بریدههای کتاب Haniyeh samani Haniyeh samani 2 روز پیش زنان کوچک لوییزا می الکوت 4.2 97 صفحۀ 429 ای کاش هیچوقت بزرگ نمی شدیم. ولی غنچه ها گل می شوند، بچه گربه ها گربه... و فقط می ماند افسوس! 0 1 Haniyeh samani 1404/1/7 زنان کوچک لوییزا می الکوت 4.2 97 صفحۀ 208 فقر نمی تواند یک عاشق واقعی را فراری بدهد. 0 3 Haniyeh samani 1404/1/5 زنان کوچک لوییزا می الکوت 4.2 97 صفحۀ 102 0 0 Haniyeh samani 1404/1/5 زنان کوچک لوییزا می الکوت 4.2 97 صفحۀ 91 0 0 Haniyeh samani 1404/1/3 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 397 0 1 Haniyeh samani 1404/1/3 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 402 ولی عاشقش بودم یا نه؟ عشقم بالغ بود یا نابالغ؟ خب، روش خودم را برای فهمیدن این موضوع داشتم: وقتی عاشقم که از مرگ او به اندازه ی مرگ خودم وحشت داشته باشم. 0 0 Haniyeh samani 1404/1/3 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 385 نباید هميشه به خود آسان گرفت. گاهی بخشیدن خود کاری نابخشودنی است. 0 0 Haniyeh samani 1404/1/3 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 374 عادت داشت نوک خودکار را بین لب هایش بگیرد. یک روز جامدادی اش را دزدیدم و تمام خودکار هایش را بوسیدم. می دانم صورت خوشی ندارد، ولی عصر خودمانی ای بود، فقط من و خودکار ها. وقتی بابا آمد خانه ازم پرسید چرا لب هایم آبی شده. میخواستم بگویم برا اینکه او آبی می نویسد. همیشه آبی. 4 54 Haniyeh samani 1404/1/2 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 361 آقای وایت داد زد <<ساکت!>>انگار روز حساب بود و نقشی حیاتی در مرتب کردن ارواح داشت. خفه شدیم. فایده ای نداشت. سکوت دستوری باز هم پر سرو صداست. 0 0 Haniyeh samani 1404/1/2 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 361 به من لبخند زد. من هم لبخند زدم. اگر می دانستم دو ماه بعد زندگی اش را به دست خودش پایان خواهد داد به جای خندیدن گریه میکردم. 0 0 Haniyeh samani 1404/1/2 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 360 0 0 Haniyeh samani 1403/11/20 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 291 چهره جایگاه درد است. اگر هم جایی باقی بماند، ناامیدی. 0 0 Haniyeh samani 1403/11/20 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 285 وقتی وسواس ظاهرت را داری تمام سطوح منعکس کننده ی جهان توجهت را جلب می کنند. 0 0 Haniyeh samani 1403/10/21 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 206 0 1 Haniyeh samani 1403/10/19 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 238 دیوانه از تنهایی دیوانه از ناتوانی در تصمیم گیری دیوانه از چشمان خیالی. 0 1 Haniyeh samani 1403/10/19 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 238 احمقانه است فکر می کنیم خداوند فقط وقتی صدای افکارمان را می شنود که او را به اسم صدا می زنیم و نه وقتی مشغول افکار پلید روزمره مان هستیم. مثلا این که امیدوارم همکارم زود بمیرد تا دفترش مال من شود چون از اتاق کار من خیلی بهتر است. معنای ایمان برای ما این است که تا وقتی از خالق دعوت نکنیم به زمزمه های ذهن ما گوش نمی کند. 0 0 Haniyeh samani 1403/10/17 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 115 خیلی کم پیش می آید کسی به آدم پیشنهادی عملی و به درد بخور بدهد. معمولا می گویند «نگران نباش» یا «همه چیز درست می شه» 0 1 Haniyeh samani 1403/10/16 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 127 نفرت از پولدار ها از جانب کسانی که له له می زنند با آدم های منفورشان جا عوض کنندحکایت گوشت و گربه است. 0 0 Haniyeh samani 1403/10/8 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 87 ولی وقتی آدم چیزی را می سازد که همه به آن دسترسی دارند باید خرابکار ها را هم در نظر داشته باشد، هرجایی روی زمین خرابکار دارد، حتا فراتر از زمین. 0 0 Haniyeh samani 1403/10/8 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 90 << همه ما در منجلاب ایم ولی برخی از ما چشم به ستارگان دارند. >> 0 0
بریدههای کتاب Haniyeh samani Haniyeh samani 2 روز پیش زنان کوچک لوییزا می الکوت 4.2 97 صفحۀ 429 ای کاش هیچوقت بزرگ نمی شدیم. ولی غنچه ها گل می شوند، بچه گربه ها گربه... و فقط می ماند افسوس! 0 1 Haniyeh samani 1404/1/7 زنان کوچک لوییزا می الکوت 4.2 97 صفحۀ 208 فقر نمی تواند یک عاشق واقعی را فراری بدهد. 0 3 Haniyeh samani 1404/1/5 زنان کوچک لوییزا می الکوت 4.2 97 صفحۀ 102 0 0 Haniyeh samani 1404/1/5 زنان کوچک لوییزا می الکوت 4.2 97 صفحۀ 91 0 0 Haniyeh samani 1404/1/3 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 397 0 1 Haniyeh samani 1404/1/3 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 402 ولی عاشقش بودم یا نه؟ عشقم بالغ بود یا نابالغ؟ خب، روش خودم را برای فهمیدن این موضوع داشتم: وقتی عاشقم که از مرگ او به اندازه ی مرگ خودم وحشت داشته باشم. 0 0 Haniyeh samani 1404/1/3 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 385 نباید هميشه به خود آسان گرفت. گاهی بخشیدن خود کاری نابخشودنی است. 0 0 Haniyeh samani 1404/1/3 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 374 عادت داشت نوک خودکار را بین لب هایش بگیرد. یک روز جامدادی اش را دزدیدم و تمام خودکار هایش را بوسیدم. می دانم صورت خوشی ندارد، ولی عصر خودمانی ای بود، فقط من و خودکار ها. وقتی بابا آمد خانه ازم پرسید چرا لب هایم آبی شده. میخواستم بگویم برا اینکه او آبی می نویسد. همیشه آبی. 4 54 Haniyeh samani 1404/1/2 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 361 آقای وایت داد زد <<ساکت!>>انگار روز حساب بود و نقشی حیاتی در مرتب کردن ارواح داشت. خفه شدیم. فایده ای نداشت. سکوت دستوری باز هم پر سرو صداست. 0 0 Haniyeh samani 1404/1/2 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 361 به من لبخند زد. من هم لبخند زدم. اگر می دانستم دو ماه بعد زندگی اش را به دست خودش پایان خواهد داد به جای خندیدن گریه میکردم. 0 0 Haniyeh samani 1404/1/2 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 360 0 0 Haniyeh samani 1403/11/20 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 291 چهره جایگاه درد است. اگر هم جایی باقی بماند، ناامیدی. 0 0 Haniyeh samani 1403/11/20 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 285 وقتی وسواس ظاهرت را داری تمام سطوح منعکس کننده ی جهان توجهت را جلب می کنند. 0 0 Haniyeh samani 1403/10/21 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 206 0 1 Haniyeh samani 1403/10/19 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 238 دیوانه از تنهایی دیوانه از ناتوانی در تصمیم گیری دیوانه از چشمان خیالی. 0 1 Haniyeh samani 1403/10/19 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 238 احمقانه است فکر می کنیم خداوند فقط وقتی صدای افکارمان را می شنود که او را به اسم صدا می زنیم و نه وقتی مشغول افکار پلید روزمره مان هستیم. مثلا این که امیدوارم همکارم زود بمیرد تا دفترش مال من شود چون از اتاق کار من خیلی بهتر است. معنای ایمان برای ما این است که تا وقتی از خالق دعوت نکنیم به زمزمه های ذهن ما گوش نمی کند. 0 0 Haniyeh samani 1403/10/17 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 115 خیلی کم پیش می آید کسی به آدم پیشنهادی عملی و به درد بخور بدهد. معمولا می گویند «نگران نباش» یا «همه چیز درست می شه» 0 1 Haniyeh samani 1403/10/16 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 127 نفرت از پولدار ها از جانب کسانی که له له می زنند با آدم های منفورشان جا عوض کنندحکایت گوشت و گربه است. 0 0 Haniyeh samani 1403/10/8 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 87 ولی وقتی آدم چیزی را می سازد که همه به آن دسترسی دارند باید خرابکار ها را هم در نظر داشته باشد، هرجایی روی زمین خرابکار دارد، حتا فراتر از زمین. 0 0 Haniyeh samani 1403/10/8 جز از کل استیو تولتز 4.1 176 صفحۀ 90 << همه ما در منجلاب ایم ولی برخی از ما چشم به ستارگان دارند. >> 0 0