بریدههای کتاب داود داود 2 روز پیش عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.8 41 صفحۀ 94 مسئله تقابل بین اندوه است و سوگواری. اندوه یک وضعیت است اما سوگواری یک فرآیند. اندوه عمودی و سرگیجه آور است و نفس تان را می بُرد. سوگواری افقی است و شما را به سمت و سوی تازه ای میکشاند. 0 0 داود 2 روز پیش عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.8 41 صفحۀ 93 وقتی خدا را کشتیم خودمان را هم به کشتن دادیم. مسلماً حق داشتیم که این رفیق قدیمی خیالی مان را بکشیم اما شاخه ای که روی آن نشسته بودیم هم بریدیم. 0 0 داود 2 روز پیش عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.8 41 صفحۀ 46 بعضی با بال هنر پر میکشند، بعضی با مذهب عروج میکنند؛ ولی بیشتری ها را عشق پرواز میدهد. هر داستان عاشقانه، بالقوه ، داستان اندوه نیز هست؛ اگر نه در اوایل، اما در ادامه اش... 0 2 داود 2 روز پیش انواع زنان: بر اساس نظریه نمادهای اسطوره ای در روانکاوی یونگ جین شینودا بولن 4.4 4 صفحۀ 22 زمانی که یک زن از نیروهایی که او را تحت تاثیر قرار میدهند آگاه میشود، قدرتی به دست می آورد که زاییده دانش است. اسطوره ها نیرو های نامرئی و قدرتمندی هستند که رفتار ها را شکل میدهند و عواطف را تحت تاثیر قرار میدهند. 0 0 داود 2 روز پیش انواع زنان: بر اساس نظریه نمادهای اسطوره ای در روانکاوی یونگ جین شینودا بولن 4.4 4 صفحۀ 18 چیزی که برای یک زن رضایت بخش است، ممکن است برای دیگری کاملا بی معنا باشد و این بستگی به اسطوره ای دارد که درون هر زن فعال است. هرچه زن پیچیده تر باشد، نشانه ی آن است که اسطوره های بیشتری در درون او فعال هستند. 0 0 داود 2 روز پیش کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 59 صفحۀ 134 در حکومت توتالیتر درخواست حق برخورداری از حریم خصوصی به این معنا بود که چیزی داری که میخواهی پنهانش کنی. و پنهان کردن چیزی به ایت معنا بود که آن چیز ممنوع است. و اگر آن چیز ممنوع بود پس حتما علیه حکومت بود، پس تو حتما دشمن بودی. 0 0 داود 2 روز پیش کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 59 صفحۀ 121 در حکومت توتالیتر کمبود مسکن چنان مشکل لاینحل فراگیری است که بعد از مدتی آدم دیگر به آن فکر نمیکند. مردم اینجا چهل سالشان هم که بشود باز با پدر و مادرشان زندگی میکنند 0 0 داود 2 روز پیش کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 59 صفحۀ 41 در جامعه ای که حکومتش توتالیتر است، آدم ناچار است با قدرت ارتباط مستقیم داشته باشد؛ راه گریزی وجود ندارد. به همین دلیل سیاست هرگز انتزاعی نمی شود. له صورت نیرویی خشن، بی رحم و آشکار باقی میماند که تمام چند و چون زندگی ما را تعیین میکند: چه بخوریم، چه بپوشیم و چطور زندگی کنیم. 0 0 داود 3 روز پیش توتم و تابو زیگموند فروید 4.3 6 صفحۀ 221 خدای هر کس، تصویری از پدر اوست و رویه شخصی هر فرد نسبت به خداوند، به طرز رفتار وی با پدر واقعی خویش بستگی دارد و پا به پای آن تغییر و تبدیل می یابد و خدا در واقع فقط یک پدر است با عظمتی به مراتب بیشتر. 0 0 داود 3 روز پیش استبداد شایستگی: چه بر سر خیر عمومی آمده است؟ مایکل جی. سندل 4.3 2 صفحۀ 157 چرا اینگونه فرض میکنیم که استعداد هایمان سرنوشت ما را رقم میزند و اینکه استحقاق یا شایستگی پاداش هایی را داریم که ثمره تلاش و استعداد هایمان است؟ به ۲ دلیل میتوان این فرضیه را به چالش کشید. اول اینکه برخورداری من از فلان استعداد دست خودم نیست بلکه صرفا وابسته به شانس است. دوم اینکه اکر در جامعه ای زندگی میکنم که استعداد هایی که بطور شانسی از آن برخوردارم پاداش میدهد، حق ندارم به خودم ببالم. بخش زیادی از جذابیت باور شایسته سالارانه در این اندیشه نهفته است که موفقیت مان دست خودمان است و این تصویر رهایی بخش است از این حیث که ادمیزاد را موجودی خودساخته، نویسنده سرنوشت خویش و ارباب تقدیر خویش میداند و موجب رضایت فردی میشود. 0 0 داود 3 روز پیش استبداد شایستگی: چه بر سر خیر عمومی آمده است؟ مایکل جی. سندل 4.3 2 صفحۀ 136 وقتی شایسته سالاران به کارگران میگویند تحصیلات ناکافی آنها مسبب بدبختی هایشان است، وجهه اخلاقی به موفقیت و شکست میدهند و ناخواسته مدرک گرایی را ترویج میکنند. تعصب مدرک گرایی و ساختن سلاح از مدرک دانشگاهی یکی از علائم تکبر شایسته سالارانه است. 0 0 داود 3 روز پیش استبداد شایستگی: چه بر سر خیر عمومی آمده است؟ مایکل جی. سندل 4.3 2 صفحۀ 123 اگر شایسته سالاری یک امید است، پس آن هایی که جا میمانند همیشه میتوانند سیستم را متهم کنند؛ اما اگر شایسته سالاری یک واقعیت است، آن هایی که جا میمانند فقط میتوانند خودشان را متهم کنند. 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 171 آرنه نس، فیلسوفی که ریاضیات را میفهمید معادله خاص خودش را برای آسایش طرح کرد. W=G^2/Pb + Pm W = well being آسایش G = glow شور و شوق P = pain درد b = bodily جسمانی m = mental روحی 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 152 طرز راه رفتن آدم از صورتش گویا تر است. راه رفتن نشان دهنده ی ارزش ها و هنجار های اجتماعی شما هم هست. وضعیت اجتماعی هر فرد، همانطور که پیر بوردیو هم میگوید، بر لوح بدن او حک میشود. گام هایتان هیچ وقت دروغ نمیگویند. 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 134 وقتی ادم راه میرود، افکار و تجربیات بی اهمیت با آن که عمیقا مهم اند درهم می آمیزند. یک چیز خنده دار و یک چیز جدی هردو ممکن است به یک اندازه معنا دار باشند. پیاده روی آدم را قبراق میکند؛ به او آرامش میدهد؛ برایش شادی می آورد. 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 39 زمانه زمانه ی هیاهوست و سکوت در آستانه ی انقراض. حالت بنیادین مغز پریشانی و آشفتگی است. سخت است که فقط بنشینی. سخت است که بیکار باشی و هیچ جا هیچ خبری نباشد. بلز پاسکال گفته بود : « تمام مشکلات انسان از این نشئت میگیرد که نمیتواند یکجا تنها و ساکت و ارام بنشیند» 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 15 سکوت لذتی ست حتی لوکس تر از داشتن آن کیف های لویی ویتون که آنقدر طرفدارش هستند. سکوت شکوه و ابهتی خاص هم در خود دارد: همچون اقیانوس یا پهنه بی پایانی از برف... 0 0
بریدههای کتاب داود داود 2 روز پیش عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.8 41 صفحۀ 94 مسئله تقابل بین اندوه است و سوگواری. اندوه یک وضعیت است اما سوگواری یک فرآیند. اندوه عمودی و سرگیجه آور است و نفس تان را می بُرد. سوگواری افقی است و شما را به سمت و سوی تازه ای میکشاند. 0 0 داود 2 روز پیش عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.8 41 صفحۀ 93 وقتی خدا را کشتیم خودمان را هم به کشتن دادیم. مسلماً حق داشتیم که این رفیق قدیمی خیالی مان را بکشیم اما شاخه ای که روی آن نشسته بودیم هم بریدیم. 0 0 داود 2 روز پیش عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.8 41 صفحۀ 46 بعضی با بال هنر پر میکشند، بعضی با مذهب عروج میکنند؛ ولی بیشتری ها را عشق پرواز میدهد. هر داستان عاشقانه، بالقوه ، داستان اندوه نیز هست؛ اگر نه در اوایل، اما در ادامه اش... 0 2 داود 2 روز پیش انواع زنان: بر اساس نظریه نمادهای اسطوره ای در روانکاوی یونگ جین شینودا بولن 4.4 4 صفحۀ 22 زمانی که یک زن از نیروهایی که او را تحت تاثیر قرار میدهند آگاه میشود، قدرتی به دست می آورد که زاییده دانش است. اسطوره ها نیرو های نامرئی و قدرتمندی هستند که رفتار ها را شکل میدهند و عواطف را تحت تاثیر قرار میدهند. 0 0 داود 2 روز پیش انواع زنان: بر اساس نظریه نمادهای اسطوره ای در روانکاوی یونگ جین شینودا بولن 4.4 4 صفحۀ 18 چیزی که برای یک زن رضایت بخش است، ممکن است برای دیگری کاملا بی معنا باشد و این بستگی به اسطوره ای دارد که درون هر زن فعال است. هرچه زن پیچیده تر باشد، نشانه ی آن است که اسطوره های بیشتری در درون او فعال هستند. 0 0 داود 2 روز پیش کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 59 صفحۀ 134 در حکومت توتالیتر درخواست حق برخورداری از حریم خصوصی به این معنا بود که چیزی داری که میخواهی پنهانش کنی. و پنهان کردن چیزی به ایت معنا بود که آن چیز ممنوع است. و اگر آن چیز ممنوع بود پس حتما علیه حکومت بود، پس تو حتما دشمن بودی. 0 0 داود 2 روز پیش کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 59 صفحۀ 121 در حکومت توتالیتر کمبود مسکن چنان مشکل لاینحل فراگیری است که بعد از مدتی آدم دیگر به آن فکر نمیکند. مردم اینجا چهل سالشان هم که بشود باز با پدر و مادرشان زندگی میکنند 0 0 داود 2 روز پیش کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اسلاونکا دراکولیچ 4.1 59 صفحۀ 41 در جامعه ای که حکومتش توتالیتر است، آدم ناچار است با قدرت ارتباط مستقیم داشته باشد؛ راه گریزی وجود ندارد. به همین دلیل سیاست هرگز انتزاعی نمی شود. له صورت نیرویی خشن، بی رحم و آشکار باقی میماند که تمام چند و چون زندگی ما را تعیین میکند: چه بخوریم، چه بپوشیم و چطور زندگی کنیم. 0 0 داود 3 روز پیش توتم و تابو زیگموند فروید 4.3 6 صفحۀ 221 خدای هر کس، تصویری از پدر اوست و رویه شخصی هر فرد نسبت به خداوند، به طرز رفتار وی با پدر واقعی خویش بستگی دارد و پا به پای آن تغییر و تبدیل می یابد و خدا در واقع فقط یک پدر است با عظمتی به مراتب بیشتر. 0 0 داود 3 روز پیش استبداد شایستگی: چه بر سر خیر عمومی آمده است؟ مایکل جی. سندل 4.3 2 صفحۀ 157 چرا اینگونه فرض میکنیم که استعداد هایمان سرنوشت ما را رقم میزند و اینکه استحقاق یا شایستگی پاداش هایی را داریم که ثمره تلاش و استعداد هایمان است؟ به ۲ دلیل میتوان این فرضیه را به چالش کشید. اول اینکه برخورداری من از فلان استعداد دست خودم نیست بلکه صرفا وابسته به شانس است. دوم اینکه اکر در جامعه ای زندگی میکنم که استعداد هایی که بطور شانسی از آن برخوردارم پاداش میدهد، حق ندارم به خودم ببالم. بخش زیادی از جذابیت باور شایسته سالارانه در این اندیشه نهفته است که موفقیت مان دست خودمان است و این تصویر رهایی بخش است از این حیث که ادمیزاد را موجودی خودساخته، نویسنده سرنوشت خویش و ارباب تقدیر خویش میداند و موجب رضایت فردی میشود. 0 0 داود 3 روز پیش استبداد شایستگی: چه بر سر خیر عمومی آمده است؟ مایکل جی. سندل 4.3 2 صفحۀ 136 وقتی شایسته سالاران به کارگران میگویند تحصیلات ناکافی آنها مسبب بدبختی هایشان است، وجهه اخلاقی به موفقیت و شکست میدهند و ناخواسته مدرک گرایی را ترویج میکنند. تعصب مدرک گرایی و ساختن سلاح از مدرک دانشگاهی یکی از علائم تکبر شایسته سالارانه است. 0 0 داود 3 روز پیش استبداد شایستگی: چه بر سر خیر عمومی آمده است؟ مایکل جی. سندل 4.3 2 صفحۀ 123 اگر شایسته سالاری یک امید است، پس آن هایی که جا میمانند همیشه میتوانند سیستم را متهم کنند؛ اما اگر شایسته سالاری یک واقعیت است، آن هایی که جا میمانند فقط میتوانند خودشان را متهم کنند. 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 171 آرنه نس، فیلسوفی که ریاضیات را میفهمید معادله خاص خودش را برای آسایش طرح کرد. W=G^2/Pb + Pm W = well being آسایش G = glow شور و شوق P = pain درد b = bodily جسمانی m = mental روحی 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 152 طرز راه رفتن آدم از صورتش گویا تر است. راه رفتن نشان دهنده ی ارزش ها و هنجار های اجتماعی شما هم هست. وضعیت اجتماعی هر فرد، همانطور که پیر بوردیو هم میگوید، بر لوح بدن او حک میشود. گام هایتان هیچ وقت دروغ نمیگویند. 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 134 وقتی ادم راه میرود، افکار و تجربیات بی اهمیت با آن که عمیقا مهم اند درهم می آمیزند. یک چیز خنده دار و یک چیز جدی هردو ممکن است به یک اندازه معنا دار باشند. پیاده روی آدم را قبراق میکند؛ به او آرامش میدهد؛ برایش شادی می آورد. 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 39 زمانه زمانه ی هیاهوست و سکوت در آستانه ی انقراض. حالت بنیادین مغز پریشانی و آشفتگی است. سخت است که فقط بنشینی. سخت است که بیکار باشی و هیچ جا هیچ خبری نباشد. بلز پاسکال گفته بود : « تمام مشکلات انسان از این نشئت میگیرد که نمیتواند یکجا تنها و ساکت و ارام بنشیند» 0 0 داود 3 روز پیش پیاده روی؛ و سکوت، در زمانه ی هیاهو ارلینگ کاگه 3.8 25 صفحۀ 15 سکوت لذتی ست حتی لوکس تر از داشتن آن کیف های لویی ویتون که آنقدر طرفدارش هستند. سکوت شکوه و ابهتی خاص هم در خود دارد: همچون اقیانوس یا پهنه بی پایانی از برف... 0 0