بریده‌های کتاب نرگس محمدی🌱

تحمل کردن شبیه برزخ است شبیه فرو بردن سر در تشت آب و محو شدن ناگهانی صدا آدمی که از راه رفتن روی زمین ریختن روغن در ظرف شیشه ای کوبیدن رازقی در هاون و پایین رفتن آب از گلو خسته شده آدمی است که در برزخ گام بر می دارد. پایش را که زمین میگذارد احساس میکند زمین از بخارات جیوها است و هر آن ممکن است توی آن فرو برود مثل این که بگویی تحمل کنندگان ساکنان برزخ اند. ساکنان جهانی که نیست.

ما نمی توانیم بگوییم کدام یک از ورژنهای ما بهتر یا بدتر است. آن زندگی ها در جهان دیگر در جریان اند اما زندگی ما نیز در جریان است و ما باید تمرکزمان را به همین زندگی معطوف کنیم.

غیر ممکن از رهگذر زیستن ممکن میشود.

درباره اش فکر کنید وقتی کسی سعی دارد تفکر خود را به شما تحمیل کند چه احساسی دارید؟ اگر یکی از اعضای خانواده دوستان یا همکاران پیشتان بیاید و بگوید: درباره ی این موضوع فکر نکن این نظر رو بده، سعی خواهید کرد در اولین فرصت تا حد ممکن از آن شخص دور شوید با این حال به سرعت به سمت اینترنت می رویم که اطلاعات لازم را به ما بدهد و در واقع سعی میکنیم همین فرد را به نزد خود دعوت کنیم.

ما هر ادعایی داشته باشیم، با همان ادعا امتحان می‌شویم.

اعجاز عجیبی قدم میزد در نهج البلاغه. کتابی که هرچه بیشتر میخواندمش، حق میدادم به سربازان داعش برای تنفر از علی(ع). علی مجسمه‌ی خوش‌تراش دستان خدا بود. با هر لغت ایمان آوردم به حب عجیب شیعیان به امامشان. اصلا قلبی که به عشق خدا بزند، عاشق علی هم می‌شود.

مردن فقط دفن شدن در خاک نیست، همین که چیزی برای از دست دادن نداشته باشی، یعنی مرده‌ای.

بعد از نماز مودبانه،نوبت نماز متفکرانه‌ست. نوبت این است که شلاق را برداری، بر اندیشه‌ی خودت بکوبی، و نگذاری فکر و اندیشه‌ت سر نماز هرزگی کند.

ادب را از رئیس تمام با ادبهای عالم ابا الفضل العباس قمر بنی هاشم(ع) یاد بگیرید آن قدر مؤدب بود که هر موقع به برادرش اباعبدالله(ع) می رسید نمی گفت «برادر!» بلکه حضرت را این گونه خطاب میکرد سیدی و مولای آقای من!» همیشه عاشقها با ادب بوده اند. اگر خواستی به عشق برسی، باید از ادب شروع کنی.