بریدههای کتاب سایه سایه 1404/5/27 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 331 آدم تا داستان نخواند معنی زندگی را نمی فهمد. 0 1 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 206 0 7 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 203 عشق و هراس سر کوفته او را از درون می خورد و پوک می کرد. عشق به آدمی ناشناخته و هراس از آدم های آشنا. 0 11 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 203 چه می خواست که به او بگوید خودش هم نمی دانست. هر حرف شاید مثل تیر خطا او را فراری می داد و در گرد و غبار پی اش دیگر محال بود که او را ببیند. 0 0 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 177 تنهایی و غم غربت در جانش چنگ انداخت، غربتی که در میان شهر آشنا گریبانش را گرفته بود. چقدر انسان تنهاست. مثل پر کاه در هوای طوفانی. 1 1 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 175 اما وقتی که شب می آمد، همه غصه ها و رنج ها می آمدند. 1 1 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 175 فکر می کرد آدم ها بیهوده راه می رودند . همه چیز جور دیگری بود، رنگ ها واقعی نبودند و زمان کند می گذشت. 0 0 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 154 خودتان او را بالا برده اید، و حالا پایین آوردنش خیلی سخت است. 0 1 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 90 0 1 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 73 0 88 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 72 توی این مملکت پیش از این که به سی سالگی برسیم تباه می شویم . 0 1 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 32 نمی دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می شود حس کرد . 0 1 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 17 0 1 سایه 1404/5/11 تفکر طراحی: فهم چگونگی تفکر و کار طراحان نایجل کراس 4.0 1 صفحۀ 98 یکی از مستقیم ترین راه های ما برای تلاش جهت دانستن آنچه در سر مردم می گذرد، این است که از آن ها بخواهیم خودشان به ما بگویند. البته این کار دشوار است، زیرا مردم همیشه نمی دانند چه در سر دارند؛ چه برسد به اینکه آن را بیان کنند. 0 0 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 340 شکست بعد از پایمردی دراز مدت به مراتب باشکوه تر است از تلاش نکردن و شکست نخوردن. 0 4 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 323 اما داروتیا همه چیز را به یاد سپرد، همان طور که همه ما به وضوح برهه هایی از زندگی مان را به یاد می سپاریم که در آن ها امیدی خوش می میرد یا انگیزه ای نو زاده می شود . 0 2 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 303 ما حتی از پذیرش کامل اعترافات حقارت بار خودمان هم به خشم می آییم، چه رسد به این که کاملا واضح و شمرده، از دهان یک ناظر نزدیک، زمزمه های آشفته کننده ای را بشنویم که می کوشیم بیمارگونه بخوانیم شان و چنان علیه شان موضع می گیریم که انگار موجب حیرت شده اند! 0 1 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 245 0 1 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 241 به این ترتیب، آدم در بیم و امیدها و حق شناسی های اطرافیان جایی پیدا می کند. قدرت هم چیزی است که وقتی وارد این محدوده ظریف بشود خودش را تکثیر می کند. 0 1 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 153 اما اگر کسی با دقت به تلاقی بی سر و صدای سرنوشت ها نگاه کند، زمینه چینی آهسته تاثیرگذاری زندگی یکی بر زندگی دیگری را می بیند که حاکی از بازی حساب شده ای است با ما که بی اعتنا یا با نگاه سرد به هم نوع ناآشنای خود می نگریم . سرنوشت ، که بازیگران نمایش مان را در مشت خود گرفته است ، با نیشخند تماشا می کند ... 0 4
بریدههای کتاب سایه سایه 1404/5/27 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 331 آدم تا داستان نخواند معنی زندگی را نمی فهمد. 0 1 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 206 0 7 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 203 عشق و هراس سر کوفته او را از درون می خورد و پوک می کرد. عشق به آدمی ناشناخته و هراس از آدم های آشنا. 0 11 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 203 چه می خواست که به او بگوید خودش هم نمی دانست. هر حرف شاید مثل تیر خطا او را فراری می داد و در گرد و غبار پی اش دیگر محال بود که او را ببیند. 0 0 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 177 تنهایی و غم غربت در جانش چنگ انداخت، غربتی که در میان شهر آشنا گریبانش را گرفته بود. چقدر انسان تنهاست. مثل پر کاه در هوای طوفانی. 1 1 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 175 اما وقتی که شب می آمد، همه غصه ها و رنج ها می آمدند. 1 1 سایه 1404/5/25 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 175 فکر می کرد آدم ها بیهوده راه می رودند . همه چیز جور دیگری بود، رنگ ها واقعی نبودند و زمان کند می گذشت. 0 0 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 154 خودتان او را بالا برده اید، و حالا پایین آوردنش خیلی سخت است. 0 1 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 90 0 1 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 73 0 88 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 72 توی این مملکت پیش از این که به سی سالگی برسیم تباه می شویم . 0 1 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 32 نمی دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می شود حس کرد . 0 1 سایه 1404/5/23 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 486 صفحۀ 17 0 1 سایه 1404/5/11 تفکر طراحی: فهم چگونگی تفکر و کار طراحان نایجل کراس 4.0 1 صفحۀ 98 یکی از مستقیم ترین راه های ما برای تلاش جهت دانستن آنچه در سر مردم می گذرد، این است که از آن ها بخواهیم خودشان به ما بگویند. البته این کار دشوار است، زیرا مردم همیشه نمی دانند چه در سر دارند؛ چه برسد به اینکه آن را بیان کنند. 0 0 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 340 شکست بعد از پایمردی دراز مدت به مراتب باشکوه تر است از تلاش نکردن و شکست نخوردن. 0 4 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 323 اما داروتیا همه چیز را به یاد سپرد، همان طور که همه ما به وضوح برهه هایی از زندگی مان را به یاد می سپاریم که در آن ها امیدی خوش می میرد یا انگیزه ای نو زاده می شود . 0 2 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 303 ما حتی از پذیرش کامل اعترافات حقارت بار خودمان هم به خشم می آییم، چه رسد به این که کاملا واضح و شمرده، از دهان یک ناظر نزدیک، زمزمه های آشفته کننده ای را بشنویم که می کوشیم بیمارگونه بخوانیم شان و چنان علیه شان موضع می گیریم که انگار موجب حیرت شده اند! 0 1 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 245 0 1 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 241 به این ترتیب، آدم در بیم و امیدها و حق شناسی های اطرافیان جایی پیدا می کند. قدرت هم چیزی است که وقتی وارد این محدوده ظریف بشود خودش را تکثیر می کند. 0 1 سایه 1404/5/2 میدل مارچ: داستان یک شهر جلد 1 جورج الیوت 4.3 6 صفحۀ 153 اما اگر کسی با دقت به تلاقی بی سر و صدای سرنوشت ها نگاه کند، زمینه چینی آهسته تاثیرگذاری زندگی یکی بر زندگی دیگری را می بیند که حاکی از بازی حساب شده ای است با ما که بی اعتنا یا با نگاه سرد به هم نوع ناآشنای خود می نگریم . سرنوشت ، که بازیگران نمایش مان را در مشت خود گرفته است ، با نیشخند تماشا می کند ... 0 4