بریدههای کتاب اﻟﻫﻫ اﻟﻫﻫ 1404/5/23 جان بها سیدمصطفی موسوی 3.6 60 صفحۀ 149 ما با خون خودمون عقایدمون رو اثبات میکنیم... با پول نمیشه این کارو کرد. 0 3 اﻟﻫﻫ 1404/5/23 جان بها سیدمصطفی موسوی 3.6 60 صفحۀ 143 میگوید: «بهخاطر کمک به انهدام یه گروهک تروریستی تشویقی گرفتی!» کلمۀ تشویقی برایم معنی ندارد! یک چیزی توی ذهنم میگوید: «کار برای خدا مگر تشویق کردن داره؟» بعد دلم میگوید: «پس خدا بهشت را برای چه خلق کرده؟» 0 4 اﻟﻫﻫ 1404/5/23 جان بها سیدمصطفی موسوی 3.6 60 صفحۀ 86 یکی از خوبیهای جوون بودن اینه که هر چقدر زمین بخوری، باز میتونی بلند بشی چون توانش رو داری! 0 4 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 211 اگر قرار است پرچم مرتفعی به نام انقلاب اسلامی به اهتزاز درآید، همه باید بدانند داعیه دار چنین تحول بزرگی، انبیا و اولیا و صلحا بودهاند. کار بزرگ، آزمونهای بزرگ و تمرینات سخت و طاقتفرسا میطلبد. تمرین سختی مثل تبعید پانزده ساله از وطن، آوارگی در کشورهای جهان؛ از دست دادن میوهی مثمر زندگی، حاج مصطفی خمینی. 0 3 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 209 مرد میدان یعنی کسی که هم بخواهد و هم بتواند. 0 11 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 201 در شرایط فقر، سخی بودن؛ در شرایط خفقان، جسور بودن؛ در شرایط زن، جوانمردانه عمل کردن؛ در شرایط جهل و خفتگی، آگاه و بیدار بودن؛ هر یک به تنهایی سخت است و اما جمع شدنش در یک جا و در یک انسان، شگفتانگیز. همین است که روی چنین انسانی هیچ اسمی نمیشود گذاشت بجز مادر شهید! 0 7 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 200 اینها را طلبهی تبعیدی، بیحساب انجام میدهد. بی حساب، یعنی بیچشمداشت؛ یعنی «ان تنصراللهی». از همین رو بازخوردش «ینصرکماللهی» است. «وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب» است. 0 7 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 193 از حدود پنج ماه همسایگیاش با آقا، حکایتها گفت. اما عصارهی همهی حکایتهایش یک جمله بود:« آقا، همان موقع هم آقا بود!» 0 6 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 141 «مَن عَبَدَ اللهَ عَبَّدَ الله لَهُ کُلِّ شَیءٍ»؛ امام حسن مجتبی علیه السلام میفرماید:« هر کس بندهی خدا باشد، خداوند همه چیز را به بندگی او وامیدارد.» در واقع از جایی که حتی انتظار گشوده شدن روزنهای نداری، برایت پنجره میگشاید و از پنجره نور میفرستد. 0 5 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 136 از همه مهمتر، انجام سریع و بموقع تکلیف است. در خود ایرانشهر، جوانان مومن و انقلابی کم نبودند، اما اولین کسی که به دیدار تبعیدی تازه از راه رسیده میرود، این جوان زاهدانی است. به تعبیر امروز طلبه، «آتش به اختیار» است؛ یعنی اهل تشخیص درست، عمل بموقع، ایستادن پای عمل... تا کجا؟ تا شهادت. 0 4 اﻟﻫﻫ 1404/3/3 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 117 معلوم است در انقلاب ۵۷ طاغوت نمرد، بلکه از ترس حق بیرون رفت: «جَآءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ» . هر جا و هر وقت حق جا خالی کند، طاغوت دوباره بازمیگردد! 0 7 اﻟﻫﻫ 1404/3/3 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 81 پس مرحبا به تبعید، شکنجه، زندان و شهادت، که هر یک میخ محکمی است بر پایههای نهضت. پیش به سوی استقبال از تمام سختیها و مرارتهای پیشِ رو. 0 9 اﻟﻫﻫ 1404/3/3 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 60 طلبهی انقلابی، هیچ وقت از منبر آماده بالا نرفته؛ خود، منبر ساخته؛ با کمک پامنبریها. خاصیت چنین منبری، قد کشیدن، بالا رفتن و از دریچهها خارج شدن است. 0 6 اﻟﻫﻫ 1404/3/3 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 51 بسته شدن تمام پنجرههای رو به بیرون، منجر به گشایش پنجرههای رو به درون میشود. 0 12 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 161 اعتقاد هم مثل عشق، دردسرها دارد. شاید که جنسِ عشق و اعتقاد یکی باشد و ما نمیدانیم. 0 15 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 90 فرق است میان «حسرت» و «میلِ به جبران»، چرا که میل به جبران، قرینِ توبه است، و توبه بازسازی روح است در محضر حق. 0 10 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 45 عاشقی، میدانی که حرفهی ارزانی نیست. به قیمت جان _ و به اقساط _ خریدهییمش. پس چرا باید به هنگامِ پرداختِ آخرین قسطِ آن، مضطرب باشیم؟ 0 10 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 30 اعتقاد، جهان را آباد خواهد کرد، و صدای رسایِ مرد معتقد، صدای اعتقاد است نه عربدهی ریا؛ و اگر حق بود که جملگیِ عبادات در خلوت و خاموشی انجام گیرد و به زمزمه یا در دل، اذان را بر بلندای منارهها نمیگفتند _ با صوتِ بلندِ دلنشینِ پر طنین،... 0 1 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 20 محمد آموخته بود که در نهایتِ ادب سخن بگوید؛ و در ادبِ بیاضطراب، برای مخالفانِ کمتاب، زهری هست. 0 1 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 17 خداوندا! راه، دو، ما در حکم واحد. بر سر دو راهی میگذاریمان که چه کنیم _ آنگاه که هیچ یک از دو راه را نمیشناسیم و از پایان هیچ کدام خبر نداریم؟ 0 1
بریدههای کتاب اﻟﻫﻫ اﻟﻫﻫ 1404/5/23 جان بها سیدمصطفی موسوی 3.6 60 صفحۀ 149 ما با خون خودمون عقایدمون رو اثبات میکنیم... با پول نمیشه این کارو کرد. 0 3 اﻟﻫﻫ 1404/5/23 جان بها سیدمصطفی موسوی 3.6 60 صفحۀ 143 میگوید: «بهخاطر کمک به انهدام یه گروهک تروریستی تشویقی گرفتی!» کلمۀ تشویقی برایم معنی ندارد! یک چیزی توی ذهنم میگوید: «کار برای خدا مگر تشویق کردن داره؟» بعد دلم میگوید: «پس خدا بهشت را برای چه خلق کرده؟» 0 4 اﻟﻫﻫ 1404/5/23 جان بها سیدمصطفی موسوی 3.6 60 صفحۀ 86 یکی از خوبیهای جوون بودن اینه که هر چقدر زمین بخوری، باز میتونی بلند بشی چون توانش رو داری! 0 4 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 211 اگر قرار است پرچم مرتفعی به نام انقلاب اسلامی به اهتزاز درآید، همه باید بدانند داعیه دار چنین تحول بزرگی، انبیا و اولیا و صلحا بودهاند. کار بزرگ، آزمونهای بزرگ و تمرینات سخت و طاقتفرسا میطلبد. تمرین سختی مثل تبعید پانزده ساله از وطن، آوارگی در کشورهای جهان؛ از دست دادن میوهی مثمر زندگی، حاج مصطفی خمینی. 0 3 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 209 مرد میدان یعنی کسی که هم بخواهد و هم بتواند. 0 11 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 201 در شرایط فقر، سخی بودن؛ در شرایط خفقان، جسور بودن؛ در شرایط زن، جوانمردانه عمل کردن؛ در شرایط جهل و خفتگی، آگاه و بیدار بودن؛ هر یک به تنهایی سخت است و اما جمع شدنش در یک جا و در یک انسان، شگفتانگیز. همین است که روی چنین انسانی هیچ اسمی نمیشود گذاشت بجز مادر شهید! 0 7 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 200 اینها را طلبهی تبعیدی، بیحساب انجام میدهد. بی حساب، یعنی بیچشمداشت؛ یعنی «ان تنصراللهی». از همین رو بازخوردش «ینصرکماللهی» است. «وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب» است. 0 7 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 193 از حدود پنج ماه همسایگیاش با آقا، حکایتها گفت. اما عصارهی همهی حکایتهایش یک جمله بود:« آقا، همان موقع هم آقا بود!» 0 6 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 141 «مَن عَبَدَ اللهَ عَبَّدَ الله لَهُ کُلِّ شَیءٍ»؛ امام حسن مجتبی علیه السلام میفرماید:« هر کس بندهی خدا باشد، خداوند همه چیز را به بندگی او وامیدارد.» در واقع از جایی که حتی انتظار گشوده شدن روزنهای نداری، برایت پنجره میگشاید و از پنجره نور میفرستد. 0 5 اﻟﻫﻫ 1404/3/17 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 136 از همه مهمتر، انجام سریع و بموقع تکلیف است. در خود ایرانشهر، جوانان مومن و انقلابی کم نبودند، اما اولین کسی که به دیدار تبعیدی تازه از راه رسیده میرود، این جوان زاهدانی است. به تعبیر امروز طلبه، «آتش به اختیار» است؛ یعنی اهل تشخیص درست، عمل بموقع، ایستادن پای عمل... تا کجا؟ تا شهادت. 0 4 اﻟﻫﻫ 1404/3/3 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 117 معلوم است در انقلاب ۵۷ طاغوت نمرد، بلکه از ترس حق بیرون رفت: «جَآءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ» . هر جا و هر وقت حق جا خالی کند، طاغوت دوباره بازمیگردد! 0 7 اﻟﻫﻫ 1404/3/3 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 81 پس مرحبا به تبعید، شکنجه، زندان و شهادت، که هر یک میخ محکمی است بر پایههای نهضت. پیش به سوی استقبال از تمام سختیها و مرارتهای پیشِ رو. 0 9 اﻟﻫﻫ 1404/3/3 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 60 طلبهی انقلابی، هیچ وقت از منبر آماده بالا نرفته؛ خود، منبر ساخته؛ با کمک پامنبریها. خاصیت چنین منبری، قد کشیدن، بالا رفتن و از دریچهها خارج شدن است. 0 6 اﻟﻫﻫ 1404/3/3 آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید رحیم مخدومی 4.1 16 صفحۀ 51 بسته شدن تمام پنجرههای رو به بیرون، منجر به گشایش پنجرههای رو به درون میشود. 0 12 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 161 اعتقاد هم مثل عشق، دردسرها دارد. شاید که جنسِ عشق و اعتقاد یکی باشد و ما نمیدانیم. 0 15 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 90 فرق است میان «حسرت» و «میلِ به جبران»، چرا که میل به جبران، قرینِ توبه است، و توبه بازسازی روح است در محضر حق. 0 10 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 45 عاشقی، میدانی که حرفهی ارزانی نیست. به قیمت جان _ و به اقساط _ خریدهییمش. پس چرا باید به هنگامِ پرداختِ آخرین قسطِ آن، مضطرب باشیم؟ 0 10 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 30 اعتقاد، جهان را آباد خواهد کرد، و صدای رسایِ مرد معتقد، صدای اعتقاد است نه عربدهی ریا؛ و اگر حق بود که جملگیِ عبادات در خلوت و خاموشی انجام گیرد و به زمزمه یا در دل، اذان را بر بلندای منارهها نمیگفتند _ با صوتِ بلندِ دلنشینِ پر طنین،... 0 1 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 20 محمد آموخته بود که در نهایتِ ادب سخن بگوید؛ و در ادبِ بیاضطراب، برای مخالفانِ کمتاب، زهری هست. 0 1 اﻟﻫﻫ 1403/12/30 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 210 صفحۀ 17 خداوندا! راه، دو، ما در حکم واحد. بر سر دو راهی میگذاریمان که چه کنیم _ آنگاه که هیچ یک از دو راه را نمیشناسیم و از پایان هیچ کدام خبر نداریم؟ 0 1