مطلقا تقریبا
در حال خواندن
0
خواندهام
142
خواهم خواند
37
توضیحات
آلبی هیچ وقت باهوش ترین یا بلندقدترین یا با استعدادترین نبوده است؛ همه چیز او همیشه تقریبا خوب بوده است. آلبی نمی داند چطور و در چه کار می توانید بهترین باشد و چیزی نمانده که فکر کند بچه های مدرسه حق دارند که گاگول صدایش بزنند. اما کالیستا پرستار جدیدش به او کمک می کند که به توانایی هایش پی ببرد و به خودش افتخار کند. این کتاب، تصویری دقیق از زندگی پسری است که یاد میگیرد درجا نزند، رشد کند و با کسی جز خودش رقابت نکند.