بریدههای کتاب فـاطْ؛ فـاطْ؛ 5 روز پیش شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 53 0 2 فـاطْ؛ 1404/5/23 شیطان لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.0 75 صفحۀ 93 و دیوانه تر از همه بی تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می بینند که در خود نمی بینند 0 3 فـاطْ؛ 1404/5/19 سال بلوا عباس معروفی 4.2 205 صفحۀ 183 0 2 فـاطْ؛ 1404/5/15 معجزه های خواربارفروشی نامیا کیگو هیگاشینو 4.1 132 صفحۀ 182 مهم نیست که اوضاع چقدر بد است فردا اوضاع خیلی بهتر خواهد شد. 0 2 فـاطْ؛ 1404/5/10 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 462 صفحۀ 233 وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیشتر تنهاست چون نمی تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد 2 50 فـاطْ؛ 1404/5/8 پری دخت: مراسلات پاریس طهران حامد عسکری 3.7 133 صفحۀ 130 وطن را اگر بشود از چشم حرامی حفظ کرد، پریدخت در امان است و پریدخت داشتن بی وطن ننگی بود که تا قیامت پاک نمی شود. 0 7 فـاطْ؛ 1404/5/6 لاشه لطیف آگوستینا باستریکا 4.1 93 صفحۀ 82 اما متوجه میشود درد تنها چیزی ست که نفس کشیدن را برایش میسر می کند. جز اندوه چیز دیگری برایش باقی نمانده است. 0 4 فـاطْ؛ 1404/4/11 ناطور دشت جی. دی. سلینجر 3.6 211 صفحۀ 264 هیچوقت به هیچکی هیچی نگو. اگر بگویی، دیگر گفتی و رهاشان کردی. آنوقت دلت براشان تنگ میشود. 0 45 فـاطْ؛ 1404/4/9 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.8 133 صفحۀ 91 هلیا هیچ چیز تمام نشده بود. هیچ پایانی به راستی پایان نیست. در هر سرانجام مفهوم یک آغاز نهفته است. چه کسی می تواند بگوید «تمام شد» و دروغ نگفته باشد؟ 0 6
بریدههای کتاب فـاطْ؛ فـاطْ؛ 5 روز پیش شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 53 0 2 فـاطْ؛ 1404/5/23 شیطان لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.0 75 صفحۀ 93 و دیوانه تر از همه بی تردید کسانی هستند که در دیگران آثار جنونی را می بینند که در خود نمی بینند 0 3 فـاطْ؛ 1404/5/19 سال بلوا عباس معروفی 4.2 205 صفحۀ 183 0 2 فـاطْ؛ 1404/5/15 معجزه های خواربارفروشی نامیا کیگو هیگاشینو 4.1 132 صفحۀ 182 مهم نیست که اوضاع چقدر بد است فردا اوضاع خیلی بهتر خواهد شد. 0 2 فـاطْ؛ 1404/5/10 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 462 صفحۀ 233 وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیشتر تنهاست چون نمی تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد 2 50 فـاطْ؛ 1404/5/8 پری دخت: مراسلات پاریس طهران حامد عسکری 3.7 133 صفحۀ 130 وطن را اگر بشود از چشم حرامی حفظ کرد، پریدخت در امان است و پریدخت داشتن بی وطن ننگی بود که تا قیامت پاک نمی شود. 0 7 فـاطْ؛ 1404/5/6 لاشه لطیف آگوستینا باستریکا 4.1 93 صفحۀ 82 اما متوجه میشود درد تنها چیزی ست که نفس کشیدن را برایش میسر می کند. جز اندوه چیز دیگری برایش باقی نمانده است. 0 4 فـاطْ؛ 1404/4/11 ناطور دشت جی. دی. سلینجر 3.6 211 صفحۀ 264 هیچوقت به هیچکی هیچی نگو. اگر بگویی، دیگر گفتی و رهاشان کردی. آنوقت دلت براشان تنگ میشود. 0 45 فـاطْ؛ 1404/4/9 بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی 3.8 133 صفحۀ 91 هلیا هیچ چیز تمام نشده بود. هیچ پایانی به راستی پایان نیست. در هر سرانجام مفهوم یک آغاز نهفته است. چه کسی می تواند بگوید «تمام شد» و دروغ نگفته باشد؟ 0 6