بریده کتابهای 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1403/8/8 اگر حقیقت این باشد کالین هوور 4.3 40 صفحۀ 69 به من خیره شد. حاضرم قسم بخورم به این فکر میکرد که زندگی با من چگونه خواهد بود.نمی شود به کسی آنطور نگاه کنی که جرمی به من نگاه میکرد،مگر آن که آینده ات را با او تصور کنی. 0 2 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1403/8/8 خیابان کاتالین ماگدا سابو 3.7 10 صفحۀ 184 «دلتنگی برای کسانی که مرده بودند برایشان دردناک بود و کمکم حالوهوای اتاق سنگین میشد و به نظر میرسید، مثل سقفی که فرو بریزد، روی سرشان آوار میشود. چیزی نمیگذشت که میفهمیدند کارشان بیهوده است؛ اما از آنجا که هنوز با این موضوع کنار نیامده بودند باز این کار را تکرار میکردند. امیدوار بودند که با آویختن بههـم و گرفتن دست همدیگر و انتخاب درست کلمات، راهی به بیرون از هزارتو بیابند ویکجورهایی به خانه بازگردند..» 0 1 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1403/5/4 نسیمی که بر ستاره ای وزید چونگ-میونگ یی 4.8 4 صفحۀ 8 اما با این حال به خاطر موضوع دیگر گناهکارم:جنایت انجام ندادن هیچ کاری.من مانع مرگ های غیر ضروری مردمان بی گناه نشدم.من در رویارویی با جنون ساکت بودم.من گوش هایم را در برابر فریاد بی گناهان بستم. 0 4 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1403/2/15 بازی دروغ روت ویر 3.2 6 صفحۀ 82 لحظه ای که به تو می نگرد انگار با تمام وجود نگاهت میکند ، انگار هیچکس دیگری توی این دنیا یا تمام آدم هایی که توی این اتاق هستند به قدر تو ذره ای برایش ارزش ندارد و تو با او تنها هستی. 0 11 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1402/12/23 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 203 صفحۀ 74 0 4
بریده کتابهای 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1403/8/8 اگر حقیقت این باشد کالین هوور 4.3 40 صفحۀ 69 به من خیره شد. حاضرم قسم بخورم به این فکر میکرد که زندگی با من چگونه خواهد بود.نمی شود به کسی آنطور نگاه کنی که جرمی به من نگاه میکرد،مگر آن که آینده ات را با او تصور کنی. 0 2 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1403/8/8 خیابان کاتالین ماگدا سابو 3.7 10 صفحۀ 184 «دلتنگی برای کسانی که مرده بودند برایشان دردناک بود و کمکم حالوهوای اتاق سنگین میشد و به نظر میرسید، مثل سقفی که فرو بریزد، روی سرشان آوار میشود. چیزی نمیگذشت که میفهمیدند کارشان بیهوده است؛ اما از آنجا که هنوز با این موضوع کنار نیامده بودند باز این کار را تکرار میکردند. امیدوار بودند که با آویختن بههـم و گرفتن دست همدیگر و انتخاب درست کلمات، راهی به بیرون از هزارتو بیابند ویکجورهایی به خانه بازگردند..» 0 1 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1403/5/4 نسیمی که بر ستاره ای وزید چونگ-میونگ یی 4.8 4 صفحۀ 8 اما با این حال به خاطر موضوع دیگر گناهکارم:جنایت انجام ندادن هیچ کاری.من مانع مرگ های غیر ضروری مردمان بی گناه نشدم.من در رویارویی با جنون ساکت بودم.من گوش هایم را در برابر فریاد بی گناهان بستم. 0 4 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1403/2/15 بازی دروغ روت ویر 3.2 6 صفحۀ 82 لحظه ای که به تو می نگرد انگار با تمام وجود نگاهت میکند ، انگار هیچکس دیگری توی این دنیا یا تمام آدم هایی که توی این اتاق هستند به قدر تو ذره ای برایش ارزش ندارد و تو با او تنها هستی. 0 11 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘢 1402/12/23 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 203 صفحۀ 74 0 4