بریده‌ کتاب‌های بای.

بای.

1403/5/31

داستان راستان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 18

صلاح و فساد طبقات اجتماع در یکدیگر تأثیر دارد. ممکن نیست که دیواری بین طبقات کشیده شود و طبقه‏‌ای از سرایت فساد یا صلاح طبقه دیگر مصون یا بی‌بهره بماند، ولی معمولا فساد از «خواص» شروع می‌شود و به «عوام» سرایت می‌کند و صلاح برعکس از «عوام» و تنبه و بیداری آنها آغاز می‌شود و اجبارا «خواص» را به صلاح می‌آورد، یعنی عادتا فساد از بالا به پایین می‏‌ریزد و صلاح از پایین به بالا سرایت می‌کند. روی همین اصل است که می‌بینیم امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تعلیمات عالیه خود، بعد از آنکه مردم را به دو طبقه «عامه» و «خاصه» تقسیم می‌کند، نسبت به صلاح و به راه آمدن خاصه اظهار یأس و نومیدی می‌کند و تنها عامه مردم را مورد توجه قرار می‌دهد. در دستور حکومتی که به نام مالک اشتر نخعی مرقوم داشته می‌‏نویسد: «برای والی، هیچ کس پرخرج‏تر در هنگام سستی، کم کمکتر در هنگام سختی، متنفرتر از عدالت و انصاف، پرتوقع‏تر، ناسپاس‏تر، عذرناپذیرتر، کم طاقت‏تر در شداید از «خاصه» نیست. همانا استوانه دین و نقطه مرکزی مسلمین و مایه پیروزی بر دشمن «عامه» می‌باشند، پس توجه تو همواره به این طبقه معطوف باشد.».

5