلاعات جدیدی روبه رو میشدیم
پنجم
شاهد رشد شخصیت جالان تو این جلد بودیم که نسبت به جلد اول تغییر کرده بود کم و بیش و زیباترش کرد..ولی هنوز جالان ما همون بزدل و ترسو و متقلبه و خوبه یهو به آدم دیگه ای تبدیل نشد...هنوزم با این اخلاقیاتش بیشتر از بقیه شخصیت ها دوسش دارم :))))))))
ششم
یکی از نکات منفی این بود که یه مدتی جالان و اسنوری از هم جدا شدن و این یه کم ناراحت کنندست چون تو جلد یک همیشه پشت به پشت هم بودن و در هر شرایطی کنار هم حضور نداشتند و غیبت اسنوری در این جلد دیده میشه تا یه مدت کوتاهی
هفتم
خوشحالم هنوز نویسنده از کلمات طنزش در جاهایی که نیاز بود اما کم استفاده میکرد و باعث میشد لحظاتی لبخند رو لب بمونیم و از حرف های جالان و اتفاقات دیگه خندم بگیره XD
هشتم
و پایان این کتاب بخوام صحبت کنم و مخصوصا آخرین جمله ی کتاب کل داستان رو رو محور دیگه انداخت و تغییر داد و اصن طبق تصوراتم پیش نرفت...محشر بود
        

0