بریدههای کتاب فاطمه صادقی فاطمه صادقی 3 روز پیش قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 205 صفحۀ 275 -بهتر نیست بگذارید قلبتان شکسته شود تا اینکه پژمرده شود؟ قبل از اینکه قلب آدم شکسته شود، میتواند احساس فوقالعاده خوبی داشته باشد که به رنجش میارزد. 0 1 فاطمه صادقی 6 روز پیش بر استخوانهای مردگان اولگا توکارچوک 3.4 7 صفحۀ 260 همواره خشم پس از خویش فضایخالی عظیمی باقی میگذارد که بلافاصله سیلابِ اندوه بهسان رودی بی ابتدا و بی انتها بر آن جاری میشود. 0 0 فاطمه صادقی 7 روز پیش دختری که ماه را نوشید کلی ریگن بارنهیل 3.4 27 صفحۀ 127 هرروز دنیا برایش بزرگتر میشد و هرچه بیشتر یاد میگرفت، به خاطر چیزهایی که نمیدانست عذاب میکشید. 0 5 فاطمه صادقی 1404/4/4 همیشه یک نفر دروغ میگوید آلیس فینی 4.2 46 صفحۀ 295 مردم تمایل دارند درون کسانی که دوستشان دارند چیزی را ببینند که دلشان میخواهد. در ذهنشان دوباره به آنها شکل میدهند و به کسانی تبدیلشان میکنند که آرزو میکنند باشند، نه خود واقعیشان. 0 0 فاطمه صادقی 1404/4/4 همیشه یک نفر دروغ میگوید آلیس فینی 4.2 46 صفحۀ 31 گاهیاوقات خاطراتمان خودشان را دوباره تدوین میکنند تا تصاویر زیباتری را از گذشته نشان دهند، چیزی که وقتی به عقب برمیگردی و به آن نگاه میکنی کمتر ناگوار است. گاهی نیاز داریم رنگ و لعابی به آنها بزنیم تا وانمود کنیم چیزی را که زیرش پنهان است به یاد نمیآوریم. 0 22 فاطمه صادقی 1404/4/4 بر استخوانهای مردگان اولگا توکارچوک 3.4 7 صفحۀ 71 برخلاف سرحالی ظاهریام، که مردم سادهلوحانه آن را به حساب آرامش روحیام میگذارند، از ورای دلشورهها و هراسهایم آنهارا مشاهده میکنم. انگار همهچیز در آینهای کدر منعکس شده باشد یا از پشت شیشهای تیره ببینمشان. 0 0 فاطمه صادقی 1404/4/4 بر استخوانهای مردگان اولگا توکارچوک 3.4 7 صفحۀ 41 بهترین کسی که آدم میتواند باهاش اختلاط کند، خودش است _ لااقل سوءتفاهم پیش نمیآید. 0 0 فاطمه صادقی 1404/4/4 بر استخوانهای مردگان اولگا توکارچوک 3.4 7 صفحۀ 20 سالهای دراز تیرهروزی بیشتر از مرضی مهلک منزلت انسان را پایین میآورند. 0 0 فاطمه صادقی 1404/3/21 بیمار خاموش الکس میکیلیدس 4.1 149 صفحۀ 55 او راحت میخندید و اغلب باعث میشد که حس کنم از نوعی تاریکی درونی رنج میبرد. درست مثل خودم. 0 0 فاطمه صادقی 1404/3/21 بیمار خاموش الکس میکیلیدس 4.1 149 صفحۀ 67 همهجا پر از درد است و ما فقط چشمهایمان را به رویشان میبندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشتزدهایم و همدیگر را میترسانیم. 0 0 فاطمه صادقی 1404/3/21 خفاش شب سیامک گلشیری 2.4 12 صفحۀ 110 -آدما بعضیوقتها به مقصدشون نمیرسن. تقصیر خودشون هم نیست. یه چیزهایی پیش میآد دیگه. کسی هم نمیتونه جلوشو بگیره. 0 1 فاطمه صادقی 1404/3/19 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 213 صفحۀ 72 هیچچیز آزاردهندهتر و تحملناپذیرتر از این نیست که آدم به خاطر یک اتفاق نابود شود، اتفاقی که میتوانست نیفتد. 1 23 فاطمه صادقی 1404/3/19 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 121 صفحۀ 175 -تو من رو مجبور میکنی زندگیای رو آرزو کنم که هیچوقت نمیتونم داشتهباشم. این ترسناکترین احساسیه که تاحالا داشتم. 0 3 فاطمه صادقی 1404/3/19 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 121 صفحۀ 194 تنها چیزی که میخوام اینه که با تو باشم؛ ولی باید تورو در امان نگه دارم، در امان از خودم. 0 14 فاطمه صادقی 1404/3/16 بازگشت ریچل گرایس هالی جکسون 3.8 10 صفحۀ 56 وقتی راهش را بلد باشید، راحت میتوانید مردم را از خودتان دور کنید. او رکورد خوبی داشت؛ قبل از اینکه مردم خودشان تصمیم بگیرند ترکش کنند، طردشان میکرد. در آخر فرقی نمیکرد، چون همه بلاخره میرفتند ولی این دردش کمتر بود. زندگی همین بود؛ باید راهی را انتخاب کنید که درد کمتری دارد. 0 0
بریدههای کتاب فاطمه صادقی فاطمه صادقی 3 روز پیش قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 205 صفحۀ 275 -بهتر نیست بگذارید قلبتان شکسته شود تا اینکه پژمرده شود؟ قبل از اینکه قلب آدم شکسته شود، میتواند احساس فوقالعاده خوبی داشته باشد که به رنجش میارزد. 0 1 فاطمه صادقی 6 روز پیش بر استخوانهای مردگان اولگا توکارچوک 3.4 7 صفحۀ 260 همواره خشم پس از خویش فضایخالی عظیمی باقی میگذارد که بلافاصله سیلابِ اندوه بهسان رودی بی ابتدا و بی انتها بر آن جاری میشود. 0 0 فاطمه صادقی 7 روز پیش دختری که ماه را نوشید کلی ریگن بارنهیل 3.4 27 صفحۀ 127 هرروز دنیا برایش بزرگتر میشد و هرچه بیشتر یاد میگرفت، به خاطر چیزهایی که نمیدانست عذاب میکشید. 0 5 فاطمه صادقی 1404/4/4 همیشه یک نفر دروغ میگوید آلیس فینی 4.2 46 صفحۀ 295 مردم تمایل دارند درون کسانی که دوستشان دارند چیزی را ببینند که دلشان میخواهد. در ذهنشان دوباره به آنها شکل میدهند و به کسانی تبدیلشان میکنند که آرزو میکنند باشند، نه خود واقعیشان. 0 0 فاطمه صادقی 1404/4/4 همیشه یک نفر دروغ میگوید آلیس فینی 4.2 46 صفحۀ 31 گاهیاوقات خاطراتمان خودشان را دوباره تدوین میکنند تا تصاویر زیباتری را از گذشته نشان دهند، چیزی که وقتی به عقب برمیگردی و به آن نگاه میکنی کمتر ناگوار است. گاهی نیاز داریم رنگ و لعابی به آنها بزنیم تا وانمود کنیم چیزی را که زیرش پنهان است به یاد نمیآوریم. 0 22 فاطمه صادقی 1404/4/4 بر استخوانهای مردگان اولگا توکارچوک 3.4 7 صفحۀ 71 برخلاف سرحالی ظاهریام، که مردم سادهلوحانه آن را به حساب آرامش روحیام میگذارند، از ورای دلشورهها و هراسهایم آنهارا مشاهده میکنم. انگار همهچیز در آینهای کدر منعکس شده باشد یا از پشت شیشهای تیره ببینمشان. 0 0 فاطمه صادقی 1404/4/4 بر استخوانهای مردگان اولگا توکارچوک 3.4 7 صفحۀ 41 بهترین کسی که آدم میتواند باهاش اختلاط کند، خودش است _ لااقل سوءتفاهم پیش نمیآید. 0 0 فاطمه صادقی 1404/4/4 بر استخوانهای مردگان اولگا توکارچوک 3.4 7 صفحۀ 20 سالهای دراز تیرهروزی بیشتر از مرضی مهلک منزلت انسان را پایین میآورند. 0 0 فاطمه صادقی 1404/3/21 بیمار خاموش الکس میکیلیدس 4.1 149 صفحۀ 55 او راحت میخندید و اغلب باعث میشد که حس کنم از نوعی تاریکی درونی رنج میبرد. درست مثل خودم. 0 0 فاطمه صادقی 1404/3/21 بیمار خاموش الکس میکیلیدس 4.1 149 صفحۀ 67 همهجا پر از درد است و ما فقط چشمهایمان را به رویشان میبندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشتزدهایم و همدیگر را میترسانیم. 0 0 فاطمه صادقی 1404/3/21 خفاش شب سیامک گلشیری 2.4 12 صفحۀ 110 -آدما بعضیوقتها به مقصدشون نمیرسن. تقصیر خودشون هم نیست. یه چیزهایی پیش میآد دیگه. کسی هم نمیتونه جلوشو بگیره. 0 1 فاطمه صادقی 1404/3/19 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 213 صفحۀ 72 هیچچیز آزاردهندهتر و تحملناپذیرتر از این نیست که آدم به خاطر یک اتفاق نابود شود، اتفاقی که میتوانست نیفتد. 1 23 فاطمه صادقی 1404/3/19 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 121 صفحۀ 175 -تو من رو مجبور میکنی زندگیای رو آرزو کنم که هیچوقت نمیتونم داشتهباشم. این ترسناکترین احساسیه که تاحالا داشتم. 0 3 فاطمه صادقی 1404/3/19 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 121 صفحۀ 194 تنها چیزی که میخوام اینه که با تو باشم؛ ولی باید تورو در امان نگه دارم، در امان از خودم. 0 14 فاطمه صادقی 1404/3/16 بازگشت ریچل گرایس هالی جکسون 3.8 10 صفحۀ 56 وقتی راهش را بلد باشید، راحت میتوانید مردم را از خودتان دور کنید. او رکورد خوبی داشت؛ قبل از اینکه مردم خودشان تصمیم بگیرند ترکش کنند، طردشان میکرد. در آخر فرقی نمیکرد، چون همه بلاخره میرفتند ولی این دردش کمتر بود. زندگی همین بود؛ باید راهی را انتخاب کنید که درد کمتری دارد. 0 0