بریده‌ای از کتاب جز از کل اثر استیو تولتز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 374

عادت داشت نوک خودکار را بین لب هایش بگیرد. یک روز جامدادی اش را دزدیدم و تمام خودکار هایش را بوسیدم. می دانم صورت خوشی ندارد، ولی عصر خودمانی ای بود، فقط من و خودکار ها. وقتی بابا آمد خانه ازم پرسید چرا لب هایم آبی شده. میخواستم بگویم برا اینکه او آبی می نویسد. همیشه آبی.

عادت داشت نوک خودکار را بین لب هایش بگیرد. یک روز جامدادی اش را دزدیدم و تمام خودکار هایش را بوسیدم. می دانم صورت خوشی ندارد، ولی عصر خودمانی ای بود، فقط من و خودکار ها. وقتی بابا آمد خانه ازم پرسید چرا لب هایم آبی شده. میخواستم بگویم برا اینکه او آبی می نویسد. همیشه آبی.

821

54

(0/1000)

نظرات

غزل ⋆

غزل ⋆

1404/1/6

حسم با ورق زدن صفحه به صفحه ی این کتاب 🛐🎀✨
3

2

محشره 

0

غزل ⋆

غزل ⋆

1404/1/6

واقعا دلم میخواد صدبار از اول بخونمش 😔💘
@hani_s_2023 

0

اره😔✨
@ghazaall 

0