بریدههای کتاب مهرا مهرا 2 روز پیش سرگذشت آب و آتش: مهرگان بهار برادران 4.0 11 صفحۀ 162 0 6 مهرا 5 روز پیش به امید دل بستم لان کالی 4.1 159 صفحۀ 323 _تو بهم گفته بودی امید نزدیکبین عه، من امید تو هستم هیکاری؟ ... +برای خودمون نقاشی میکنم _چی رو نقاشی میکنی؟ +لحظه ای که ناامیدی به امید دل بست:)))) 0 9 مهرا 5 روز پیش سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 439 صفحۀ 275 _دیگر از این حرفها نزن. برو دهنت را آب بکش. +از بس دهنم راه آب کشیدهام شدهام آبکش. 0 6 مهرا 1404/5/4 مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 27 صفحۀ 300 0 23 مهرا 1404/4/31 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 439 صفحۀ 71 هرچه نباید میکشید، کشید. حالا دیگر خیلی دیر شده. 0 3 مهرا 1404/4/27 مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 27 صفحۀ 118 0 10 مهرا 1404/4/27 مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 27 صفحۀ 95 اگه آدم اونجایی که هست نباشه، به جایی که میخواد بره نمیرسه. و نمیتونه جایی باشه مگر اینکه یک مدتی تقریبا آنجا مانده باشد. 1 10 مهرا 1404/4/22 آرتمیس: رویایی به وسعت دریا: روایت زندگی آرتمیس نخستین بانوی دریاسالار ایران جلد 1 بهار برادران 4.3 16 صفحۀ 182 _ من باید روز های سختی رو در کشتی بگذرونم. روز های سخت دیر میگذرن. + اما وقتی هدفی داری روز ها زود میگذرن. 0 5 مهرا 1404/4/21 آرتمیس: رویایی به وسعت دریا: روایت زندگی آرتمیس نخستین بانوی دریاسالار ایران جلد 1 بهار برادران 4.3 16 صفحۀ 55 انگار تمام زندگیام برای همان یک لحظه گذشته است. 0 8 مهرا 1404/4/19 شگفتیهای خواربار فروشی نامیا کیگو هیگاشینو 4.8 7 صفحۀ 197 قلب آنها از هم دور شده بود. وقتی این اتفاق بیفتد، دیگر تلاش برای درست کردن اوضاع بیفایده است. کنار هم ماندن در آن وضعیت بیهوده بود. 0 2 مهرا 1404/4/17 شگفتیهای خواربار فروشی نامیا کیگو هیگاشینو 4.8 7 صفحۀ 103 پدر، شاید این جایی است که من ردی از خودم بر جا میگذارم. نبردِ از پیشباختهی من ارزش جنگیدن داشت. 1 10
بریدههای کتاب مهرا مهرا 2 روز پیش سرگذشت آب و آتش: مهرگان بهار برادران 4.0 11 صفحۀ 162 0 6 مهرا 5 روز پیش به امید دل بستم لان کالی 4.1 159 صفحۀ 323 _تو بهم گفته بودی امید نزدیکبین عه، من امید تو هستم هیکاری؟ ... +برای خودمون نقاشی میکنم _چی رو نقاشی میکنی؟ +لحظه ای که ناامیدی به امید دل بست:)))) 0 9 مهرا 5 روز پیش سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 439 صفحۀ 275 _دیگر از این حرفها نزن. برو دهنت را آب بکش. +از بس دهنم راه آب کشیدهام شدهام آبکش. 0 6 مهرا 1404/5/4 مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 27 صفحۀ 300 0 23 مهرا 1404/4/31 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 439 صفحۀ 71 هرچه نباید میکشید، کشید. حالا دیگر خیلی دیر شده. 0 3 مهرا 1404/4/27 مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 27 صفحۀ 118 0 10 مهرا 1404/4/27 مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 27 صفحۀ 95 اگه آدم اونجایی که هست نباشه، به جایی که میخواد بره نمیرسه. و نمیتونه جایی باشه مگر اینکه یک مدتی تقریبا آنجا مانده باشد. 1 10 مهرا 1404/4/22 آرتمیس: رویایی به وسعت دریا: روایت زندگی آرتمیس نخستین بانوی دریاسالار ایران جلد 1 بهار برادران 4.3 16 صفحۀ 182 _ من باید روز های سختی رو در کشتی بگذرونم. روز های سخت دیر میگذرن. + اما وقتی هدفی داری روز ها زود میگذرن. 0 5 مهرا 1404/4/21 آرتمیس: رویایی به وسعت دریا: روایت زندگی آرتمیس نخستین بانوی دریاسالار ایران جلد 1 بهار برادران 4.3 16 صفحۀ 55 انگار تمام زندگیام برای همان یک لحظه گذشته است. 0 8 مهرا 1404/4/19 شگفتیهای خواربار فروشی نامیا کیگو هیگاشینو 4.8 7 صفحۀ 197 قلب آنها از هم دور شده بود. وقتی این اتفاق بیفتد، دیگر تلاش برای درست کردن اوضاع بیفایده است. کنار هم ماندن در آن وضعیت بیهوده بود. 0 2 مهرا 1404/4/17 شگفتیهای خواربار فروشی نامیا کیگو هیگاشینو 4.8 7 صفحۀ 103 پدر، شاید این جایی است که من ردی از خودم بر جا میگذارم. نبردِ از پیشباختهی من ارزش جنگیدن داشت. 1 10