بریدههای کتاب نرگس عمویی نرگس عمویی دیروز مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 26 صفحۀ 2 یک بار پدربزرگ پارک به مادرم گفت:« توی یه کپه سنگ، همه که نمیتونن سنگِ بالایی باشن، بعضیها باید سنگ زیری باشن که بالاییها رو نگه دارن.» 2 38 نرگس عمویی 3 روز پیش شیطان لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.0 64 صفحۀ 89 دیوانهتر از همه، بیتردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را میبینند که در خود نمیبینند. 0 6 نرگس عمویی 5 روز پیش ساداکو و هزار درنای کاغذی الینور کوئر 4.3 32 صفحۀ 48 این است فریاد ما، این است آرزوی ما: صلح در تمام دنیا. 0 6 نرگس عمویی 5 روز پیش ساداکو و هزار درنای کاغذی الینور کوئر 4.3 32 صفحۀ 16 سخنان محبتآمیز پدر و مادر باعث دلگرمی ساداکو شد و ترسش ریخت، با خود فکر کرد: آنها من را دوست دارند و همین برایم کافی است. مهم نیست چه پیش بیاید. 0 3 نرگس عمویی 5 روز پیش ساداکو و هزار درنای کاغذی الینور کوئر 4.3 32 صفحۀ 8 با وجودی که بمب اتمی نه سال قبل بر روی شهر هیروشیما انداخته شده بود، هنوز هم بسیاری از مردم بر اثر این بیماری جان میسپردند. 0 4 نرگس عمویی 1404/4/10 لهجهها اهلی نمیشوند خالد مطاوع 4.1 35 صفحۀ 170 از جنگیدن خستهام. همهٔ عمرم جنگیدم. فقط میخوام از یهچیز مطمئن باشم؛ اینکه صبح که بیدار میشم، درخت انجیرم هنوز درخت انجیر من باشه. همین. 1 63 نرگس عمویی 1404/4/8 از کاپ تا کیپ: سفر به آخر دنیا رضا پاکروان 4.3 10 صفحۀ 217 شرایطی که مرا به ارتکاب چنان خشونتی در مورد یک انسان دیگر سوق داده بود، برایم قابل قبول نبود. 0 5 نرگس عمویی 1404/4/2 از کاپ تا کیپ: سفر به آخر دنیا رضا پاکروان 4.3 10 صفحۀ 196 من به معجزه اعتقادی ندارم. اما به تصادفهای خارقالعاده اعتقاد دارم و اعتقاد دارم که سفر امکان بروز این تصادفات را زیاد میکند. 0 6 نرگس عمویی 1404/4/2 از کاپ تا کیپ: سفر به آخر دنیا رضا پاکروان 4.3 10 صفحۀ 192 گفتم:« این ایران نبود، هرچی از مملکت من یادت میماند، این را اول همه نگذار.» 0 55 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 67 «آیا روز تباهشدهای بود؟» نه، اینچنین نبود، بیتردید، مرگ را بیشتر از هر زمان دیگری در کنارم احساس کرده بودم، در حالی که اطراف این میدان راه میرفتم و به خودم تلقین میکردم خانهام همین حوالی است. 0 13 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 61 اکنون در چه رژیمی زندگی میکنیم؟ محال است بدانم، اما اطمینان دارم در دورهٔ دروغهای سیستماتیک زندگی میکنیم. 0 5 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 60 «این کلیساها هستند که آب میروند نه مذاهب.» 0 1 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 59 خطر، تابو و ممنوعیتی که حولوحوش هر چیزی ایجاد شود، آن را به امری بینهایت مطلوب و جذاب تبدیل خواهد کرد. 0 1 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 33 جوانانی که در گذشته قصد داشتند معمار، خواننده، سرآسپز و فوتبالیست شوند اکنون رؤیای سیرکبازشدن، طناببازشدن،دلقکشدن، حفظ تعادل روی طناب و جادوگرشدن را در سر میپرورانند. اینچنین است که روزگار تغییر میکند. 0 2 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 32 هرچیزی که در گذشته هنری بود- همچون باله، اپرا، نقاشی، مجسمهسازی، ادبیات، موسیقی فاخر و عواطف بشری- تا سر حدّ نابودی یا اضمحلال ماهیت پیش رفته است. 0 2 نرگس عمویی 1404/3/23 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 17 برای آدمهایی مثل من که متعلق به دوران دیگری هستیم، زندگی بدون کتابفروشیها، کتابخانهها و سینماها زندگی بیروحی است. 0 33 نرگس عمویی 1404/3/20 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.0 444 صفحۀ 53 محزون است که حتی کاری نکرده باشی که افسوسش را بخوری. 0 31 نرگس عمویی 1404/3/16 ملکوت بهرام صادقی 3.7 54 صفحۀ 54 مادرم را زیادتر از ستارهها و آبها دوست میداشتم. او مایهٔ همهٔ خوبیهای من بود و با رفتنش دیو من آزاد میشد. 0 8 نرگس عمویی 1404/3/12 ریمل آریل دورفمن 3.6 8 صفحۀ 60 هر آدمی وقتی بمیرد این فرایند غیبشدن را تجربه میکند. من تنها کسیام که زنده این را تجربه کرده. 0 49 نرگس عمویی 1404/3/12 ریمل آریل دورفمن 3.6 8 صفحۀ 60 مردم به دام انتظارهایی میافتند که دیگران ازشن دارند. 0 14
بریدههای کتاب نرگس عمویی نرگس عمویی دیروز مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 26 صفحۀ 2 یک بار پدربزرگ پارک به مادرم گفت:« توی یه کپه سنگ، همه که نمیتونن سنگِ بالایی باشن، بعضیها باید سنگ زیری باشن که بالاییها رو نگه دارن.» 2 38 نرگس عمویی 3 روز پیش شیطان لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.0 64 صفحۀ 89 دیوانهتر از همه، بیتردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را میبینند که در خود نمیبینند. 0 6 نرگس عمویی 5 روز پیش ساداکو و هزار درنای کاغذی الینور کوئر 4.3 32 صفحۀ 48 این است فریاد ما، این است آرزوی ما: صلح در تمام دنیا. 0 6 نرگس عمویی 5 روز پیش ساداکو و هزار درنای کاغذی الینور کوئر 4.3 32 صفحۀ 16 سخنان محبتآمیز پدر و مادر باعث دلگرمی ساداکو شد و ترسش ریخت، با خود فکر کرد: آنها من را دوست دارند و همین برایم کافی است. مهم نیست چه پیش بیاید. 0 3 نرگس عمویی 5 روز پیش ساداکو و هزار درنای کاغذی الینور کوئر 4.3 32 صفحۀ 8 با وجودی که بمب اتمی نه سال قبل بر روی شهر هیروشیما انداخته شده بود، هنوز هم بسیاری از مردم بر اثر این بیماری جان میسپردند. 0 4 نرگس عمویی 1404/4/10 لهجهها اهلی نمیشوند خالد مطاوع 4.1 35 صفحۀ 170 از جنگیدن خستهام. همهٔ عمرم جنگیدم. فقط میخوام از یهچیز مطمئن باشم؛ اینکه صبح که بیدار میشم، درخت انجیرم هنوز درخت انجیر من باشه. همین. 1 63 نرگس عمویی 1404/4/8 از کاپ تا کیپ: سفر به آخر دنیا رضا پاکروان 4.3 10 صفحۀ 217 شرایطی که مرا به ارتکاب چنان خشونتی در مورد یک انسان دیگر سوق داده بود، برایم قابل قبول نبود. 0 5 نرگس عمویی 1404/4/2 از کاپ تا کیپ: سفر به آخر دنیا رضا پاکروان 4.3 10 صفحۀ 196 من به معجزه اعتقادی ندارم. اما به تصادفهای خارقالعاده اعتقاد دارم و اعتقاد دارم که سفر امکان بروز این تصادفات را زیاد میکند. 0 6 نرگس عمویی 1404/4/2 از کاپ تا کیپ: سفر به آخر دنیا رضا پاکروان 4.3 10 صفحۀ 192 گفتم:« این ایران نبود، هرچی از مملکت من یادت میماند، این را اول همه نگذار.» 0 55 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 67 «آیا روز تباهشدهای بود؟» نه، اینچنین نبود، بیتردید، مرگ را بیشتر از هر زمان دیگری در کنارم احساس کرده بودم، در حالی که اطراف این میدان راه میرفتم و به خودم تلقین میکردم خانهام همین حوالی است. 0 13 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 61 اکنون در چه رژیمی زندگی میکنیم؟ محال است بدانم، اما اطمینان دارم در دورهٔ دروغهای سیستماتیک زندگی میکنیم. 0 5 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 60 «این کلیساها هستند که آب میروند نه مذاهب.» 0 1 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 59 خطر، تابو و ممنوعیتی که حولوحوش هر چیزی ایجاد شود، آن را به امری بینهایت مطلوب و جذاب تبدیل خواهد کرد. 0 1 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 33 جوانانی که در گذشته قصد داشتند معمار، خواننده، سرآسپز و فوتبالیست شوند اکنون رؤیای سیرکبازشدن، طناببازشدن،دلقکشدن، حفظ تعادل روی طناب و جادوگرشدن را در سر میپرورانند. اینچنین است که روزگار تغییر میکند. 0 2 نرگس عمویی 1404/3/24 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 32 هرچیزی که در گذشته هنری بود- همچون باله، اپرا، نقاشی، مجسمهسازی، ادبیات، موسیقی فاخر و عواطف بشری- تا سر حدّ نابودی یا اضمحلال ماهیت پیش رفته است. 0 2 نرگس عمویی 1404/3/23 بادها ماریو بارگاس یوسا 3.4 10 صفحۀ 17 برای آدمهایی مثل من که متعلق به دوران دیگری هستیم، زندگی بدون کتابفروشیها، کتابخانهها و سینماها زندگی بیروحی است. 0 33 نرگس عمویی 1404/3/20 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.0 444 صفحۀ 53 محزون است که حتی کاری نکرده باشی که افسوسش را بخوری. 0 31 نرگس عمویی 1404/3/16 ملکوت بهرام صادقی 3.7 54 صفحۀ 54 مادرم را زیادتر از ستارهها و آبها دوست میداشتم. او مایهٔ همهٔ خوبیهای من بود و با رفتنش دیو من آزاد میشد. 0 8 نرگس عمویی 1404/3/12 ریمل آریل دورفمن 3.6 8 صفحۀ 60 هر آدمی وقتی بمیرد این فرایند غیبشدن را تجربه میکند. من تنها کسیام که زنده این را تجربه کرده. 0 49 نرگس عمویی 1404/3/12 ریمل آریل دورفمن 3.6 8 صفحۀ 60 مردم به دام انتظارهایی میافتند که دیگران ازشن دارند. 0 14