بریدههای کتاب ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/26 وینک پایی میدنایت آپریل جنویو تاکالک 2.4 2 صفحۀ 73 هیچ تفاوتی میان داستان های پایانی که برای یتیم ها میخوانم و بینی خودم وجود ندارد ، چون هر دوی اینها به همان اندازه که فکر میکنم ، حقیقی هستند. 0 16 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/25 وینک پایی میدنایت آپریل جنویو تاکالک 2.4 2 صفحۀ 34 0 11 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/24 وینک پایی میدنایت آپریل جنویو تاکالک 2.4 2 صفحۀ 1 هر داستانی به یک قهرمان نیاز دارد. هر داستانی به یک شرور نیاز دارد. هر داستانی به یک راز نیاز دارد. 0 16 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/22 فرضیه عشق الی هیزل وود 3.9 26 صفحۀ 5 0 12 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/9 رویاهای مدفون ربکا راس 4.5 10 صفحۀ 106 آینه ها بزرگترین دشمنت هستن. به خاطرت دروغ نمیگن و همیشه تصویر واقعیات روشون منعکس میشه. 0 19 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/9 رویاهای مدفون ربکا راس 4.5 10 صفحۀ 106 سردترین یخ ها هم بالاخره تسلیم آتش میشن ، کلمنتین. 0 29 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/8 رویاهای مدفون ربکا راس 4.5 10 صفحۀ 17 هیچ گاه از روی ظاهر ، به هیچ چیز و هیچ کسی اعتماد نکنم. 0 18 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/3 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 208 خواهرا همیشه با هم بگومگو دارن و از هم دلخور میشن. از هم بیزارند و در عین حال عاشق همیدگهان. نمیتونن همدیگه رو تحمل کنین ، ولی وقتی خون یکیتون ریخته میشه ، انگار اون یکی هم زخمی شده. خونواده همینه. 12 19 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/1 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 207 او میخواست ایسول زنده بماند ، نه اینکه کشته شود. همان دختری که گرمایش هنوز در خاطر او باقی مانده بود. گرمایی که زیر پوستش نفوذ کرده بود. 0 31 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/31 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 193 شاه ممکنه چهل هزار سرباز داشته باشه ، اما شمشیری که از اربابش دل بریده سلاح بیفایدهایه. 0 31 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/30 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 164 درنایی را دیدیم که توسط یک گله گرگ گرسنه محاصره شده بود. هر لحظه منتظر بودم که گله ، درنا را از هم بدرد و ببلعد ، اما مبهوت قدرت اعجاب انگیز پرنده شدم. این نکتهی مهم ، درنا را به یاد من میآورد که با شجاعت میتاخت و اهمیتی نداشت دشمنش چقدر وحشی و قدرتمند بود. 4 20 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/30 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 151 معمولا حقیقت جلوی چشم آدمه ؛ فقط باید بدونیم کجا رو نگاه کنیم. 0 29 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/29 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 115 وقتی کسی که دوست داری اسیر میشه، به خاطرش به لونهی ببر میری. به انتهای قلمرو پادشاهی و فراتر از اون میری. به جایی میری که اون هست. بدون توجه به بهایی که باید بپردازی اون رو پیدا میکنی. 1 12 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/29 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 109 اولین چیزی که باید یاد بگیری این است که چطور مانند یک بازرس فکر کنی. 0 12 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/29 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 101 صبور باش و به اطرافت نگاه کن. فراموش نکن به چیزای کم اهمیت تر توجه کنی. هر روز سعی کن متوجه بشی اوضاع تغییر کرده یا نه. توی ذهنت مرور کن قبلا شرایط چطور بوده. این تمرین حافظه و توانایی تحلیلت رو قوی تر میکنه. اگر بتونی به این سئوال پاسخ بدی ، اون وقت خودت متوجه میشی که چشمانت به اندازهی کافی برای شکار کردن یه قاتل تیزبین شدن. 0 7 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/29 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 55 در دوران تاریکی هر مادری مادر خودته. هر بچهای بچهی خودته و هر خواهری خواهر خودت... و هر غریبهی نیازمندی یه دوسته. 0 11 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/28 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 9 آیا تاریخ داستان واحدیست که با اندک تفاوتهایی در سراسر جهان بازخوانی و بازنمایی و بازتعریف میشود، یا بشر از این جهالت تکرار کردن و تکرار پذیری دست نمیکشد؟ 0 14 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/28 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 5 امید خطرناک و عشق مرگبار است. 0 11 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/26 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 26 صفحۀ 1 در پادشاهیای که در آن هیچ چیز مرگبارتر از عشق نیست ، به سقوط او منجر شود. 0 11 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/26 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 26 صفحۀ 1 برای انسانها و خونآشام ها قوانین بقا یکسانند ؛ هرگز اعتماد نکن ، هرگز تسلیم نشو ، و همواره از قلبت محافظت کن. 0 15
بریدههای کتاب ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/26 وینک پایی میدنایت آپریل جنویو تاکالک 2.4 2 صفحۀ 73 هیچ تفاوتی میان داستان های پایانی که برای یتیم ها میخوانم و بینی خودم وجود ندارد ، چون هر دوی اینها به همان اندازه که فکر میکنم ، حقیقی هستند. 0 16 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/25 وینک پایی میدنایت آپریل جنویو تاکالک 2.4 2 صفحۀ 34 0 11 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/24 وینک پایی میدنایت آپریل جنویو تاکالک 2.4 2 صفحۀ 1 هر داستانی به یک قهرمان نیاز دارد. هر داستانی به یک شرور نیاز دارد. هر داستانی به یک راز نیاز دارد. 0 16 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/22 فرضیه عشق الی هیزل وود 3.9 26 صفحۀ 5 0 12 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/9 رویاهای مدفون ربکا راس 4.5 10 صفحۀ 106 آینه ها بزرگترین دشمنت هستن. به خاطرت دروغ نمیگن و همیشه تصویر واقعیات روشون منعکس میشه. 0 19 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/9 رویاهای مدفون ربکا راس 4.5 10 صفحۀ 106 سردترین یخ ها هم بالاخره تسلیم آتش میشن ، کلمنتین. 0 29 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/8 رویاهای مدفون ربکا راس 4.5 10 صفحۀ 17 هیچ گاه از روی ظاهر ، به هیچ چیز و هیچ کسی اعتماد نکنم. 0 18 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/3 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 208 خواهرا همیشه با هم بگومگو دارن و از هم دلخور میشن. از هم بیزارند و در عین حال عاشق همیدگهان. نمیتونن همدیگه رو تحمل کنین ، ولی وقتی خون یکیتون ریخته میشه ، انگار اون یکی هم زخمی شده. خونواده همینه. 12 19 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/5/1 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 207 او میخواست ایسول زنده بماند ، نه اینکه کشته شود. همان دختری که گرمایش هنوز در خاطر او باقی مانده بود. گرمایی که زیر پوستش نفوذ کرده بود. 0 31 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/31 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 193 شاه ممکنه چهل هزار سرباز داشته باشه ، اما شمشیری که از اربابش دل بریده سلاح بیفایدهایه. 0 31 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/30 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 164 درنایی را دیدیم که توسط یک گله گرگ گرسنه محاصره شده بود. هر لحظه منتظر بودم که گله ، درنا را از هم بدرد و ببلعد ، اما مبهوت قدرت اعجاب انگیز پرنده شدم. این نکتهی مهم ، درنا را به یاد من میآورد که با شجاعت میتاخت و اهمیتی نداشت دشمنش چقدر وحشی و قدرتمند بود. 4 20 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/30 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 151 معمولا حقیقت جلوی چشم آدمه ؛ فقط باید بدونیم کجا رو نگاه کنیم. 0 29 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/29 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 115 وقتی کسی که دوست داری اسیر میشه، به خاطرش به لونهی ببر میری. به انتهای قلمرو پادشاهی و فراتر از اون میری. به جایی میری که اون هست. بدون توجه به بهایی که باید بپردازی اون رو پیدا میکنی. 1 12 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/29 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 109 اولین چیزی که باید یاد بگیری این است که چطور مانند یک بازرس فکر کنی. 0 12 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/29 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 101 صبور باش و به اطرافت نگاه کن. فراموش نکن به چیزای کم اهمیت تر توجه کنی. هر روز سعی کن متوجه بشی اوضاع تغییر کرده یا نه. توی ذهنت مرور کن قبلا شرایط چطور بوده. این تمرین حافظه و توانایی تحلیلت رو قوی تر میکنه. اگر بتونی به این سئوال پاسخ بدی ، اون وقت خودت متوجه میشی که چشمانت به اندازهی کافی برای شکار کردن یه قاتل تیزبین شدن. 0 7 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/29 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 55 در دوران تاریکی هر مادری مادر خودته. هر بچهای بچهی خودته و هر خواهری خواهر خودت... و هر غریبهی نیازمندی یه دوسته. 0 11 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/28 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 9 آیا تاریخ داستان واحدیست که با اندک تفاوتهایی در سراسر جهان بازخوانی و بازنمایی و بازتعریف میشود، یا بشر از این جهالت تکرار کردن و تکرار پذیری دست نمیکشد؟ 0 14 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/28 درنایی در میان گرگها جون هور 4.3 10 صفحۀ 5 امید خطرناک و عشق مرگبار است. 0 11 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/26 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 26 صفحۀ 1 در پادشاهیای که در آن هیچ چیز مرگبارتر از عشق نیست ، به سقوط او منجر شود. 0 11 ꧁༒☬ 𝓜𝔂𝓼𝓽é𝓇𝓪 ☬༒꧂ 1404/4/26 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 26 صفحۀ 1 برای انسانها و خونآشام ها قوانین بقا یکسانند ؛ هرگز اعتماد نکن ، هرگز تسلیم نشو ، و همواره از قلبت محافظت کن. 0 15