بریدههای کتاب آمنه آزاد آمنه آزاد 7 ساعت پیش ماهی ها به دریا بر می گردند مرضیه اعتمادی 3.8 32 صفحۀ 100 نابودی اسرائیل یکی از بزرگترین آرزوهای امام خمینی (ره) بوده و برای همین باید رؤیای همهی ما هم باشد. نباید فکر کنیم محو شدن اسرائیل از روی نقشهی جهان محال است. 0 1 آمنه آزاد دیروز ماهی ها به دریا بر می گردند مرضیه اعتمادی 3.8 32 صفحۀ 32 موقع خداحافظی، سختم بود نگاهش کنم؛ سهیل ولی دقیقاً مثل قبل از ساعت هفت و چهل دقیقهی صبح بود. انگار نه انگار که دو تا شعر عاشقانه برایم فرستاده. خیلی رسمی و جدی خداحافظی کردم و نشستم توی ماشین. تا برسیم کرمان، صد بار دو تا پیامی که برایم فرستاده بود را نگاه کردم. 0 0 آمنه آزاد 1404/6/17 کتاب فروشی خانه به خانه کارسن هن 4.5 8 صفحۀ 117 "آه، اهمیتی نداره که چه تعداد کتاب بخونم، همیشه چیزهای زیادی هستند که من هنوز دربارهشون نخوندم. این یک تراژدیه. هر کسی که از خواندن لذت میبره، دلش میخواد که تمام کتابهای خوب موجود را مطالعه کنه." 0 4 آمنه آزاد 1404/6/9 انقلاب ما به ما چه داد؟ نادر ابراهیمی 4.6 16 صفحۀ 69 وای به روزی که باور کنیم انقلاب، انجام گرفته است؛ چرا که "انجام گرفتن" دقیقاً به معنای "پایان یافتن" است و پایان یافتن انقلاب، آغاز سوگواری. 2 9 آمنه آزاد 1404/6/8 انقلاب ما به ما چه داد؟ نادر ابراهیمی 4.6 16 صفحۀ 61 عظمت انقلاب ما، در بیکسی ما بود و پهناوری خطهی دشمنان ما؛ و به همین سبب است که دلم از لگدمال شدن همچو انقلابی میسوزد. یتیم، هر چه باشد باز هم یتیم است و زدنش آسان. تو نزن؛ عیب ندارد که دنیا بزند. تو نزن، عیب ندارد که همهی دزدان و باجگیران بزنند... 0 3 آمنه آزاد 1404/6/7 با سرودخوان جنگ در خطه نام و ننگ نادر ابراهیمی 4.2 32 صفحۀ 123 میگویم: هر جا رفتهایم، تا اینجا، همهی زیرسیگاریها تمیز بود. یعنی یک رزمندهی سیگاری در سراسر جبهه وجود ندارد؟ کلیج میگوید: آقای منتظری گفتند "اگر واقعاً احتیاج ندارید، و اگر نکشیدن صدمهای به شما نمیزند، نکشید!" و همهی بچههای سپاه، آخرین سیگارهایشان را زیر پا خاموش کردند_ و تمام. 0 4 آمنه آزاد 1404/4/27 درخت زیبای من ژوزه مائوروده واسکونسلوس 4.5 73 صفحۀ 175 - اشکالی ندارد. میکشمش. - چه گفتی بچه جان؟ پدرت را میکشی؟ - بله. این کار را میکنم. شروع کردهام. کشتن نه به این معنا که هفتتیر بوک جونز را بردارم و بنگ! نه. با دوست نداشتنش، او را در قلبم میکشم. و یک روز خواهد مرد. 0 16 آمنه آزاد 1404/3/19 عربیکا یامین پور 4.2 75 صفحۀ 179 سرش را بخیه زدهاند. پانسمان سرش را زیر مقنعه پنهان کرده. حرفهایش که تمام میشود، میگوید: "ما رأینا إلّا جميلاً." پایانبندیاش قلبم را تکان میدهد. ولی نباید گریه کنم؛ آنها دارند لبخند میزنند. 0 28
بریدههای کتاب آمنه آزاد آمنه آزاد 7 ساعت پیش ماهی ها به دریا بر می گردند مرضیه اعتمادی 3.8 32 صفحۀ 100 نابودی اسرائیل یکی از بزرگترین آرزوهای امام خمینی (ره) بوده و برای همین باید رؤیای همهی ما هم باشد. نباید فکر کنیم محو شدن اسرائیل از روی نقشهی جهان محال است. 0 1 آمنه آزاد دیروز ماهی ها به دریا بر می گردند مرضیه اعتمادی 3.8 32 صفحۀ 32 موقع خداحافظی، سختم بود نگاهش کنم؛ سهیل ولی دقیقاً مثل قبل از ساعت هفت و چهل دقیقهی صبح بود. انگار نه انگار که دو تا شعر عاشقانه برایم فرستاده. خیلی رسمی و جدی خداحافظی کردم و نشستم توی ماشین. تا برسیم کرمان، صد بار دو تا پیامی که برایم فرستاده بود را نگاه کردم. 0 0 آمنه آزاد 1404/6/17 کتاب فروشی خانه به خانه کارسن هن 4.5 8 صفحۀ 117 "آه، اهمیتی نداره که چه تعداد کتاب بخونم، همیشه چیزهای زیادی هستند که من هنوز دربارهشون نخوندم. این یک تراژدیه. هر کسی که از خواندن لذت میبره، دلش میخواد که تمام کتابهای خوب موجود را مطالعه کنه." 0 4 آمنه آزاد 1404/6/9 انقلاب ما به ما چه داد؟ نادر ابراهیمی 4.6 16 صفحۀ 69 وای به روزی که باور کنیم انقلاب، انجام گرفته است؛ چرا که "انجام گرفتن" دقیقاً به معنای "پایان یافتن" است و پایان یافتن انقلاب، آغاز سوگواری. 2 9 آمنه آزاد 1404/6/8 انقلاب ما به ما چه داد؟ نادر ابراهیمی 4.6 16 صفحۀ 61 عظمت انقلاب ما، در بیکسی ما بود و پهناوری خطهی دشمنان ما؛ و به همین سبب است که دلم از لگدمال شدن همچو انقلابی میسوزد. یتیم، هر چه باشد باز هم یتیم است و زدنش آسان. تو نزن؛ عیب ندارد که دنیا بزند. تو نزن، عیب ندارد که همهی دزدان و باجگیران بزنند... 0 3 آمنه آزاد 1404/6/7 با سرودخوان جنگ در خطه نام و ننگ نادر ابراهیمی 4.2 32 صفحۀ 123 میگویم: هر جا رفتهایم، تا اینجا، همهی زیرسیگاریها تمیز بود. یعنی یک رزمندهی سیگاری در سراسر جبهه وجود ندارد؟ کلیج میگوید: آقای منتظری گفتند "اگر واقعاً احتیاج ندارید، و اگر نکشیدن صدمهای به شما نمیزند، نکشید!" و همهی بچههای سپاه، آخرین سیگارهایشان را زیر پا خاموش کردند_ و تمام. 0 4 آمنه آزاد 1404/4/27 درخت زیبای من ژوزه مائوروده واسکونسلوس 4.5 73 صفحۀ 175 - اشکالی ندارد. میکشمش. - چه گفتی بچه جان؟ پدرت را میکشی؟ - بله. این کار را میکنم. شروع کردهام. کشتن نه به این معنا که هفتتیر بوک جونز را بردارم و بنگ! نه. با دوست نداشتنش، او را در قلبم میکشم. و یک روز خواهد مرد. 0 16 آمنه آزاد 1404/3/19 عربیکا یامین پور 4.2 75 صفحۀ 179 سرش را بخیه زدهاند. پانسمان سرش را زیر مقنعه پنهان کرده. حرفهایش که تمام میشود، میگوید: "ما رأینا إلّا جميلاً." پایانبندیاش قلبم را تکان میدهد. ولی نباید گریه کنم؛ آنها دارند لبخند میزنند. 0 28