بریده‌های کتاب درلین)) درلین)) 1403/11/20 دونده ی هزارتو؛ لانه ی گریورها جلد 1 جیمز دشنر 4.6 57 صفحۀ 269 بیشترآدم‌های‌اینجا‌توماس‌صدام‌میکنن.خب،به‌جز‌نیوت‌که‌بهم‌میگه‌تامی. -توماس 0 0 درلین)) 1403/11/20 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 123 صفحۀ 249 《آدای‌شکست‌ناپذیر》 جاناتان‌می‌خواست‌روی‌دم‌هواپیمایش‌این‌جمله‌را‌بنویسد.... 0 0 درلین)) 1403/11/20 شاید عروس دریایی آلی بنجامین 3.9 97 صفحۀ 21 شبیه‌موجودات‌زمینی‌نبودند؛غیرزمینی‌های‌دوست‌داشتنی‌و‌آرام.انگاررقاصانی‌غیر‌زمینی‌بودند‌که‌نیاز‌به‌آهنگ‌نداشتند. (درستایش‌عروس‌دریایی) 0 1 درلین)) 1403/11/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.6 38 صفحۀ 20 اینژ:ازکجا‌فهمیدی‌به‌موقع‌به‌ون‌دال‌میرسم؟ کز:چون‌همیشه‌میرسی. 0 5 درلین)) 1403/11/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.6 38 صفحۀ 51 باگلوله‌کلمه‌معذرت‌میخوام‌رو‌روی‌سینت‌حک‌میکنم. -جسپر 1 6 درلین)) 1403/11/20 میراث هاثورن جنیفر لین بارنز 4.2 12 صفحۀ 59 زاندر‌که‌خودش‌را‌بدهتا(بهترین‌دوست‌هاثورنی‌ام‌تا‌ابد)میدانست. 0 1 درلین)) 1403/11/20 گامبی نهایی 4.3 16 صفحۀ 166 زاندر‌حتی‌در‌بدترین‌زمان‌ها‌نیز‌زاندر‌بود. 0 1 درلین)) 1403/11/20 گامبی نهایی 4.3 16 صفحۀ 397 زاندر‌برای‌ضیافت‌زمینه‌سازی‌کرده‌و‌گفته‌بود،مثل‌جشن‌سال‌نو‌ولی‌در‌نیمه‌شب‌تو‌یه‌میلیاردر‌میشی 0 1 درلین)) 1403/11/20 گامبی نهایی 4.3 16 صفحۀ 132 زاندریک‌سپر‌فلزی‌بزرگ‌در‌دستش‌داشت‌انگار‌که‌از‌دست‌یک‌شوالیه‌قرون‌وسطایی‌گرفته‌بود. 0 0 درلین)) 1403/11/20 گامبی نهایی 4.3 16 صفحۀ 187 تلفن‌هراه‌زاندر‌زنگ‌خورد.اوتنها‌فردی‌بود‌که‌دوازده‌رقم‌اول‌عدد‌پی‌را‌روی‌زنگش‌گذاشته‌بود. 0 1 درلین)) 1403/4/7 دونده ی هزارتو؛ لانه ی گریورها جلد 1 جیمز دشنر 4.6 57 صفحۀ 429 حس‌بدی‌نداشت،ولی‌لبخند‌هم‌نمیزد.هم‌خوشحال‌بود‌هم‌نبود. ولی‌به‌هر‌حال،درآن‌لحظه،همین‌قدرهم‌برایش‌کافی‌بود. 0 1 درلین)) 1403/3/26 آتش ققنوس جلد 2 جنیفرچمبلیس برتمن 4.6 15 صفحۀ 116 هرچیزی‌که‌ما‌باعلاقه‌و‌کنجکاوی‌دنبالش‌برویم‌می‌تواند‌مارا‌درمان‌کند. 0 3 درلین)) 1403/3/26 فرار از آلکاتراز جلد 3 جنیفرچمبلیس برتمن 4.6 9 صفحۀ 72 چقدرخوب‌بوددوستی‌داشته‌باشی‌که‌تورابیشتر‌از‌خودت‌باور‌داشته‌باشد. 0 2 درلین)) 1403/3/1 کتاب ناتمام جکلین وست 4.2 5 صفحۀ 249 چارلی:میدونم‌چی‌میگی‌ولی‌داستان‌ها‌قراره‌پایان‌داشته‌باشن.تازه،فقط‌وقتی‌واقعا‌تموم‌میشن‌که‌کسی‌اون‌ها‌رو‌بلد‌نباشه.من‌و‌تو‌این‌یکی‌رو‌فراموش‌نمیکنیم.))) 0 5
بریده‌های کتاب درلین)) درلین)) 1403/11/20 دونده ی هزارتو؛ لانه ی گریورها جلد 1 جیمز دشنر 4.6 57 صفحۀ 269 بیشترآدم‌های‌اینجا‌توماس‌صدام‌میکنن.خب،به‌جز‌نیوت‌که‌بهم‌میگه‌تامی. -توماس 0 0 درلین)) 1403/11/20 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 123 صفحۀ 249 《آدای‌شکست‌ناپذیر》 جاناتان‌می‌خواست‌روی‌دم‌هواپیمایش‌این‌جمله‌را‌بنویسد.... 0 0 درلین)) 1403/11/20 شاید عروس دریایی آلی بنجامین 3.9 97 صفحۀ 21 شبیه‌موجودات‌زمینی‌نبودند؛غیرزمینی‌های‌دوست‌داشتنی‌و‌آرام.انگاررقاصانی‌غیر‌زمینی‌بودند‌که‌نیاز‌به‌آهنگ‌نداشتند. (درستایش‌عروس‌دریایی) 0 1 درلین)) 1403/11/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.6 38 صفحۀ 20 اینژ:ازکجا‌فهمیدی‌به‌موقع‌به‌ون‌دال‌میرسم؟ کز:چون‌همیشه‌میرسی. 0 5 درلین)) 1403/11/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.6 38 صفحۀ 51 باگلوله‌کلمه‌معذرت‌میخوام‌رو‌روی‌سینت‌حک‌میکنم. -جسپر 1 6 درلین)) 1403/11/20 میراث هاثورن جنیفر لین بارنز 4.2 12 صفحۀ 59 زاندر‌که‌خودش‌را‌بدهتا(بهترین‌دوست‌هاثورنی‌ام‌تا‌ابد)میدانست. 0 1 درلین)) 1403/11/20 گامبی نهایی 4.3 16 صفحۀ 166 زاندر‌حتی‌در‌بدترین‌زمان‌ها‌نیز‌زاندر‌بود. 0 1 درلین)) 1403/11/20 گامبی نهایی 4.3 16 صفحۀ 397 زاندر‌برای‌ضیافت‌زمینه‌سازی‌کرده‌و‌گفته‌بود،مثل‌جشن‌سال‌نو‌ولی‌در‌نیمه‌شب‌تو‌یه‌میلیاردر‌میشی 0 1 درلین)) 1403/11/20 گامبی نهایی 4.3 16 صفحۀ 132 زاندریک‌سپر‌فلزی‌بزرگ‌در‌دستش‌داشت‌انگار‌که‌از‌دست‌یک‌شوالیه‌قرون‌وسطایی‌گرفته‌بود. 0 0 درلین)) 1403/11/20 گامبی نهایی 4.3 16 صفحۀ 187 تلفن‌هراه‌زاندر‌زنگ‌خورد.اوتنها‌فردی‌بود‌که‌دوازده‌رقم‌اول‌عدد‌پی‌را‌روی‌زنگش‌گذاشته‌بود. 0 1 درلین)) 1403/4/7 دونده ی هزارتو؛ لانه ی گریورها جلد 1 جیمز دشنر 4.6 57 صفحۀ 429 حس‌بدی‌نداشت،ولی‌لبخند‌هم‌نمیزد.هم‌خوشحال‌بود‌هم‌نبود. ولی‌به‌هر‌حال،درآن‌لحظه،همین‌قدرهم‌برایش‌کافی‌بود. 0 1 درلین)) 1403/3/26 آتش ققنوس جلد 2 جنیفرچمبلیس برتمن 4.6 15 صفحۀ 116 هرچیزی‌که‌ما‌باعلاقه‌و‌کنجکاوی‌دنبالش‌برویم‌می‌تواند‌مارا‌درمان‌کند. 0 3 درلین)) 1403/3/26 فرار از آلکاتراز جلد 3 جنیفرچمبلیس برتمن 4.6 9 صفحۀ 72 چقدرخوب‌بوددوستی‌داشته‌باشی‌که‌تورابیشتر‌از‌خودت‌باور‌داشته‌باشد. 0 2 درلین)) 1403/3/1 کتاب ناتمام جکلین وست 4.2 5 صفحۀ 249 چارلی:میدونم‌چی‌میگی‌ولی‌داستان‌ها‌قراره‌پایان‌داشته‌باشن.تازه،فقط‌وقتی‌واقعا‌تموم‌میشن‌که‌کسی‌اون‌ها‌رو‌بلد‌نباشه.من‌و‌تو‌این‌یکی‌رو‌فراموش‌نمیکنیم.))) 0 5
