بریدههای کتاب امیررضا امیررضا 1404/4/13 چنگیزخان نه رویا گلزان چیناگ 3.0 1 صفحۀ 50 اگر معنایی در شکست باشد این است: هشدار نسبت به بی پروایی پس از چند پیروزی پیاپی.فرونشاندن و زمینگیر کردن احساسات جوشان و خروشانی که کم مانده است لبریز شوند و به پرواز درآیند و منفجر شوند. 0 4 امیررضا 1404/4/5 تونل ارنستو ساباتو 3.9 58 صفحۀ 107 انسان از روی ناچاری به زندگی می چسبد و سرانجام ترجیح می دهد که نقصان های زندگی ، رنج و درد و پستی آن را تحمل کند و به اتکای اراده تن به گریز از این سراب را ندهد. 0 3 امیررضا 1404/2/16 بینایی ژوزه ساراماگو 3.4 26 صفحۀ 274 وقتی متولد میشویم گویی قردادی برای تمام عمر امضا میکنیم اما روزی فرا میرسد که با خود میگوییم کی به جای ما آن را امضا کرده است. 0 1 امیررضا 1403/12/4 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 136 آرزومند را غم جان نیست آه، اگر آرزو به باد رود! 0 5 امیررضا 1403/12/1 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 122 روزی که جان فدا کنمت،باورت شود. دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد! 0 3 امیررضا 1403/11/22 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 105 این همه باهم بیگانه، این همه دوری و بیزاری، به کجا آیا خواهیم رسید آخر؟ و چه خواهد آمد بر سر ما با این دلهای پراکنده؟ بنشینیم و بیندیشیم! 0 4 امیررضا 1403/11/19 بینایی ژوزه ساراماگو 3.4 26 صفحۀ 108 کاش برای رسیدن به آرامش، لازم نبود بخوابیم… 0 2 امیررضا 1403/11/17 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 97 سینه این خاکِ خشکِ سوخته حاصل بستر بس جویبار های روان است. در دل گسترده اش، چو ابر گرانبار، اشکِ زلالِ هزار چشمه نهان است. 0 1 امیررضا 1403/11/15 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 60 آه، هنگامی که یک انسان می کُشد انسان دیگر را، می کُشد در خویشتن انسان بودن را 0 7 امیررضا 1403/10/27 بینایی ژوزه ساراماگو 3.4 26 صفحۀ 42 همیشه آن هایی که عادل هستند، چوب گناهکاران را میخورند. 0 3 امیررضا 1403/10/24 کوری 4.1 26 صفحۀ 357 باید صبر کرد، باید انتظار کشید، زمان است که بر ما حاکم است، زمان است که در آن سر میز با ما قمار میکند و تمام برگ ها را در دست دارد، باید برگ های زندگی را، برگ های برنده زندگیمان را حدس بزنیم. 0 0 امیررضا 1403/10/21 کوری 4.1 26 صفحۀ 321 آنقدر از مرگ میترسیم که همیشه سعی میکنیم از تقصیرات اموات بگذریم، انگار پیشاپیش میخواهیم وقتی نوبت خودمان شد از تقصیرات ما هم بگذرند. 0 3 امیررضا 1403/10/20 کوری 4.1 26 صفحۀ 306 تفاوت صحیح و ناصحیح صرفاً به درک ما از روابطی که با دیگران داریم مربوط است، نه به درکی که از خودمان داریم، به این درک نمیتوان اعتماد کرد. 0 2 امیررضا 1403/10/18 کوری 4.1 26 صفحۀ 274 کنار او نشست و گفت گریه نکن، چه میتوانست بگوید، وقتی دنیا بی معنی است ، اشک چه معنایی میتواند داشته باشد… 0 4
بریدههای کتاب امیررضا امیررضا 1404/4/13 چنگیزخان نه رویا گلزان چیناگ 3.0 1 صفحۀ 50 اگر معنایی در شکست باشد این است: هشدار نسبت به بی پروایی پس از چند پیروزی پیاپی.فرونشاندن و زمینگیر کردن احساسات جوشان و خروشانی که کم مانده است لبریز شوند و به پرواز درآیند و منفجر شوند. 0 4 امیررضا 1404/4/5 تونل ارنستو ساباتو 3.9 58 صفحۀ 107 انسان از روی ناچاری به زندگی می چسبد و سرانجام ترجیح می دهد که نقصان های زندگی ، رنج و درد و پستی آن را تحمل کند و به اتکای اراده تن به گریز از این سراب را ندهد. 0 3 امیررضا 1404/2/16 بینایی ژوزه ساراماگو 3.4 26 صفحۀ 274 وقتی متولد میشویم گویی قردادی برای تمام عمر امضا میکنیم اما روزی فرا میرسد که با خود میگوییم کی به جای ما آن را امضا کرده است. 0 1 امیررضا 1403/12/4 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 136 آرزومند را غم جان نیست آه، اگر آرزو به باد رود! 0 5 امیررضا 1403/12/1 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 122 روزی که جان فدا کنمت،باورت شود. دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد! 0 3 امیررضا 1403/11/22 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 105 این همه باهم بیگانه، این همه دوری و بیزاری، به کجا آیا خواهیم رسید آخر؟ و چه خواهد آمد بر سر ما با این دلهای پراکنده؟ بنشینیم و بیندیشیم! 0 4 امیررضا 1403/11/19 بینایی ژوزه ساراماگو 3.4 26 صفحۀ 108 کاش برای رسیدن به آرامش، لازم نبود بخوابیم… 0 2 امیررضا 1403/11/17 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 97 سینه این خاکِ خشکِ سوخته حاصل بستر بس جویبار های روان است. در دل گسترده اش، چو ابر گرانبار، اشکِ زلالِ هزار چشمه نهان است. 0 1 امیررضا 1403/11/15 آینه در آینه (برگزیده شعر) محمدرضا شفیعی کدکنی 4.5 14 صفحۀ 60 آه، هنگامی که یک انسان می کُشد انسان دیگر را، می کُشد در خویشتن انسان بودن را 0 7 امیررضا 1403/10/27 بینایی ژوزه ساراماگو 3.4 26 صفحۀ 42 همیشه آن هایی که عادل هستند، چوب گناهکاران را میخورند. 0 3 امیررضا 1403/10/24 کوری 4.1 26 صفحۀ 357 باید صبر کرد، باید انتظار کشید، زمان است که بر ما حاکم است، زمان است که در آن سر میز با ما قمار میکند و تمام برگ ها را در دست دارد، باید برگ های زندگی را، برگ های برنده زندگیمان را حدس بزنیم. 0 0 امیررضا 1403/10/21 کوری 4.1 26 صفحۀ 321 آنقدر از مرگ میترسیم که همیشه سعی میکنیم از تقصیرات اموات بگذریم، انگار پیشاپیش میخواهیم وقتی نوبت خودمان شد از تقصیرات ما هم بگذرند. 0 3 امیررضا 1403/10/20 کوری 4.1 26 صفحۀ 306 تفاوت صحیح و ناصحیح صرفاً به درک ما از روابطی که با دیگران داریم مربوط است، نه به درکی که از خودمان داریم، به این درک نمیتوان اعتماد کرد. 0 2 امیررضا 1403/10/18 کوری 4.1 26 صفحۀ 274 کنار او نشست و گفت گریه نکن، چه میتوانست بگوید، وقتی دنیا بی معنی است ، اشک چه معنایی میتواند داشته باشد… 0 4