بریدههای کتاب زینب سادات رضازاده زینب سادات رضازاده 5 روز پیش جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 112 صفحۀ 140 3 14 زینب سادات رضازاده 5 روز پیش جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 112 صفحۀ 130 0 6 زینب سادات رضازاده 7 روز پیش جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 112 صفحۀ 262 0 4 زینب سادات رضازاده 1404/3/29 پژواک کتابهای قدیمی باربارا دیویس 4.1 4 صفحۀ 24 4 6 زینب سادات رضازاده 1404/3/29 پژواک کتابهای قدیمی باربارا دیویس 4.1 4 صفحۀ 36 0 5 زینب سادات رضازاده 1404/3/20 این کندو مال او گروه نویسندگان 4.6 9 صفحۀ 42 0 7 زینب سادات رضازاده 1404/3/14 استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول منصور ضابطیان 3.9 60 صفحۀ 211 اگر روزی دنبال دوست میگشتی در خانه ام به رویت باز است، بی هیچ شرمی بیا. باور کن در کلماتم اثری از سرزنش و دل شکستگی نخواهی یافت... اگر روزی دنبال دوست گشتی از گذشته شرم سار نباش گویی هیچ اتفاقی نیفتاده تو را با دلتنگی همه این سالها در آغوش میگیرم ... میگویند یک قهوه تلخ چهل سال نان و نمک پس خود دارد کم از دست تو قهوه ننوشیدم ... بیا اگر گذرت به اینجا افتاد... 0 8 زینب سادات رضازاده 1404/3/8 زندگی روی در یخچال الیس کایپرز 4.3 21 صفحۀ 189 0 21 زینب سادات رضازاده 1404/3/7 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسفم فردریک بکمن 4.1 73 صفحۀ 425 آدم ها باید داستان هایشان را تعریف کنند السا ، وگرنه خفه میشوند .... 1 6 زینب سادات رضازاده 1404/2/21 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسفم فردریک بکمن 4.1 73 صفحۀ 42 وقتی مادربزرگ داری انگار یک ارتش پشت سرت داری. این بزرگترین امتیاز یک نوه است. اینکه بدانی یک نفر همیشه پشت اوست هرچه پیش بیاید، حتی وقتی اشتباه میکنی. در واقع مخصوصا وقتی که اشتباه میکنی . یک مادربزرگ هم نقش شمشیر را دارد هم سپر. 4 12 زینب سادات رضازاده 1404/2/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 61 صفحۀ 339 هرگز دست کم نگیر قلب را ، که قادر است کارهای کند که ذهن تصورش را نمیکند. قلب به همان خوبی که احساس میکند فرمان میدهد وگرنه تو چطور میتوانی توصیف کنی راهی که من برگزیده ام تو برگزیده ای ، راه طولانی که این مسیر همراه داشت .. 0 4 زینب سادات رضازاده 1404/2/13 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 61 صفحۀ 309 غروب ها اغوا کننده اند پوشاننده مسیرها، پوشاننده دروغ ها. اهمیتی نمیدهیم که غروب اغوا کننده است، رنگهای شکوهمند ش را میبینیم و هرگز نمیدانیم خورشید افتاده است در پس زمین تا آن هنگام که سوختنش را ببینیم . غروب ها اغوا کننده اند پوشاننده حقایق پوشاننده دروغ ها 0 8 زینب سادات رضازاده 1404/2/4 فهرست کتاب سارا نیشا آدامز 4.1 24 صفحۀ 408 0 3 زینب سادات رضازاده 1404/2/4 فهرست کتاب سارا نیشا آدامز 4.1 24 صفحۀ 327 0 4 زینب سادات رضازاده 1403/12/8 رویای دویدن وندلین وان درانن 4.3 0 صفحۀ 116 0 9 زینب سادات رضازاده 1403/11/24 ماتیلدا رولد دال 4.4 98 صفحۀ 2 1 19 زینب سادات رضازاده 1403/11/19 در ماگدا سابو 4.1 43 صفحۀ 241 0 14 زینب سادات رضازاده 1403/10/13 چرا دانش آموزان مدرسه را دوست ندارند دانیل تی. ویلینگهام 4.3 4 صفحۀ 128 0 8 زینب سادات رضازاده 1403/10/13 چرا دانش آموزان مدرسه را دوست ندارند دانیل تی. ویلینگهام 4.3 4 صفحۀ 91 0 14 زینب سادات رضازاده 1403/10/3 ما ایوب نبودیم فاطمه ستوده 4.0 33 صفحۀ 10 در مراقبت، چیزهای ظریفی از دست میروند مثل همین سکوت یا کلمههای تازه و چیزهای ظریفی بدست می آیند که حتی اسم هم ندارند. بدست آمده ها و از دست رفتههای مراقبت بیشترشان نامرئی و دیریاب هستند و شبیه کانی های زیرزمینی، کند و ناملموس، در بستر سالیان شکل میگیرند. 0 25
بریدههای کتاب زینب سادات رضازاده زینب سادات رضازاده 5 روز پیش جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 112 صفحۀ 140 3 14 زینب سادات رضازاده 5 روز پیش جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 112 صفحۀ 130 0 6 زینب سادات رضازاده 7 روز پیش جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 112 صفحۀ 262 0 4 زینب سادات رضازاده 1404/3/29 پژواک کتابهای قدیمی باربارا دیویس 4.1 4 صفحۀ 24 4 6 زینب سادات رضازاده 1404/3/29 پژواک کتابهای قدیمی باربارا دیویس 4.1 4 صفحۀ 36 0 5 زینب سادات رضازاده 1404/3/20 این کندو مال او گروه نویسندگان 4.6 9 صفحۀ 42 0 7 زینب سادات رضازاده 1404/3/14 استامبولی: نوشته ها و عکس های سفر به استانبول منصور ضابطیان 3.9 60 صفحۀ 211 اگر روزی دنبال دوست میگشتی در خانه ام به رویت باز است، بی هیچ شرمی بیا. باور کن در کلماتم اثری از سرزنش و دل شکستگی نخواهی یافت... اگر روزی دنبال دوست گشتی از گذشته شرم سار نباش گویی هیچ اتفاقی نیفتاده تو را با دلتنگی همه این سالها در آغوش میگیرم ... میگویند یک قهوه تلخ چهل سال نان و نمک پس خود دارد کم از دست تو قهوه ننوشیدم ... بیا اگر گذرت به اینجا افتاد... 0 8 زینب سادات رضازاده 1404/3/8 زندگی روی در یخچال الیس کایپرز 4.3 21 صفحۀ 189 0 21 زینب سادات رضازاده 1404/3/7 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسفم فردریک بکمن 4.1 73 صفحۀ 425 آدم ها باید داستان هایشان را تعریف کنند السا ، وگرنه خفه میشوند .... 1 6 زینب سادات رضازاده 1404/2/21 مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسفم فردریک بکمن 4.1 73 صفحۀ 42 وقتی مادربزرگ داری انگار یک ارتش پشت سرت داری. این بزرگترین امتیاز یک نوه است. اینکه بدانی یک نفر همیشه پشت اوست هرچه پیش بیاید، حتی وقتی اشتباه میکنی. در واقع مخصوصا وقتی که اشتباه میکنی . یک مادربزرگ هم نقش شمشیر را دارد هم سپر. 4 12 زینب سادات رضازاده 1404/2/16 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 61 صفحۀ 339 هرگز دست کم نگیر قلب را ، که قادر است کارهای کند که ذهن تصورش را نمیکند. قلب به همان خوبی که احساس میکند فرمان میدهد وگرنه تو چطور میتوانی توصیف کنی راهی که من برگزیده ام تو برگزیده ای ، راه طولانی که این مسیر همراه داشت .. 0 4 زینب سادات رضازاده 1404/2/13 جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند دیلیا اوئنز 3.9 61 صفحۀ 309 غروب ها اغوا کننده اند پوشاننده مسیرها، پوشاننده دروغ ها. اهمیتی نمیدهیم که غروب اغوا کننده است، رنگهای شکوهمند ش را میبینیم و هرگز نمیدانیم خورشید افتاده است در پس زمین تا آن هنگام که سوختنش را ببینیم . غروب ها اغوا کننده اند پوشاننده حقایق پوشاننده دروغ ها 0 8 زینب سادات رضازاده 1404/2/4 فهرست کتاب سارا نیشا آدامز 4.1 24 صفحۀ 408 0 3 زینب سادات رضازاده 1404/2/4 فهرست کتاب سارا نیشا آدامز 4.1 24 صفحۀ 327 0 4 زینب سادات رضازاده 1403/12/8 رویای دویدن وندلین وان درانن 4.3 0 صفحۀ 116 0 9 زینب سادات رضازاده 1403/11/24 ماتیلدا رولد دال 4.4 98 صفحۀ 2 1 19 زینب سادات رضازاده 1403/11/19 در ماگدا سابو 4.1 43 صفحۀ 241 0 14 زینب سادات رضازاده 1403/10/13 چرا دانش آموزان مدرسه را دوست ندارند دانیل تی. ویلینگهام 4.3 4 صفحۀ 128 0 8 زینب سادات رضازاده 1403/10/13 چرا دانش آموزان مدرسه را دوست ندارند دانیل تی. ویلینگهام 4.3 4 صفحۀ 91 0 14 زینب سادات رضازاده 1403/10/3 ما ایوب نبودیم فاطمه ستوده 4.0 33 صفحۀ 10 در مراقبت، چیزهای ظریفی از دست میروند مثل همین سکوت یا کلمههای تازه و چیزهای ظریفی بدست می آیند که حتی اسم هم ندارند. بدست آمده ها و از دست رفتههای مراقبت بیشترشان نامرئی و دیریاب هستند و شبیه کانی های زیرزمینی، کند و ناملموس، در بستر سالیان شکل میگیرند. 0 25