بریده‌های کتاب رستگار

باغ بی برگی خنده اش خونیست اشک آمیز. جاودان بر اسب یال افشان زردش، می چمد در آن پادشاه فصل ها، پاییز.

اصلا هر آدمی باید نامه اش را بنویسد.باید سیاه کند این لعنتی های سپید را که ریشخند می کنند ناتوانی ما را در نگاشتن یک دوستت دارم ساده، در نگاشتن یک دلتنگی کوچک، یک حیرانی بزرگ.

سه شنبه، خیس بود. ملیحه زیر چتر آبی و در چادری که روی سرتاسر لاغریش ریخته بود، از کوچه ای می گذشت که همان پیج و خم خوابها و کابوس او را داشت. باران با صدای ناودان و چتر و اسفالت، می بارید. پشت پنجره های دوطرف کوچه، پرده ای از گرمای بخاری ها آویزان بود و هوا بوی هیزم و نفت سوخته می داد.

رودخانه مثل سنگ قبری بدون اسم، ساکت بود.

ما می خواستیم دنیا را عوض کنیم ، حالا می بینم فقط خودمان عوض شده ایم.

در تجربه خداوند، برخلاف تجربه ی طبیعت که قانون هاش بعد از ازمایش بدست میاد، اول باید به قانونی ایمان بیاری و بعد اون رو ازمایش کنی. حتی باید بگم هرچه ایمان ات به اون قانون نیرومند تر باشه احتمال موفقیت آزمون ها بیش تره. یعنی هر اندازه که به خداوند باور داشته باشی خداوند به همون اندازه برای تو وجود داره. هرچه بیشتر به او ایمان بیاری، وجود و حضور او برای تو بیشتر می شه.

ای پسر عمران! هرگاه بنده ای مرا بخواند، آن چنان به سخن او گوش می سپارم که گویی بنده ای جز او ندارم اما شگفتا که بنده ام همه را چنان می خواند که گویی همه خدای اویند جز من.

این که در اعماق اقیانوس جان داری باشه یا نباشه، این که فضا متناهی باشه یا نباشه یا این که در سیاره دیگه ای به غیر از زمین حیات وجود داشته باشه یا نه، ذره ای در زندگی من تاثیر نداره. اما بود و نبود خداوند برای من مهمه‌ اگه خداوندی وجود داشته باشه، مرگ پایان همه چیز نخواهد بود و در این شرایط اگه من همه ی عمرم رو با فرض نبود او زندگی کنم دست به ریسک بزرگ و خطرناکی زده ام.

ملل غیر مسلمان تابعه امپراتوری اسلام، بیشتر از مسلمانان از توسعه مناسبات بازرگانی، در انتشار عقاید دینی خود سود جستند. موفقیت ایین مانی و مسیح در چین و مغولستان و یهودیت و مسیحیت در قفقاز و اطراف ولگا، به دوره امپراتوری اسلام مربوط می شود.

ایران عهد ساسانی در قرن پنجم بصورت پناهگاه متواریان مجوس، یهود و مسیحی امپراتوری بیزانس در آمد.

تمام حرف های سیاست مداران جهان، به اندازه یک بوسه تو تاثیرگذار نیست.

عاشق که هستی زندانیت هم کنند آزادی از تو سر ریز می کند عاشق که نیستی آزاد هم که باشی از زندان لبریزی

تو شبیه هیچ کس نیستی اما من همه را شبیه تو می بینم

اگر عاقل باشیم فقط روی یک چیز می توانیم حساب کنیم: دیوانگی

وقتی فاصله ای میان ما نیست تحمل فاصله ای که میان ماست بسیار سخت است

از قرن پنجم در میان مسیحیان شرق، انشعابی پیش آمد و عده ای که خود را ارتودوکس می‌نامیدند از مذهب اصلی جدا شدند. فرق دیگری چون یعقوبیها که به الوهیت عیسی قائل بودند و نسطوریها که صفت انسانی و الهی عیسی را از هم غیرقابل تفکیک دانسته و اعتقاد داشتند که مریم دختر خدا است، به وجود امدند.

شب ها تا در آغوش خالیم تصورت نکنم خوابم نمی برد و صبح ها تا بوسه ات را بر گونه ام تصور نکنم بیدار نمی شوم

تنها راه كنار امدن با دورى تو بودن در زمان حال است چون تو در تمام لحظه هاى اكنون من حضور داری در ابديت من...

افسوس کودکم؛ برای تو جایی نمانده است. یک روز صبح زود مادر تو درد می‌کشید؛ تنها به این امید که می‌آیی و با دست کوچکت، دنیای خفته را بیدار می کنی. دنیا را هشدار می‌دهی، که از نوازش دستهای تو محروم است. تو آمدی ولی می گریستی!

امروزه این حقیقت به اثبات رسیده است که بزرگترین عامل پیشرفت، روابط موجود بین اقوام و ملل است. پیشرفت یا عقب ماندگی اقوام مختلف با ویژگی های نژادی، باور های دینی، و محیط طبیعی آنان بستگی نداشته، بلکه به مناسبات آنان با سایر ملل در طول تاریخ خویش مربوط می شود. مسیحیت هر قدر هم که با اسلام فرق داشته باشد تا زمانی که راه های بازرگانی در کنترل مسلمانان قرار داشت، تمدن دنیای اسلام نیز برتر از مدنیت مسیحی بود. شرایط اقلیمی و جغرافیایی اروپا نسبت به سایر قاره ها هر قدر هم مساعدتر باشد، فقط پس از کسب موقعیت ممتاز اروپا در روابط فرهنگی است که اثر آن دیده می شود.پیشرفت یا عقب ماندگی جهان اسلامی نیز با خصوصیات نژادی ملل مسلمانان و تعلیمات دینی اسلام نبوده بلکه با توجه به این عوامل است.